هتل اصفهانی پس از سفر سوئدی

در سال 1313 که زمزمه توجه به گردشگری در کشور داشت بلند می‌شد، ولیعهد سوئد و خانواده‌اش به اصفهان آمدند. سفر آن‌ها باعث شد مسئولان شهری و گردشگری متوجه شوند که چه امکاناتی برای پذیرایی از این‌گونه مهمانان ندارند. آن‌ها دریافتند یک محل اقامتی آبرومند در شهر اصفهان نیست. این مطلب به این سفر و حواشی آن پرداخته و تأثیر آن را بر رشد صنعت گردشگری اصفهان بررسی می‌کند. 

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۸ - پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۹
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
گفتنی است؛ سابقه‌هایی این‌چنین می‌تواند در زمان حاضر برای تحکیم روابط دوجانبه کشورها یاری‌دهنده باشد. گردشگر را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: گردشگر خاص و گردشگر عام. گردشگر خاص یعنی مقامات و افراد برجسته و ممتاز که گاهی به‌صورت رسمی یا غیررسمی از جایی بازدید می‌کنند. حضور و بازدید آن‌ها در خبرها منعکس می‌شود و به همین نسبت مقامات شهری درگیر این بازدید می‌شوند. گردشگر عام هم شهروند عادی است که مثل همه ساکت و روان می‌آید و می‌رود و کسی هم متوجه رفت‌وآمد او نمی‌شود. بازدید گردشگران خاص چند خاصیت دارد و چند ضرر. اول از مضرات آن بگویم که کل شهر درگیر یک بازدید می‌شود. مقامات شهری و بلدی، کار و شغل خود را باید رها کرده و منتظر قدوم آن شخص بمانند. در دوره بازدید نیز همواره مترصد اوضاع باشند. علاوه بر این، نیروهای انتظامی هم به ‌زحمت زیادی می‌افتند که امنیت را برقرار کنند و تشریفات را اجرا نمایند. مردم هم باید رنجی را تحمل کنند، چراکه خیابانی بسته می‌شود و مکان گردشگری قرُق می‌گردد و از این حرف‌ها. اما فواید بازدید گردشگر خاص این است که اولا در سطح جهانی و یا کشوری، آن شهر یا مکان گردشگری به شهرت و اعتبار می‌رسد، ثانیا مناسبات سیاسی و اقتصادی دو کشور در پرتو این بازدید به‌ظاهر گردشگرانه، مستحکم شده و تقویت می‌گردد و ثالثا صنعت گردشگری آن شهر نقاط ضعف و آسیب‌پذیر خود را در پرتو آن بازدید کشف می‌کنند و برای آن چاره‌اندیشی می‌کند. در آبان 1313 برای شهر اصفهان مهمانی آمد که شاید تا آن زمان بدین اعتبار مهمان به اصفهان نیامده بود.

سفر زمینی مهمانان سلطنتی سوئد به اصفهان

شاید بتوان گفت اولین بازدیدکننده خاص اصفهان در دوران پهلوی، گوستاو آدولف ششم (۱۸۸۲- ۱۹۷۳) ولیعهد وقت سوئد بود. او شانزده سال پس‌از این مسافرت یعنی در سال ۱۹۵۰ تا زمان مرگ یعنی 1973 پادشاه سوئد بود. مسافرت او در سال 1934 اتفاق افتاد. درباره او گفته‌اند گوستاو آدولف ابتدا با نوه ملکه ویکتوریا ازدواج کرد. این زوج صاحب پنج فرزند شدند. با مرگ این زن، وی مجددا در سال ۱۹۲۳ با یک شاهزاده دیگر یعنی لیدی لوئیز مونت باتن، ازدواج کرد (با همین همسر به اصفهان آمد). پس از وی نوه‌اش کارل گوستاف شانزدهم به سلطنت رسید. یکی دیگر از نوه‌های وی، مارگریت دوم در حال حاضر ملکه دانمارک است.نکته‌ای که در همان ابتدا کمی عجیب به نظر می‌آید، این است که ولیعهد و خانواده‌اش، از راه زمینی و از راه بغداد به ایران وارد شدند. معلوم نیست چرا آن‌ها مسافرت با هواپیما را خوش نداشته‌اند. آن‌ها در 19 آبان 1313 به تهران وارد شدند. او در کرج مورد استقبال وزیر خارجه وقت قرار گرفت و در تهران در کاخ گلستان از او پذیرایی به عمل آمد و در روزهای 21 و 22 آبان در تهران بودند. آن‌ها از کتابخانه و چاپخانه مجلس بازدید کرده و همچنین از موزه معارف و کارخانه سیمان ری و همچنین حفاری‌های باستانی آنجا بازدید کردند. روز بعد به سمت اصفهان حرکت نمودند. یکی‌دو شب اصفهان بودند. چون هتلی مناسب در اصفهان نبود، آن‌ها را در عمارت هشت‌بهشت جای دادند. استراحتی کردند. اول ترجیح دادند شیراز را بازدید کنند و برگردند و به سراغ اصفهان بیایند.

