در ستون« تاریخ سیاسی» از این شماره سعی داریم برخی احزاب مهم در ایران معاصر را به طور مختصر معرفی کنیم.پس از فرار رضاشاه و اشغال ایران توسط متفقین، حکومت پهلوی توان اعمال رفتارهای استبدادی خود را ازدستداده بود و در این فضای آزاد احزاب و روزنامههای زیادی ایجاد شدند که از مهمترین آنها میتوان به حزب توده ایران اشاره کرد. این حزب در تاریخ 10 مهر 1320 توسط سلیمان میرزا اسکندری و تعدادی از بازماندگان گروه 53 نفر با ایدههای سوسیالیستی تأسیس شد؛ هرچند شخص سلیمان میرزا ازنظر ایدئولوژیک خود را مسلمانی معتقد میدانست. در باور این حزب، علاوه بر اعتقاد به بنیانهای مارکسیستی، دینستیزی نهی میشود. حزب توده ایران با قدرت کلام و برنامههایی که در آن سالها ارائه کرد، توانست جمعیت کثیری از کارگران، روشنفکران، زنان و اقلیتهای دینی را گرد هم آورد و در تمامی کشور ازجمله اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و اراک شعب فعالی ایجاد کند؛ بهطوریکه موجب نگرانی شدید انگلستان شد و در گزارشهای آنها به خطر حزب توده اشارات زیادی شده است. حزب توده توانست با فعالیت سیاسی مسالمتآمیز در آن زمان سه وزیر در دولت قوام و هشت نماینده در مجلس شورای ملی داشته باشد و تغییرات اساسی در زندگی و محیط کار کارگران ایجاد کند. حزب توده در 1325 نزدیک 500 هزار هوادار در کل کشور داشت. ارگان مطبوعاتی این حزب در دهه بیست روزنامه «ظفر» نام داشت که بعدها به «مردم» تغییر نام داد. پس از فوت سلیمان میرزا اسکندری، رادمنش دبیرکل دوم حزب شد. در 1327 با ترور نافرجام شاه، حزب توده ایران به اتهام ارتباط با ضارب این ترور منحل و اعضای آن دستگیر، زندانی و تبعید شدند که در 1329 با مشارکت خسرو روزبه و سروان قبادی عمدتا از زندان قصر فرار و بهسوی شوروی و آلمان شرقی
گریختند. در این میان، نورالدین کیانوری و مریم فیروز در ایران فعالیتهای مخفی حزب را ساماندهی میکردند و شاخه نظامی حزب توده با 600 افسر به فعالیت خود ادامه میداد که پس از کودتای 28 مرداد ضربه سنگینی به آنها وارد شد و تعداد قابلتوجهی از آنها اعدام شدند. یکی دیگر از نشانههای بروز و ظهور حزب توده واقعه 16 آذر 1332 بود که سه دانشجو هوادار این حزب توسط رژیم شاه در اعتراض به سفر نیکسون به ایران شهید شدند. حزب توده در دهه 40 فعالیت چندانی نداشت و بارها گرفتار نقشههای ساواک شد؛ ازجمله پرویز شهریاری که بهعنوان نفوذی ساواک در شاخه تهران این حزب فعالیت میکرد و موجب زندانی و اعدام تعدادی از اعضای این حزب شد.
