یک تجربه عجیب، غریب و سخت

برایم روایت دختری را گفت که سال دومی بود که برای کنکور می‌خواند. سال قبل باوجود تلاش‌های زیادش، به نتیجه دلخواه نرسیده بود و امسال را سال موفقیت خودش می‌دانست. تمام روز و وقتش را برای خواندن و تست زدن می‌گََذراند. گاهی یاد ناکامی پارسالش می‌افتاد و بیشتر از قبل عزمش را جزم می‌کرد. گاهی هم بی‌انگیزه می‌شد و لحظه‌شماری می‌کرد برای روزی که از کنکور خلاص شود. تا اینکه مشکلات ریزودرشت سال 98 مثل دومینو، پشت سرهم اتفاق افتادند. تیر آخر وقتی بود که ویروس کرونا ماندنی شد. استرس درونش مثل روغن ماسیده شده بود و همین چند وقت پیش که اخبار اعلام کرد تاریخ کنکور به تعویق افتاده، همان استرس مثل اسید درونش به جریان افتاد. خیره به صفحه تلویزیون، خبر را می‌شنید که یک آن از شدت خشم پایش را به پنکه‌ای که کنارش بود، زد. حالا علاوه‌بر زخم درون دلش، پایش هم زخمی شد و کارش به بیمارستان کشید.

تاریخ انتشار: 23:08 - سه شنبه 1399/06/4
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
این روایت یکی از صدها روایتی است که استرس کنکور به جان آدم می‌اندازد. استرسی که هرساله هست و امسال باوجود مشکلات ریزودرشت، ضربدر هزار شده بود. استرسی که با تست‌زدن با ماسک و شیلد ختم شد. در این گزارش قرار است کنکوری‌های امسال از تجربه عجیبشان در جلسه کنکور بگویند. از سالنی که همه، مثل آدم فضایی‌ها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی روی صندلی نشسته‌اند و مشغول تست‌زدن هستند. یک تجربه عجیب، سخت و غریب.

یک طنز تراژدی

سختی ماجرا فقط شرایط عجیب کنکور نبود. چیزی که آسو می‌گوید از همان شروع پراکندگی ویروس کروناست؛ وقتی مدرسه‌ها تعطیل شدند و دانش‌آموزان کنکوری هم مثل بقیه دانش‌آموزان، تمام یادگیری‌شان از راه دور و از طریق فضای مجازی بوده است. آسو می‌گوید: «توی این مدت نه درس‌ها رو خوب یاد گرفتم و نه حتی میل و رغبت داشتم درس بخونم. کلا این مدت این‌قدر استرس داشتم که دیگه بی‌خیال شده بودم. گفتم دیگه امسال نشد، سال بعد. حتی امتحان نهایی‌هامم خوب ندادم.» آسو سال تحصیلی امسال را یکی از عجیب‌ترین سال‌های تحصیلی در تاریخ می‌داند. او تجربه‌اش از کنکور را این‌طور روایت می‌کند: «وقتی توی مسیر رفتن سر جلسه کنکور بودم، از خودم می‌پرسیدم که خدایا الان واقعا با این وضع باید کنکور بدم؟ من استرس خود کنکور و نتیجه‌اش رو نداشتم. می‌ترسیدم اونجا که می‌رم کرونا بگیرم یا ویروسی بشم و بیام خونه و همه خانواده‌ام رو هم ویروسی کنم. وقتی هم رسیدم سر حوزه کنکور، وقتی شلوغی جمعیت رو دیدم، هی تو ذهنم می‌گفتم چرا این آدما این‌قدر به هم نزدیک‌اند؟ چرا خیلیا ماسک نزدند؟ چون می‌دیدم که خیلی راحت مادرا دم در نشسته بودند و باهم حرف می‌زدند. سر جلسه هم همه بچه‌ها ماسک زده بودند؛ اما شیلد نه.» آسو علاوه‌بر این‌ها از رفتار مراقب‌های حوزه کنکور هم دلخور بود. چون آن‌قدر آن‌ها را عصبانی و بداخلاق دیده بود که به گفته خودش انگار تقصیر بچه‌های کنکوری بوده که جلسه در این شرایط برگزار شده. آسو از تجربه کنکورش هم این‌طور می‌گوید: «در تمام مدتی که تست می‌زدم، دائم به این فکر می‌کردم که کی می‌رسم خونه تا ماسکم رو دربیارم؟ اگه قبول بشم چی؟ اگه قبول نشم؟ حتی وقتی گرسنه شدم هم جرئت نمی‌کردم ماسکم رو دربیارم و چیزی بخورم.» آسو بااینکه تنگی‌نفس دارد، هرازگاهی مجبور بوده ماسکش را برای چند ثانیه بردارد؛ اما در همان موقع هم آن‌قدر استرس می‌گرفته که نمی‌دانسته چه‌کار کند. بااین‌حال او تجربه دادن کنکور زبان و تجربی را داشته و آن‌طور که دیده بوده سر جلسه کنکور تجربی دستان دانش‌آموزان را ضدعفونی می‌کردند؛ اما برای کنکور زبان از این خبرها نبوده. آسو از این تجربه به‌عنوان طنز یاد می‌کند؛ طنزی که به گفته خودش در قالب کلمات جا نمی‌شود. طنزی که سراسرش با استرس و خشم همراه بوده؛ یک طنز تراژدی.