بازدید مهمانان از نمایشگاه صنایع‌دستی و کارخانه وطن

گزارش بازدیدهای آن‌ها در روزنامه محلی «اخگر» به چاپ می‌رسید. در اصفهان آن‌ها از میدان نقش‌جهان و مسجد جامع و نیز کارخانه وطن بازدید کردند. همچنین از نمایشگاه صنایع اصفهان که در عمارت چهلستون برگزار شده بود نیز بازدید نمودند. بعدازآن هم به سمت قم رفتند تا از آنجا راهی غرب شده و از همان راه کرمانشاه به‌صورت زمینی به عراق بروند. این از اولین بازدیدهای رسمی و خاص اصفهان در دوران پهلوی بود و نکته‌ای که روزنامه به آن انگشت می‌گذارد، آن است که بسیاری از ابنیه تاریخی شهر مرمت‌شده و آماده بازدید شده‌اند. اما در این بازدید، یک نقطه‌ضعف صنعت گردشگری اصفهان نیز نمایان شد و آن فقدان محل اقامتی مناسب بود. همین نکته امیرقلی امینی، مدیر روزنامه اخگر را وادار کرد که در هفته بعد از رفتن مهمان، به مقامات شهری اعلام نماید به فکر ساختن یک مکان اقامتی خوب باشید، چراکه ازاین‌پس مهمانان دیگری خواهند آمد.در آغاز ورود مهمانان روزنامه اخگر با تیتر «خوش آمدید» تلاش کرد آن‌ها را به شهروندان معرفی کرده و برنامه بازدید را اعلان نماید: «پریشب ساعت 9 بعدازظهر والاحضرت گوستاو آدلف به همراهی خانم محترم خود شاهزاده خانم لویز و دو فرزند دلبند خویش پرنس برتیل [ او تا سال 1997 دوک هالاند یکی از استان‌های سوئد بود] و پرنسس اینگرید [او بعدها ملکه دانمارک گردید و تا سال 2000 بدین سمت بود]و عده دیگری از همراهان خود از طریق تهران به شهر باستانی ما ورود فرمودند و صبح یکشنبه به شیراز حرکت و پس از دو روز توقف در شیراز، مجددا به اصفهان مراجعت و دو روز در شهر اصفهان توقف خواهند فرمود. والاحضرت گوستاو آدلف نخستین مهمان گرامی این کشور می‌باشند که از یک خانواده با فرّ و جلال سلطنتی سرزمین اروپا به شهر تاریخی ما ورود و برای تماشای آثار باعظمت و شکوه باستانی ما که می‌توان افتخار کرد نظیر آن‌ها در دنیای کنونی کمتر دیده می‌شود، رنج مسافرتی طولانی و ستوه‌آور را بر خود تحمیل و ازاین‌جهت افتخاری بر افتخارات موطن ما مزید می‌فرمایند» (اخگر، آبان 1313).

 روایت جالبی از اقامت در اصفهان نود سال پیش

اطلاعات جالبی که در مورد محل اقامت این مهمان در اصفهان ارائه می‌دهد، بدین قرار است که او در باغ هشت‌بهشت، عمارت سرهنگ سردار اعظم، (نوه ظل‌السلطان) ساکن خواهد شد. این عمارت احتمالا ساختمانی است که اکنون در باغ هشت‌بهشت نمایندگی وزارت خارجه در اصفهان است. اما تشریفات و انتظامات شهری چگونه بود؟ «در موقع ورود از طرف اداره محترم نظمیه در خط عبور والاحضرت آژان‌های سواره و پیاده دو طرف خیابان‌ها تا درب هشت‌بهشت قرار داده شده بود و صبح موقع حرکت به سمت شیراز نیز به همین ترتیب عده‌ای آژان گذارده شده بود» (اخگر، آبان 1313).خاندان سلطنتی به شیراز رفتند و بازگشتند. اما برنامه بازدید اصفهان چگونه بود؟ «امروز صبح والاحضرت به‌اتفاق همراهان برای تماشای میدان‌شاه، عالی‌قاپو و مسجدشاه و مسجد شیخ‌لطف‌الله رفته و کاشی‌کاری‌ها و معماری‌های ابنیه مزبور بی‌نهایت جلب‌توجه والاحضرت ولیعهد سوئد را نموده و عکس‌های متعددی برداشته و سپس برای گردش تا قسمتی از بازار اصفهان را تماشا و برای نهار، یک ساعت بعدازظهر مراجعت نمودند. امروز عصر نیز قرار است که به تماشای مسجدجامع تشریف‌فرما گردند»(اخگر، آذر 1313).
 