دهه 50 برای این حزب با دبیرکلی ایرج اسکندری شروع شد. او روحیات سوسیالدموکرات داشت و چندان با جریان روز مبارزاتی داخل ایران همراه نبود و حتی انقلاب ایران را مسئلهای جدا از حزب توده
میدانست؛ اما شرایط انقلابی دهه 50 سکان هدایت این حزب را به دست فردی تندتر با روحیاتی نزدیک به آن فضا سپرد و دکتر نورالدین کیانوری در آستانه انقلاب، دبیرکل این حزب شد. پس از پیروزی انقلاب عمده اعضای این حزب از خارج از کشور به ایران برگشتند و جوانانی که بهتازگی بهعنوان هوادار و عضو حزب توده فعالیت میکردند، در تشکیلات جدید حزب فعال شدند. سازمان نوید بهعنوان تشکیلات مخفی حزب توده که پیش از انقلاب فعال بود پس از انقلاب نیز با 200 عضو بهصورت مخفی به کار خود ادامه داد که در 1361 کشف شد. حزب توده پس از انقلاب خود را در خط امام و حامی انقلاب و تصمیمهای امام خمینی عنوان میکرد و در تمامی انتخاباتها مشارکت فعال داشت. در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، کمیته مرکزی حزب توده کاندیدا شده که هیچکدام موفق به راهیابی به این مجلس نشدند. حزب توده در کشف کودتای قطبزاده و کودتای نوژه خود را نیروی مؤثر میدانست و در زمینههای مختلف سیاسی، امنیتی به حکومت تازهتأسیس جمهوری اسلامی کمک میکرد. درنهایت اعضای حزب توده ایران در بهمنماه 1361 و اردیبهشتماه 1362 توسط سپاه پاسداران دستگیر و این حزب بهصورت قانونی به اتهام جاسوسی برای شوروی و مشارکت در کودتا منحل شد. پسازاین واقعه بخشی از اعضا و هواداران این حزب اقدام به فرار کرده و به شوروی و آلمان شرقی گریختند و فعالیتهایی علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز
کردند. حزب توده در طول سالیان اخیر دچار انشعابهای بسیاری شده است. دفتر حزب توده پس از انقلاب در خیابان 16 آذر تهران بود و ارگان مطبوعاتی آن «نامه مردم» نام داشت.
مروری هرچند اجمالی بر تاریخچه تأسیس، فعالیت و انحلال یا تداوم احزاب در ایران نشان می دهد که زمینههای خاص اجتماعی باعث شدهاند حزبگرایی در ایران، متفاوت از سایر کشورها و دورهها باشد. در قانون اساسی مشروطیت خبری از احزاب نبود و فقط به تشکیل اجتماعات اشاره مختصری شده بود؛ اما کوران حوادث در تاریخ معاصر ایران، ظهور جریانها و گروههای مختلف سیاسی راناگزیر میساخت. درگیریهای فکری و ایدئولوژیک هم میتواند زمینه تشکیل احزاب را فراهم کند و نمایندگان و طرفداران هر اندیشه ومکتبی را به تأسیس سازمان و حزب ترغیب کند که نمونه های آن در تاریخ معاصر ایران فراوان است. در ستون« تاریخ سیاسی» از این شماره سعی داریم برخی احزاب مهم در ایران معاصر را به طور مختصر معرفی کنیم.پس از فرار رضاشاه و اشغال ایران توسط متفقین، حکومت پهلوی توان اعمال رفتارهای استبدادی خود را ازدستداده بود و در این فضای آزاد احزاب و روزنامههای زیادی ایجاد شدند که از مهمترین آنها میتوان به حزب توده ایران اشاره کرد. این حزب در تاریخ 10 مهر 1320 توسط سلیمان میرزا اسکندری و تعدادی از بازماندگان گروه 53 نفر با ایدههای سوسیالیستی تأسیس شد؛ هرچند شخص سلیمان میرزا ازنظر ایدئولوژیک خود را مسلمانی معتقد میدانست. در باور این حزب، علاوه بر اعتقاد به بنیانهای مارکسیستی، دینستیزی نهی میشود. حزب توده ایران با قدرت کلام و برنامههایی که در آن سالها ارائه کرد، توانست جمعیت کثیری از کارگران، روشنفکران، زنان و اقلیتهای دینی را گرد هم آورد و در تمامی کشور ازجمله اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و