 بازی با روح‌ و روان‌

مهرداد از تمام عوامل شاکی است؛ اما از اینکه قرار است درباره کنکور عجیب امسال نوشته شود، ابراز خوشحالی می‌کند. او تنش‌های کنکور را از اعتراض‌های آبان می‌داند تا امروز که همه دنیا درگیر ویروس کرونا هستند. مهرداد می‌گوید: «من نمی‌دونم با تمام این اتفاقات اخیری که توی کشور رخ داد، چرا باید کنکور امسال رو برای ما این‌قدر سخت بگیرند؟ دیگه آخرین دسته‌گلی که به آب دادند تعلیق و تعویق تاریخ کنکور بود.»
مهرداد در حرف‌هایش به این اشاره می‌کند که این استرس فقط برای خودش نبوده؛ حتی درس‌خوان‌ترین دوستانش هم درگیر این استرس بودند و وقتی تنش روحی‌شان به اوج رسید که چندباری تاریخ کنکور را عقب و جلو بردند. او می‌گوید معلق بودن تاریخ کنکور، اوج بازی با روح و روان بچه‌های کنکوری بود. یکی دیگر از چیزهایی که مهرداد از آن شاکی است، تذکر دائم مراقبان جلسه امتحان درباره ماسک زدن بوده. مهرداد می‌گوید: «مراقبی که سر جلسه ما بود، با ایماواشاره حرف می‌زد. مثلا من ماسکم افتاده بود و خودم متوجه نبودم. مراقب به‌جای اینکه شفاهی به من تذکر بده، چند دقیقه از وقت گران‌بهایم رو گرفت تا با اشاره بهم بفهمونه ماسکم رو بزنم!»

 بدترین کنکور قرن

مهدی شرایط کنکور امسال را در نتیجه‌اش بی‌تأثیر نمی‌داند. او می‌گوید: «به‌هرحال هر آدمی چهار ساعت بخواد با ماسک باشه و حتی کنکور هم نده، سختشه. ولی خب به قول یکی از دوستام توی اون شرایط پر استرسی که داشتیم به‌جز در مواقعی، خیلی وجود اون ماسک حس نمی‌شد.»
مهدی مجموعه عواملی را در استرس‌زا بودن کنکور امسال دخیل می‌داند. از شهادت سردار سلیمانی تا موشک زدن به هواپیمای مسافربری و ویروس کرونا، همه را مجموعه عواملی می‌داند که باعث شده کنکور امسال، بدترین کنکور قرن باشد. او می‌گوید تعویق تاریخ کنکور تیر آخر بود که ما بچه‌های کنکوری قربانی این بی‌برنامگی شدیم.
مهدی می‌گوید: «سختی سؤالات کنکور در تمام درس‌ها خیلی ما رو اذیت کرد. همین سخت بودن سؤالات کنکور امسال رو بیشتر به یه کنکور زمان‌بندی تبدیل کرده بود و به‌نظرم با توجه به تمام این مسائل اگر هرسالی به‌جز امسال کنکور می‌دادم، نتیجه بهتری می‌گرفتم.»

 بدترین چیز دنیا: بلاتکلیفی

هانیه مراقبان کنکور را مثل عقاب‌هایی می‌داند که هرلحظه هرکسی که ماسکش را برداشته بوده، شناسایی می‌کردند و بلافاصله به او تذکر می‌دادند. او از شرایط بهداشتی حوزه کنکورش خیلی راضی بوده؛ چون تمام پروتکل‌های بهداشتی رعـایـت می‌شده. او بااینکه از قبل به بهداشت حوزه امتحانی‌اش تردید داشته؛ اما با دیدن فاصله‌گذاری مناسب و ضدعفونی کردن دست دانش‌آموزان در بدو ورود، خیالش راحت شده. با تمام این صحبت‌ها، هانیه به‌شدت زیاد استرسی که این چند وقت تجربه کرده، اشاره می‌کند.
او می‌گوید: «یکی از بدترین چیزای دنیا بلاتکلیفیه. همین معلق بودن تاریخ کنکور استرس من و دوستام رو صدبرابر کرد. تو نمی‌دونی قراره چی بشه. نمی‌دونی کی قراره از دست کنکور خلاص بشی. می‌دونی باید کنکور بدی ولی وقتی ندونی کِی و چطوری، اعصابت هزاربرابر خرد می‌شه. فشار روی ما خیلی زیاد بود. با اینکه من خیلی آدم استرسی‌ای نیستم؛ اما خیلی استرس رو تجربه کردم.»
هانیه حتی عقب افتادن تاریخ امتحانات خرداد را هم مزید بر استرس دانش‌آموزان می‌داند. اما بااین‌همه استرس و شرایـط نابسامان، او به یک نکته مثبت اشاره می‌کند: «به نظر من یه فرق مهمی که کنکور امسال با سال‌‌های قبل داشت این بود که پارسال شرایط عادی بود. درست رو می‌خوندی، جمع‌بندی می‌کردی و بعد می‌رفتی کنکور می‌دادی. اما امسال با چشم خودم دیدم که دوستاییم که خیلی قبلا استرس کنکور داشتند، با این وضعیت دیگه بی‌حس شدند و استرسشون کمتر شد. مثل‌اینکه مجبور شده بودن خودشون رو به بی‌خیالی بزنن که خب به‌نظر من این تنها نکته مثبت کنکور امسال بود.»
 
برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط