دوری از حاشیههای اجتماعی، تلاش برای رسیدن به نوآوری در غزل و اهمیت اشعار استاد رافعی در گویش بروجنی از مهمترین نکاتی است که محمد مستقیمی (راهی)، سعید بیابانکی، غلامرضا طریقی و سید مهرداد افضلی از مهمانان این نشست درباره استاد بهمن رافعی بروجنی در جلسه یادآوری کردند.
بهمن رافعی که به سختی ولی با لبخند در ارتباط لایو روبهروی مخاطبان مجازی به گفتوگو مینشیند، در ابتدای صحبتهایش درباره بازه زمانی سرایش شعرهای مجموعه «در امتداد فاصلهها» میگوید: «در انسان دو من وجود دارد؛ یکی من خودآگاه و دیگری من ناخودآگاه. خودآگاه که در همه انسانها موجود است میتواند هم مخرب و هم سازنده باشد. منِ خودآگاه در اصل سازنده هنر است. اولا شاعر بدون من ناخودآگاه که از طرف غیب ناگهان جرقهای را بر جان هنرمند میزند، نمیتواند بسراید و هنرمند کسی است که جرقه را میگیرد. من در تمام شبها و روزها نیست که شعری نسروده باشم. اگر از من بپرسید که آیا مجموعه شعری برای چاپ دارم به شما خواهم گفت که در همین لحظه سه مجموعه شعر آماده دارم منتها خودم در انتخاب اشعار سختگیر و مشکلپسند شدهام.»
رافعی میافزاید: «من در مجموعه “در امتداد فاصلهها” به چند چیز توجه نشان دادهام. یکی اینکه آیا تمام اوزانی را که قبلا به کار بردهام دوباره استفاده کردهام؟ آیا مضمونها در این مجموعه تکرار شده است؟ دلیل بررسی این موارد و تلاش برای تکرارینبودن هم در این نکته نهفته است که مخاطب من انتظار دارد همانطور که دانش و هر چیزی رو به پیشرفت و نوشدن است شعر هم به دگرگونی تن دهد و از تکرار بپرهیزد. علاوه بر اینکه شاعر باید مخاطب را به فکرکردن وادار کند وگرنه مخاطب در جا خواهد زد و شعر هم افت میکند. شعر حتما باید دولایه باشد. شعری که تنها از یک لایه سطحی برخوردار است و حرفهای بارها زدهشده را دوباره تکرار میکند شعر نیست؛ بلکه تنها حرف است و من در اشعار خودم شاید به تعداد انگشتان دست هم شعر یک لایه ندارم. اگر سی سال کنار نشستم و شعری را به چاپ نسپردم برای همین سختگیریها و دقیقدیدنها بود؛ وگرنه الان بهمن رافعی حرفی برای گفتن نداشت.» او در پایان درباره انتخاب عنوان مجموعه هم میگوید: «من در مقدمهای که نوشتم توضیح دادم که اولا فاصله یعنی عامل حرکت و اگر فاصلهای نباشد هیچ حرکت و خواستنی هم در کار نیست و ما همیشه با فاصلهها زندگی میکنیم. نگاه به معنای فاصله رهیافتی بود که من را به انتخاب این عنوان کشاند.»
درس بزرگ استاد بهمن رافعی، شاعرانهزیستن است
محمد مستقیمی (راهی) از شاعران بِنام اصفهان و دوستان و همکاران قدیمی بهمن رافعی است. او درباره درسهای مهمی که استاد بهمن رافعی به تمامی شاگردانش در ادب و شعر آموخت میگوید: «من 50 سال پیش اولین چهارپاره ایشان را در دفترچه خودم یادداشت کردم و از همان زمان از علاقهمندان ایشان هستم. مهمترین اصل در زندگی استاد رافعی شاعرانهزیستن است و این کار هر کسی نیست. من به این درجه از انسانیت ایشان غبطه میخورم که با مناعتطبع زندگی کردند. با اینکه یک دهه با همدیگر همکار بودیم، اما استاد رافعی برای من معلم بزرگی در زندگی و شعر بودند و من از ایشان بسیار آموختم و شرمندهام که آن چنان که باید برایشان کاری نکردم. دور از جنجال بودن و مطلقا سراغ جنجالهای اجتماعی نرفتن درسی بزرگی بود که من از ایشان آموختم و بسیار خوشحالم که این درس را ازایشان فرا گرفتم.»
استاد رافعی از سرآمدان غزل سپید است
سعید بیابانکی، شاعر و از شاگردان استاد بهمن رافعی، از بروجن زادگاه استاد رافعی و شعرهای بروجنی ایشان یاد میکند: «استاد رافعی اهل بروجن از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری هستند. بروجنیها گویشی بسیار شیرین دارند و خردهفرهنگهای این گویش در زندگی، منش و شعر استاد رافعی ساری و جاری است. من شعرهای بروجنی استاد رافعی را کموبیش شنیدهام و میدانم در این زمینه هم سرآمد هستند.» او با بیان اینکه استاد رافعی از سرآمدان غزل سپید است، اضافه میکند: «به اعتقاد من، یکی از کسانی که ایده نیما یوشیج را در غزل تئوریزه و پیادهسازی کرده استاد بهمن رافعی است بنابراین غزلهای استاد رافعی را دیگر نمیتوان در زمره غزل کلاسیک به حساب آورد، بلکه اینها غزل سپید است و ایشان از بزرگترین غزلسرایان سپید به حساب میآیند.»
