از کجا امرارمعاش کنیم؟!

به موازات ادامه‌دارشدن شـــیـــوع ویروس کرونا، تعطیلی سالن‌های ورزشی و استخرها و لغو پی‌درپی رویدادهای بین‌المللی بیشتر به چشم آمد؛ اما کمتر از موج بیکاری مربیان در رشته‌های ورزشی مختلف گفته شد. مربیانی که آموزش ورزش در سطوح مختلف را به عنوان شغل برگزیده و از این راه امرارمعاش می‌کردند، با تعطیلی مقطعی و ادامه‌دار سالن‌های ورزشی و استخرها بیکار شده و برای گذران زندگی با مشکلات بسیاری مواجه شدند؛ بااین‌حال کمتر از این قشر گفته شده و کسی سراغ آن‌ها را  نگرفته است. وضعیت قرمز بسیاری از شهرهای استان اصفهان و تمدید محدودیت‌های کرونایی که تعطیلی اماکن ورزشی را استمرار بخشید، بهانه‌ای شد تا در گزارش امروز به سراغ تعدادی از مربیانی برویم که زیر سایه سنگین کرونا، با معضل بیکاری مواجه شده‌اند، اما کسی صدای اعتراض آن‌ها به وضعیت موجود و حمایت‌خواهی‌شان را  نشنیده است.

تاریخ انتشار: ۰۵:۰۷ - سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه

از حال مربیان خبر دارند؟

استقبال زیاد خانواده‌ها از رشته فوتبال، باعث شده تا مربیان زیادی در این رشته در سطح کشور و استان فعال باشند و قاعدتا در وضعیت کرونایی نیز مشکلات زیادی دامن‌گیر این قشر شده است. علی قوامی نیز یکی از افرادی است که متضرر شده و از بی‌توجهی به وضعیت مربیان در این روزهای دشوار گلایه دارد. او که از سال 85 در زمینه مربیگری فوتبال فعالیت دارد و سال‌ها در باشگاه‌های مختلفی چون ذوب‌آهن، آبفا، آتیه‌سازان و آینده‌سازان فعالیت کرده است، در این باره می‌گوید: در جامعه ما مربیان قشر مظلومی هستند، تعدادی از مربیان قراردادهای مالی خوبی می‌بندند؛ اما به جرئت می‌توان گفت 95درصد مربیان ما گاهی حتی محتاج نان شب هستند و به آن‌ها رسیدگی نمی‌شود و از نظر امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری با مشکلات بسیاری درگیر هستند و با دست خالی کار می‌کنند.
قوامی ادامه می‌دهد: یک سال و چند ماهی است که باشگاه‌ها تعطیل هستند؛ یعنی ده روز فعال هستند و دوباره یک ماه تعطیل می‌شوند، ما مربیان به طور قراردادی و روزمزد کار می‌کنیم و هر روزی که سرکلاس حضور داشته باشیم، دستمزد می‌گیریم، بیمه هم نداریم، حقوقی هم که می‌گیریم، طبق دستورالعمل هیئت فوتبال است و طبق بهترین شرایط به مربی با رزومه بالا و تجربه زیاد، جلسه‌ای شصت هفتاد تومان می‌دهند که اگر شما دودوتا چهار کنید، ماهی هفتصدهشتصد هزار تومان می‌شود.
این مربی فوتبال با اشاره به شرایط ناگواری که با آن مواجه شده است، می‌گوید: من دو فرزند دارم و تلاش می‌کنم برای امرار معاش خانواده، در روز فرد و زوج با دو باشگاه همکاری داشته باشم؛ اما حالا بیکار شده‌ام و در واقع خانه‌نشین هستم. در این مدت هیچ کسی حال ما را نمی‌پرسد و اصلا نمی‌گویند وقتی بیکار شده‌اید، چگونه گذران زندگی می‌کنید.
او می‌افزاید: وقتی لیگ‌های ورزشی برگزار می‌شود، تیم‌های حاضر به هیئت فوتبال هزینه ورودی پرداخت می‌کنند، اما حالا که تیم‌ها عملا فعالیتی ندارند و درگیر این وضعیت شده‌اند، هیچ حمایتی از سوی هیئت فوتبال انجام نمی‌شود.
قوامی به معضل دیگری هم که در دوره کرونا بروز پیدا کرده، اشاره دارد و می‌گوید: بسیاری از افرادی که زمین تمرینی اجاره کرده و چک داده بودند، با تعطیلی‌های مداوم و عدم استقبال فراگیران، از لحاظ مالی دچار ضرر سنگینی شده‌اند و این موضوع منجر به این خواهد شد که خیلی از افراد از بدنه فوتبال کنار می‌روند؛ زیرا توانایی پرداخت بدهی‌ها را ندارند و بدون حمایت امکان فعالیت پیدا نخواهند کرد.
این مربی با بیان اینکه نبود اتحادیه مربیان و نهادی که از مربیان و تیم‌داران در وضعیت‌های بحرانی حمایت کند، یکی از مشکلات مهم جامعه مربیان است، تاکید می‌کند: در بحث املاک طرح عدم تخلیه برای مستاجران تصویب کردند؛ اما برای افرادی که تیم‌داری می‌کنند، هیچ قانون حمایتی وجود ندارد که این افراد با تعطیلی‌های مداوم و عدم برگزاری کلاس‌ها، چگونه باید کرایه زمین را پرداخت کنند.
او بیمه نبودن مربیان ورزشی را یکی از معضلات مهم این شغل برشمرده و می‌گوید: من 15 سال است فعالیت مربیگری می‌کنم و اگر بیمه بودیم، حداقل در این وضعیت بیمه بیکاری می‌گرفتیم. من متأهل هستم و مشکلاتم طور دیگری است؛ عده دیگری هم دانشجوهای رشته تربیت‌بدنی هستند. قوامی با طرح این سؤال که مگر مسئولان وضعیت ما را نمی‌بینند و نمی‌دانند با چه شرایطی مواجه هستیم، تاکید دارد ما عاشق کارمان و شغلمان هستیم و با همه کم و کاستی‌ها و بی‌مهری‌ها کار کرده‌ایم اما وقتی این رفتارها را می‌بینیم، دلسرد می‌شویم.به گفته او، در حال حاضر تنها مربیان فوتبالی که در تیم‌های لیگی فعالیت دارند، از لحاظ درآمدی وضعشان خوب است؛ اما دیگر مربیان با شرایط دشواری دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