سوئدی‌ها یک چمدان صنایع‌دستی نفیس سوغات بردند

بعد از خروج این هیئت از اصفهان امیرقلی امینی چند نکته را درباره این بازدید ابراز داشت که از جهت «پروتکل»های گردشگری خاص می‌تواند جالب‌توجه باشد. خصوصا هدایایی که دو طرف به یکدیگر دادند مهم است «بر اثر حسن تدبیر حکمران معظم و ریاست محترم نظمیه اصفهان و جدیت کارکنان این اداره، در این مدتی که والاحضرت در اصفهان اقامت داشتند، کوچک‌ترین اتفاق سوئی رخ نداد و والاحضرت از هر خیابانی که می‌گذشتند جمعیت زیادی در سر راه ایشان ایستاده، مقدم مهمان بزرگوار را گرامی می‌داشتند … گذشته از اینکه وضعیت طبیعی و آب‌وهوای اصفهان موردپسند والاحضرت قرارگرفته و به‌طورکلی اصفهان را خوش داشته بودند، شکوه و عظمت آثار تاریخی اصفهان و ظرافت صنعت کاشی سازی و معماری قدیم ایران کاملا جلب‌توجه ایشان را نموده و مخصوصا عظمت آثار تاریخی این شهر مایه کمال شگفتی و مورد تحسین و تمجید ایشان قرارگرفته و در هر مورد از اظهار اعجاب خویش خودداری نمی‌فرمودند. در موقعی که والاحضرت به تماشای نمایشگاه صنایع اصفهان به عمارت چهلستون تشریف‌فرما گردیدند، صنایع ظریفه اصفهان بی‌نهایت جلب‌توجه ایشان را نموده و مخصوصا چون قلم‌زنی‌های کار کارخانه [ نصرالله] مهذب موردپسند ایشان واقع‌شده بود، از طرف بلدیه یک عدد گلدان نقره‌کار آقای مهذب که هم دارای صنعت قلم برجسته و هم سیاه‌قلم بود، به ایشان تقدیم و از طرف هیئت‌مدیره نمایشگاه، یک عدد تابلو سوخت کار آقای[میرزا آقا] امامی نقاش، تقدیم والاحضرت گردید و نیز از طرف هیئت‌مدیره نمایشگاه اشیا ذیلِ گلدان بزرگ نقره یک عدد، النگو مینا یک عدد، رومیزی سوزن‌دوزی بزرگ برای میز چاهی، زیر فنجان سوزن‌دوزی 7 پارچه، کاسه قلم‌زنی برنجی سر سفره 12 عدد که همه کار اصفهان بود، به خانم والاحضرت تقدیم شد و نیز یک عدد قاب سیگار نقره مینا و یک جعبه سیگار خاتم‌نقاشی به پسر والاحضرت و یک پرده زری گلی قدیمی کار اصفهان و یک رومیزی بزرگ سوزن‌دوزی و یک عدد النگو نقره مینا، به دختر والاحضرت تقدیم گردید و به دو سه نفر از خانم‌های دیگر از همراهان والاحضرت سه دانه النگو مینا و سه رومیزی سوزن‌دوزی داده شد. والاحضرت ولیعهد کارخانه وطن را نیز بازدید فرمودند. خلاصه بعد از گذراندن دو روز توقف و گردش ساعت هفت و نیم قبل از ظهر روز شنبه والاحضرت با همراهان، شهر اصفهان را ترک و به‌طرف قم حرکت فرمودند که از راه عراق (اراک) و کرمانشاه به بغداد بروند و در موقع حرکت والاحضرت عکس خودشان را به حکمران معظم و آقایان روسای محترم قشون و نظمیه و بلدیه و سرهنگ قهرمانی اعطا فرمودند و خانواده سلطنتی نیز جداگانه عکسی به حکمران معظم اعطا نمودند» (اخگر، آذر 1313).

چرا اصفهان یک مهمان‌خانه مناسب ندارد؟!

مهمانان رفتند و حالا موقع بیان درس‌های این بازدید بود. امیرقلی امینی بیش از همه خجلت‌زده بود که یک هتل مجلل و مناسب برای اسکان مهمانان در اصفهان وجود نداشت. بنابراین چند روز بعد در مقاله‌ای تیتر زد «لزوم بنای عمارت و مهمان‌خانه بلدی» او در ابتدا مسئولیت تازه شهر اصفهان را در پذیرایی از گردشگران یادآور شد، چراکه معتقد بود اوضاع به‌کلی نسبت به سابق عوض شده است «اصفهان امروز غیر از اصفهان دیروز است. همان‌طوری که ایران امروز غیر از ایران دیروز است. دیروز براثر اغتشاش و ناامنی طرق ارتباطیه مملکت، خرابی راه‌های و استقرار اصول ملوک‌الطوایفی، خارجی‌ها هرگز آن جرئت و قدرت نفس را در خود نمی‌دیدند که به یک مملکت مغشوش و ناامن مسافرت نمایند… همین معنی بالطبع سال‌به‌سال و تدریجا باعث ازدیاد روزافزون جلب سیاحان خارجی به مملکت ما می‌گردد و من یقین دارم اگر «دایره جلب سیاحان خارجی» وزارت داخله ما به‌خوبی کارکرده و اوراق مخصوصی راجع به فواید مسافرت به ایران با گراورهای الوان زیاد چاپ و در اطراف‌واکناف دنیا پراکنده نماید، خیلی بیشتر در جلب سیاحان مغرب زمینی مؤثر واقع گردیده و سالیانه چندین ده هزار نفر از آن‌ها را به‌طرف ایران سوق می‌دهد. بسیار خب! وقتی که پای سیاحان خارجی به مشابه حال حاضر در مملکت ما باز شد، باید مقدمات آسایش او را فراهم ساخت و روزبه‌روز در تکمیل آن کوشید تا روزی که حقیقتا هر سیاح تازه‌واردی که عادت به آسایش در زندگی دارد، به تمام معنی موجبات آسایش و رفاهش در مملکت ما فراهم باشد.مسافرت ولایت‌عهد سوئد در یک چنین شهر معظمی که می‌توان مهم‌ترین بلاد ایرانش از جهت اثر تاریخی و آب‌وهوا و دیگر کیفیات طبیعی گفت و اینکه در تمام این شهر عمارتی وجود نداشت که ازهرجهت برای تهیه موجبات آسایش ایشان که یک نفر شاهزاده درجه اول مملکت سوئد بودند، به کار آید، به‌خوبی به ما نشان داد که باید در آینده برای پذیرایی این‌چنین مهمان‌ها حتما مستعد بود و به نام حفظ حسن شهرت و نام نیک مملکت مقدمات امر آسایش آن‌ها را ازهرجهت فراهم ساخت و مخصوصا آن‌قدر کوشید که وقتی این قبیل مهمان‌ها وارد اصفهان می‌شوند و از تماشای آثار بی‌نظیر شهر ما مبهوت جلوه و جمال تمدن قدیم ما می‌گردند، نسبت به تمدن امروزی ما بدبین نگردیده و کوچک‌ترین تأثیر سوئی را حاصل ننمایند. برای انجام این مقصود بلدیه اصفهان شدیدا محتاج انجام یک اقدام بزرگ است که هرچند اجرای آن به نظر مشکل و بعید می‌آید، ولی باید حکمران معظم و ریاست محترم بلدیه اصفهان با جلب‌توجه وزارت داخله آن‌قدر بکوشند تا اینکه هر چه زودتر مقدمات امر مهیا و در آتیه نزدیکی وارد مرحله عمل اجرا بشوند و این اقدام لازم عبارت از ساختمان دو بنای باشکوه برای اداره بلدیه و مهمان‌خانه بلدی است. نگارنده چون نه مهندس، نه معمار و نه بنا هستم و نه کوچک‌ترین سررشته‌ای را از امر مخارج لازمه این دو بنا دارم، البته نمی‌توانم در اینجا راجع به میزان صحیح خرج ساختمان آن‌ها حدس و تخمین بزنم. ولی آنچه مسلم است با ارزانی مصالح و اجرت بنا و عمله در شهر اصفهان، مخارج دو بنای مذکور قاعدتا نباید از یک‌صد هزار تومان تجاوز کند» (اخگر، آذر 1313). این نکته را نیز باید بگویم که درست در همان زمان صادق هدایت هم به اصفهان آمده بود و در «مهمان‌خانه آمریک» اقامت کرده بود. او و هم‌سفرانش هم به این جمع‌بندی رسیدند که «چیزی که اصفهان کسر دارد نداشتن مهمان‌خانه‌های خوب است. با آثاری که در اصفهان موجود است، می‌توان آن را یکی از بهترین شهرهای دیدنی دنیا معرفی کرد» (هدایت، 1382، اصفهان نصف جهان، ص 27). نکته دیگر اینکه در این مدت مهمان‌خانه‌ها و هتل‌های خوبی در اصفهان ساخته شد اما تا برپایی هتل عباسی در سال 1345 ش هیچ‌کدام درخور شأن اصفهان نبود.