اراک شعب فعالی ایجاد کند؛ بهطوریکه موجب نگرانی شدید انگلستان شد و در گزارشهای آنها به خطر حزب توده اشارات زیادی شده است. حزب توده توانست با فعالیت سیاسی مسالمتآمیز در آن زمان سه وزیر در دولت قوام و هشت نماینده در مجلس شورای ملی داشته باشد و تغییرات اساسی در زندگی و محیط کار کارگران ایجاد کند. حزب توده در 1325 نزدیک 500 هزار هوادار در کل کشور داشت. ارگان مطبوعاتی این حزب در دهه بیست روزنامه «ظفر» نام داشت که بعدها به «مردم» تغییر نام داد. پس از فوت سلیمان میرزا اسکندری، رادمنش دبیرکل دوم حزب شد. در 1327 با ترور نافرجام شاه، حزب توده ایران به اتهام ارتباط با ضارب این ترور منحل و اعضای آن دستگیر، زندانی و تبعید شدند که در 1329 با مشارکت خسرو روزبه و سروان قبادی عمدتا از زندان قصر فرار و بهسوی شوروی و آلمان شرقی گریختند. در این میان، نورالدین کیانوری و مریم فیروز در ایران فعالیتهای مخفی حزب را ساماندهی میکردند و شاخه نظامی حزب توده با 600 افسر به فعالیت خود ادامه میداد که پس از کودتای 28 مرداد ضربه سنگینی به آنها وارد شد و تعداد قابلتوجهی از آنها اعدام شدند. یکی دیگر از نشانههای بروز و ظهور حزب توده واقعه 16 آذر 1332 بود که سه دانشجو هوادار این حزب توسط رژیم شاه در اعتراض به سفر نیکسون به ایران شهید شدند. حزب توده در دهه 40 فعالیت چندانی نداشت و بارها گرفتار نقشههای ساواک شد؛ ازجمله پرویز شهریاری که بهعنوان نفوذی ساواک در شاخه تهران این حزب فعالیت میکرد و موجب زندانی و اعدام تعدادی از اعضای این حزب شد.
دهه 50 برای این حزب با دبیرکلی ایرج اسکندری شروع شد. او روحیات سوسیالدموکرات داشت و چندان با جریان روز مبارزاتی داخل ایران همراه نبود و حتی انقلاب ایران را مسئلهای جدا از حزب توده میدانست؛ اما شرایط انقلابی دهه 50 سکان هدایت این حزب را به دست فردی تندتر با روحیاتی نزدیک به آن فضا سپرد و دکتر نورالدین کیانوری در آستانه انقلاب، دبیرکل این حزب شد. پس از پیروزی انقلاب عمده اعضای این حزب از خارج از کشور به ایران برگشتند و جوانانی که بهتازگی بهعنوان هوادار و عضو حزب توده فعالیت میکردند، در تشکیلات جدید حزب فعال شدند. سازمان نوید بهعنوان تشکیلات مخفی حزب توده که پیش از انقلاب فعال بود پس از انقلاب نیز با 200 عضو بهصورت مخفی به کار خود ادامه داد که در 1361 کشف شد. حزب توده پس از انقلاب خود را در خط امام و حامی انقلاب و تصمیمهای امام خمینی عنوان میکرد و در تمامی انتخاباتها مشارکت فعال داشت. در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، کمیته مرکزی حزب توده کاندیدا شده که هیچکدام موفق به راهیابی به این مجلس نشدند. حزب توده در کشف کودتای قطبزاده و کودتای نوژه خود را نیروی مؤثر میدانست و در زمینههای مختلف سیاسی، امنیتی به حکومت تازهتأسیس جمهوری اسلامی کمک میکرد. درنهایت اعضای حزب توده ایران در بهمنماه 1361 و اردیبهشتماه 1362 توسط سپاه پاسداران دستگیر و این حزب بهصورت قانونی به اتهام جاسوسی برای شوروی و مشارکت در کودتا منحل شد. پسازاین واقعه بخشی از اعضا و هواداران این حزب اقدام به فرار کرده و به شوروی و آلمان شرقی گریختند و فعالیتهایی علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند. حزب توده در طول سالیان اخیر دچار انشعابهای بسیاری شده است. دفتر حزب توده پس از انقلاب در خیابان 16 آذر تهران بود و ارگان مطبوعاتی آن «نامه مردم» نام داشت.