مربیان برای گذران زندگی چه کنند؟

احسان علیپور یکی دیگر از فعالان فوتبالی است که همان ابتدای گفت‌وگو، این سؤال را طرح می‌کند که چرا باید کار به اینجا برسد و چرا هیچ تشکیلاتی برای حمایت از مربیان و تیم‌داران وجود ندارد؟ او که باشگاه نامداران را اداره می‌کند و مدیر تیم ۱۴ ساله‌های سپاهان نوین است، از این موضوع گلایه‌مند است که همواره نفرات ثابتی از اهالی فوتبال در رسانه‌ها حضور دارند و دیدگاه و رأی تمام افراد فعال در این حوزه منعکس نمی‌شود. این مربی فوتبال در این باره می‌گوید: زمانی که ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرد، هیچ زمینه قبلی درباره این بیماری نداشتیم و مسئولان در مواجهه با این ویروس آمادگی نداشتند و اولین واکنش آن‌ها تعطیلی سالن‌های ورزشی بود که تمام رشته‌ها را در بر می‌گرفت، اما زمانی که ماهیت این ویروس بیشتر مشخص شد، سالن‌های ورزشی به چند دسته سرباز و سربسته تقسیم شدند.
علیپور ادامه می‌دهد: با تعطیلی باشگاه‌ها و سالن‌های ورزشی، تعداد زیادی از مربیان بیکار شده و برای امرار معاش با مشکل واجه شدند که در این میان، بانوان بیشتر متضرر شدند، زیرا در وضعیت عادی نیز امکانات سخت‌افزاری در حوزه ورزش برای این قشر محدود است و در دوره کرونا نیز با دردسرهای بیشتری مواجه شدند.
به گفته او، در بخش حرفه‌ای قراردادها تابع شرایط خاصی است و حتی در دوره تعطیلی نیز مربیان درآمد دارند؛ اما عمده مربیان در لیگ‌های نیمه حرفه‌ای و آماتور و مربیان فعال در رده پایه در وضعیت کرونایی، بیکار شده و منبع درآمدی ندارند که طبق تورم و وضعیت اقتصادی فعلی کشور با مشکلات زیادی برای گذران زندگی مواجه هستند. علیپور تاکید می‌کند: البته در زمان فعالیت باشگاه‌ها نیز معمولا برای تمرین یک ساعت و نیمه به مربیان 50 هزار تومان پرداخت می‌شود که رقم بسیار ناچیزی است، اما بیکاری معضل بزرگ‌تری است که مربیان حدود یک سال و نیم است با آن درگیر هستند. آن طوری که مدیر باشگاه نامداران می‌گوید، فعالیت مربیان منوط به فعال‌بودن باشگاه‌هاست و اگر باشگاه‌ها باز باشند و محدودیتی نباشد، خانواده‌ها برای ثبت‌نام مراجعه می‌کنند و این چرخه فعال می‌ماند.
علیپور با انتقاد از برخی تصمیماتی که در ستاد ملی مقابله با کرونا اتخاذ شده، می‌گوید: وقتی شهرها در وضعیت قرمز و نارنجی هستند، حکم به تعطیلی کلی سالن‌ها و باشگاه‌های ورزشی می‌دهند و اصلا ملاحظات لازم درباره رشته‌های ورزشی و میزان خطرپذیری آن‌ها در برابر ویروس کرونا را ندارند. به گفته این مربی، شادبودن و تحرک افراد به ویژه کودکان ایمنی بدن آن‌ها را تقویت می‌کند و فضاهای روباز نیز از ضریب ایمنی بیشتری برخوردار هستند، به ویژه در رشته فوتبال که بیشتر تمرینات آن در فضای باز است و خود باشگاه‌ها نیز الزام زیادی به رعایت پروتکل‌های بهداشتی داشتند.
به نظر او، تعداد زیادی از کودکان در کوچه‌ها مشغول بازی هستند یا در خانه‌ها دچار مشکل کم تحرکی شده‌اند و ستاد ملی مقابله با کرونا باید با درنظرگرفتن وضعیت تمام رشته‌ها درباره فعالیت آن‌ها تصمیم‌گیری کند.

