چرا به ایشان مرجع نواندیش میگفتند؟
آیتالله صانعی بابت فتواهای نادر و خاصی که داشتند به مرجع نواندیش معروف بودند. فتواهایی را که معمولا دیگران جرئت بیان کردنش ندارند. نه بابت اینکه خلاف شرع و عرف باشد که براساس سنت و کتاب هم بود اما کسی چندان به آن نپرداخته بود. دلیل دیگری نواندیشی ایشان این است که اکثر فقهای قدیمی اگر فقه مشهوری را میگفتند، بقیه میترسیدند که خلاف آن را بگویند و ایشان معتقد بودند دلیل نمیشود کسی که فقه مشهوری را گفته، حتما آن فقه صحیح باشد. شاید کسی که از اول آن استدلال را کرده، استدلالش همراه با خطا بوده یا شاید برای آن زمان کارایی داشته و به درد زمانه الان نمیخورد. مثلا اگر در رسالهها دیده باشید، برخی فقها در بیان و توضیح یک سری مسائل، تنها نوشتهاند «احتیاط واجب». وقتی از احتیاط واجب نام میبرند، یعنی فقیه در این شرایط نتوانسته است فتوا دهد. دلیل این امر هم برمیگردد به همان فقه مشهور. آیتالله صانعی این باب را شکستند و گفتند اگر چیزی خلاف عقل است، ما باید آن را کنار بگذاریم. البته فکر نکنید که فتواهای ایشان جدید بوده. بیشتر نظرات آقای صانعی به مقدس اردبیلی و فیض کاشانی میخورد.
زندگی سیاسی آیتالله صانعی به چه صورت بود؟
بهخاطر اینکه ایشان به شیوه نو و جدید با فتواها برخورد میکرد، مخالفان زیادی داشتند و حتی قبل از سال 88 هم علاوهبر مسائل فقهی در مورد مسائل سیاسی با مخالفان زیادی روبهرو میشدند. از سال 88 به بعد هم مسائل فقهی با مسائل سیاسی قاطی شد و اتفاقاتی که نباید میافتاد، افتاد!
شیوه برخورد ایشان با انتقادات چگونه بود؟
برخورد حکیمانهای داشتند. چون از نظر فقه کسی که نظری میدهد باید پُر باشد و ترسی هم نداشته باشد. فقیه آن است که تلاش بکند تا به واقعیت برسد حتی اگر مخالفان زیادی داشته باشد.
اکثر احکام فقهی ایشان که با انتقادات زیادی روبهرو شده، مسائل مربوط به زنان است. در این باره نظر ایشان چه بود؟
مسائلی که ایشان به شیوه و نگاه نو با آن برخورد کرد، کلی بود. نه فقط در حوزه زنان که در تمام زمینهها اما آیتالله صانعی زن را یک چیز جدابافته نمیدانست. در آیات قرآنی هم ما میبینیم که در اکثر جاها در کنار اسم مرد، اسم زنان هم هست. جاهایی هم که با واژه «رجل» روبهرو میشویم، به این معنی نیست که منظور فقط مردان باشند. منظور همه مومنان است که مومن هم شامل مرد میشود و هم زن. اما ایشان این مسائل را بیشتر از بقیه مراجع، باز کردند. مثل حقوقی که زنان در جامعه دارند. یکی از این مسائل که ایشان احیا کردند، مسئله دیه است. که ایشان معتقد بودند دیه زن و مرد برابر است. چون زن انسان است و مرد هم انسان است. الان هم در مجلس و حتی بیشتر بیمهها قرار است این اجرا شود. در قرآن هم گفته میشود «النَّفْسَ بِالنَّفْسِ». دیگه زن و مردی تعیین نشده که خب این مسئله را سیاسی کردند و به سمت ارث بردند. درصورتیکه ارث ربطی به دیه ندارد.
ایشان درباره ارث به زنان چه عقیدهای داشتند؟
در مورد مسئله ارث به زنان هم ایشان پاسخگو بودند. مثلا اکثر فقها فتوا میدهند که زن از زمین خانه ارثی نمیبرد و از ساختمان آن ارث میبرد. ایشان میگفتند که چه فرقی دارد؟ هر دو اینها یکی است.
از دیگر فتواهایی ایشان که با بقیه مراجع فرق اساسی دارد چیست؟
ایشان معتقد بودند که ما باید اول از همه قرآن را مدنظر قرار بدهیم و بعد از آن روایات را. در صورتیکه اکثر فقهای ما روی روایات تمرکز کردند تا روی قرآن. مشکلی که هست این است که ما با قرآن کمتر از روایات آشنا هستیم. درصورتیکه اول کلام خداست و بعد از آن ما برای تفسیر این آیات باید سراغ روایات ائمه برویم. قرآن فرقی بین زن و مرد نمیگذارد. ملاک در قرآن، انسانیت است. قرآن بیشتر از «ناس» اسم میبرد. يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ. اینجا دیگر ملاک تقواست. ملاک دیگر زن و مرد بودن نیست. ملاک دیگر آمریکایی یا آفریقایی بودن اشخاص نیست. ملاک سیاهی و سفیدی نیست. ملاک میشود تقوا و وقتی این ملاک باشد، زن و مرد تفاوت چندانی باهم ندارند. قرآن به خوب زندگی کردن اشاره میکند. دیگر به زن و مرد بودن اشاره نمیکند. درست است که یک سری حقوق زن دارد و یک سری حقوق هم مرد. اما در انسان بودن هیچ یک برتریای نیست.
برنامههای مراسم خاکسپاری و ترحیم ایشان به چه صورت است؟
ایشان از قبل سفارش کردند که باتوجه به ویروس کرونا، مراسمی برایشان تدارک دیده نشود. فقط شاگردانشان روز یکشنبه 23 شهریور در مسجد امام حسن قم، میآیند تا تشییعشان کنیم. بعد از مراسم تشییع هم، مراسم ترحیم عمومی نیست و اگر کسی بخواهد میتواند برای عرض تسلیت به دفترشان بیاید.