بیابانکی در پایان صحبتهایش به مجله «جوانه» هم میپردازد و به نقش استاد رافعی در تربیت نسلی جوان در این مجله اشاره میکند: «یک زمانی اصفهان مجلهای با عنوان جوانه داشت؛ مجلهای کاغذی، ساده و شصتهفتاد برگی که بهتنهایی کار یک فرهنگسرا یا یک پلتفرم آموزشی را انجام میداد. این مجله خیلیها را نویسنده کرد. خیلیها را شاعر و خیلیها را منتقد کرد و اینها از برکات حضور استاد رافعی است. استاد رافعی سالهای سال معلمی کرده و فنون شاعری و هرآنچه را در شعر میدانسته به شاگردانش آموخته است.»
انتشار اشعار استاد رافعی لطف به دوستداران غزل است
غلامرضا طریقی، شاعر و پژوهشگر ادبیات، با بیان اینکه انتشار آثار شاعران نسلهای قبل باعث ایجاد عیار برای سنجش شعر خواهد شد، میگوید: «من بارها در این باره صحبت کردهام که اگر به مجموعه اشعار شاعرانی که پیش از ما غزل نوشتهاند برگردیم، آدم به نوعی خجالت زده میشود که چگونه میتواند ادعا کند که غزل سروده است. من به قضاوت درباره آثار خوب پیش از ما به توطئه به معنای اخص آن معتقد نیستم، اما به این مسئله اعتقاد دارم که روزگار ما منتقد منصفی ندارد، نشریه ادبی درستی ندارد و البته سیر ادبی درست و تعریفشدهای هم ندارد؛ بنابراین اگر کسی اثری را منتشر نکند، کسی از او اطلاعی نخواهد داشت. به خاطر دارم نسل ما در دهه هفتاد تصور میکردند که حسین منزوی وجود ندارد و اصلا شعری نمیگوید چرا که از سال 50 تا دهه 70 کتابی از او منتشر نمیشد.» او سپس از آشنایی با شعر بهمن رافعی و حیرت از غزلهایش هم میگوید: «اولین بار چند دهه پیش با غزل استاد رافعی آشنا شدم و چند سال پیش به شکل جدی زمانی که داشتم مجموعهای را با عنوان غزل سده آماده میکردم بیشتر با غزل ایشان همراه شده و بر حیرتم افزوده شد. چه شاعران بزرگی شبیه استاد رافعی که در نسلهای پیشین آثار درخشانی خلق کردهاند، اما آنچنان صاحب عزت و بزرگی بودند که حتی نصف یک شاعر درجه چهارم نسل جدید شاعران ادعایی نکردند. مانیفست صادر نکردند. گوش عالم را کر نکردند. بلکه تنها غزل گفتند و مهمتر اینکه غزل فوق العاده گفتند.»
طریقی انتشار آثار استاد رافعی را اتفاق مهمی برای علاقهمندان غزل قلمداد میکند و میافزاید: «انتشار آثار استاد رافعی تأثیرش را خواهد گذاشت، همانطوری که وقتی در اواخر دهه 70 کتابهای حسین منزوی پشت سر هم منتشر شد؛ تأثیرش را گذاشت و نسل ما سراغ آثار حسین منزوی رفت. هرچند کسانی که در حال حاضر غزل را به شکل جدی دنبال میکنند، پیگیر غزل استاد رافعی هستند. با این حال همه این شانس را ندارند که به غزلهای ایشان دسترسی داشته باشند. بهشخصه از استاد خواهش میکنم نگذارند بین انتشار کتابهایشان فترت و فاصله بیفتد؛ چراکه معتقدم مخاطب گستردهای که دارد نوع جوزده از شعر را دنبال میکند، قرار نیست شعر اعلای روزگار ما را به نسل بعد تحویل دهد، بلکه کسانی که مخاطب جدی شعر هستند ایشان را میشناسند و با غزلهای استاد آشنا هستند و دوست دارند کارهایشان را دنبال کنند و در اصل این یک لطف در حق دوستداران و علاقهمندان جدی شعر است؛ آن هم در زمانهای که غزل خوب کم پیدا میشود.»
اشعار بروجنی استاد رافعی بهترین شعرهای اجتماعی در گویش محلی است
سید مهراد افضلی، شاعر و نویسنده شهرکردی، یکی دیگر از سخنرانان آیین رونمایی از مجموعه شعر «در امتداد فاصلهها» است. او که خود در گویش محلی شعر میگوید، در صحبتهایش به اهمیت اشعار بهمن رافعی در گویش بروجنی میپردازد: «گونهای از شعر استاد رافعی اشعاری است که ایشان در گویش بروجنی سرودهاند. متاسفانه مانند دیگر ساحتهای زندگی شاعرانه استاد رافعی این بخش از شعرهای استاد هم مورد غفلت واقع شده است. اگر بخواهیم در شعر محلی برای شعر اجتماعی یک نرم و تراز درجهیک در نظر بگیریم انصافا اشعار استاد در گویش بروجنی که در مجموعه «سالهای ابری» منتشر شده است میتواند مصداق بارز این تراز باشد. ما در غزلهای استاد در گویش محلی مفاهیم عاشقانه را نمیبینیم، بلکه غزلی میبینیم که تماما رنجی را بیان میکند که رنج انسان معاصر است. از قضا یک نکته بسیار ظریف در شعرهای محلی استاد وجود دارد و آن تنوع اوزانی است که استاد رافعی در این اشعار استفاده کرده است. بهشخصه حیرت میکنم که با چه مهارت و تسلطی بسیاری از اوزانی که حتی در شعر کلاسیک هم کمتر شعرایی سراغ آن میروند، در اشعار ایشان به کار گرفته شده است. توفیقات استاد برای زنده نگهداشتن شعر گویشی این محل را در اصل میتوان یک الگو برای این شکل کار در شعر معاصر به حساب آورد.»