نه درآمدی داریم، نه بیمه بیکاری

طی سال‌های گذشته، مسئولان ورزشی استان تعداد بالای باشگاه‌های فعال در رشته بدنسازی و زیرمجموعه‌های آن را یکی از کارکردهای مثبت اشتغال در حوزه ورزش عنوان می‌کردند و طبیعی است که در وضعیت کرونایی نیز، تعداد بسیاری از باشگاه‌های به مرحله تعطیلی یا نیمه تعطیلی رسیده و مربیان زیادی نیز بیکار شده‌اند. مینا قاسمی، کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی، یکی از مربیان فعال بدنسازی استان است که در گذشته شاگردان زیادی را پرورش می‌داده اما وضعیت کرونایی زندگی کاری او را هم تحت‌الشعاع قرار داده است.
او که سابقه عضویت در تیم ملی دوومیدانی کارگران را دارد، می‌گوید: شغل ما مربیان این است که در باشگاه‌های ورزشی بالای سر شاگردان باشیم و درآمدی به جز آن نداریم، اما حالا در حالی که بسیاری از مشاغل در حال فعالیت هستند، چه سالن‌داران و چه مربیان کاری ندارند و چون هیچ شغلی نداریم، متضرر شده‌ایم. قاسمی ادامه می‌دهد: شغل مربیگری حقوق ثابت ندارد و حق بیمه هم برای ما پرداخت نمی‌شود، تنها راه درآمد ما از طریق شاگرد است و از درآمدمان باید درصدی به باشگاه‌ها پرداخت کنیم، اما هم‌زمان با شیوع کرونا، شاگردانمان را از دست دادیم، زیرا تعطیلی‌های مقطعی انگیزه آن‌ها را از دست داده است. همواره به شاگردان تاکید می‌کنیم استمرار جزو اصول مهم ورزش است، ولی وقتی تعطیلی باشگاه‌ها بیشتر از دوره فعالیت آن‌هاست، چطور می‌توانیم انتظار استمرار داشته باشیم؟
به گفته او، تعطیلی مقطعی باشگاه‌ها و سالن‌های ورزشی باعث ریزش شاگردان شده است و به تبع آن، درآمد مربیان به کمتر از یک‌پنجم کاهش یافته است.
این مربی بدنسازی با گلایه نسبت به وضعیت موجود و عدم حمایت از مربیان می‌گوید: هیچ پشتوانه‌ای برای حقوق و درآمد نداریم و حتی در ایام بیکاری، بیمه بیکاری هم دریافت نمی‌کنیم، در واقع مربیان رشته بدنسازی هیچ حقوق ثابتی ندارند و با تعطیلی باشگاه‌ها شاگردانمان را نیز از دست می‌دهیم، مگر اینکه برخی مربیان بخواهند به طور غیر اصولی در مکان‌هایی چون پارک شاگردان را آموزش بدهند که این موضوع هم شدنی نیست. آن طوری که قاسمی می‌گوید، هزینه بالای تجهیزات رشته بدنسازی موجب شده تا مربیان امکان فعالیت در منزل یا در منزل شاگردان را پیدا نکنند، به عبارتی فعالیت مربیان وابسته به فعال‌بودن باشگاه‌های ورزشی است. به گفته این مربی بدنسازی، تعطیلی سالن‌ها و باشگاه‌های بدنسازی تأثیر منفی‌تری بر بخش بانوان به نسبت آقایان داشته و این موضوع باعث شده  است بسیاری از مربیان سراغ شغل‌های دیگر بروند.

کاشت ناخن به جای مربیگری!

استخرهای ورزشی در بیشتر دوره کرونایی تعطیل بودند و در این مدت تنها چند ماهی اجازه فعالیت داشتند که البته استقبال از رشته‌های آبی و ورزش در آب در همان مقطع فعالیت نیز به طرز قابل توجهی کاهش پیدا کرده بود و علاوه بر ضررهای زیادی که استخرداران با آن مواجه شدند، مربیان شنا و ناجیان غریق نیز به جمع بیکاران کرونایی پیوستند. امین، یکی از ناجیان غریق است که بیکار شده و در این مدت به چند شغل پاره‌وقت اشتغال داشته اما فعلا بیکار است و آن طوری که خودش می‌گوید با قرض از دوستان و آشنایان روزگار را سپری می‌کند.
او دراین باره می‌گوید: از ابتدای اسفند سال 99 استخرها تعطیل شدند و صاحب استخر نیز به خیال اینکه تعطیلی موقتی و تا پایان سال است، حقوق بهمن را پرداخت کرده و با ما تسویه کرد، اما در سه ماهه بهار نیز خبری از بازگشایی استخرها نشد و من در این مدت روزی چند ساعت روی ماشین یکی از اقوام کار می‌کردم و تصورم این بود در فصل تابستان دوباره استخر رونق می‌گیرد و ما را دعوت به کار می‌کنند، اما در تابستان هم خبری نشد.
آن طوری که امین می‌گوید، در استخری که او کار می‌کرده، سه غریق نجات دیگر هم فعالیت تمام‌وقت و پاره‌وقت داشته‌اند که در دوره فعالیت استخر تنها یکی از آن‌ها برای روزی چند ساعت به کار بازگشته و دیگر مربیان بیکار هستند.
این مربی شنا که از نداشتن بیمه بیکاری گلایه‌مند است، تاکید دارد طی سال‌های گذشته تمام وقتش صرف فعالیت در استخر شده و هیچگاه فرصت نکرده مهارت دیگری یاد بگیرد که این موضوع به ضرر او شده و حالا در دوره بیکاری، هیچ شغلی برای گذران زندگی ندارد.
او می‌افزاید: چند ماه اول با پس‌اندازی که داشتم، هزینه‌هایم تأمین می‌شد اما دیگر نه پولی دارم و نه می‌توانم با سی و چند سال سن از خانواده‌ام پول بگیرم، در این مدت دچار افسردگی شده‌ام و فکر می‌کنم انتخاب شغل نجات غریق یک اشتباه بود.
یکی از مربیان شنای بانوان هم که تمایلی به معرفی خودش ندارد، تاکید می‌کند کاملا بیکار شده و تمام وقتش را در خانه سپری می‌کند.
او با اشاره به مشکلات زیادی که جامعه مربیان شنا با آن مواجه هستند، می‌گوید: استخرهای دولتی کاملا تعطیل شده‌اند و استخرهای خصوصی نیز با توجه به سرمایه‌گذاری که کرده بودند، دست‌وپا شکسته سعی در فعالیت داشند که آن‌ها هم متاسفانه ورشکست شدند.
این مربی تاکید دارد که بیکاری ناشی از تعطیلی استخرها فقط شامل حال مربیان نشده و ناجیان، مدیران داخلی و خدمه استخرها را نیز درگیر کرده است. به گفته او، بسیاری از بانوانی که در استخرها فعالیت می‌کردند، برای تأمین هزینه‌های زندگی ناچار به فعالیت در شغل‌هایی مثل کاشت ناخن شده‌اند. مربیانی که در این گزارش با آن‌ها به گفت‌وگو نشستیم، از بی‌توجهی نسبت به حرفه خود گلایه دارند و خود را قشر فراموش‌شده‌ای می‌دانند که هیچ‌کدام از مسئولان سراغی از آن‌ها نگرفته‌اند و هیچ تسهیلاتی نیز برای دوره بیکاری آن‌ها در نظر گرفته نشده است تا روزگار را به سختی بگذرانند.