نه نفر از هر ده شرکتکنندهای که در این پژوهش مورد آزمایش قرار گرفتند، اعلام کردند که توانایی خود درزمینه تشخیص و تمیز عناوین و سرتیترهای خبری درست و نادرست را بالاتر از سطح متوسط میدانند. تحلیل و بررسی نتایج پژوهشی که بر روی دادههای گردآوری شده از یک نمونه ملی در طول فرآیند انتخابات میاندورهای (کنگره) سال 2018 در ایالات متحده آمریکا و پسازآن انجام شد، نشان داد که حدود یکپنجم از شرکتکنندگان توانایی خود در این زمینه را به میزان 50 صدک یا بیشتر، بالاتر از آن چیزی ارزیابی میکردند که نمره آنها در این پژوهش نشان داده بود.
در این مطالعه از 8.285 آمریکایی خواسته شد که صحت و اعتبار رشتهای از عناوین و سرتیترها در فیسبوک را ارزیابی کنند و پسازآن نیز به برآورد سطح توانمندیهای خودشان درزمینه تشخیص محتوای اخبار جعلی، در مقایسه با دیگر افراد بپردازند.
هنگامیکه پژوهشگران دادههای حاصل از ارزیابی و سنجش کنشها و رفتارهای این شرکتکنندگان در اینترنت و فضای مجازی را مورد پردازش قرار دادند، دریافتند که درواقع آن افرادی که درک و تصور غرورآمیزی از سطح توانمندیهای خودشان داشتند، به تعداد دفعات بیشتری از وبسایتهایی که به نشر اخبار غلط یا گمراهکننده میپرداختند، دیدن میکردند. علاوه بر این، نویسندگان این مطالعه به این نتیجه رسیدند که شرکتکنندگانی که بهطور افراطی و بیش از حد معقول به توانمندیهای خود مطمئن بودند، در حقیقت توانایی کمتری در تشخیص و تمیز ادعاهای صحیح و غلط درباره رویدادهای جاری داشتند و همچنین تمایل و آمادگی بیشتری برای به اشتراک گذاشتن محتوای نادرست و گمراهکننده از خود نشان میدادند، مخصوصاً وقتیکه این اطلاعات با ترجیحات و گرایشات سیاسی آنها همسو و متناسب بود.
بن لیونز، استادیار ارتباطات در دانشگاه یوتا و مؤلف ارشد و بانی اصلی این مقاله گفت: «مهم نیست که چه حوزهای مورد بحث باشد، بهطورکلی مردم بهطور افراطی و بیش از حد قابلقبول به توانمندیهای خود اعتماد دارند؛ اما در حقیقت اینکه بیش از 70 درصد از مردم چنین تصوری از خودشان دارند و چنین حالتی را نشان میدهند، واقعاً رقم بزرگ و قابلملاحظهای است.»
به گفته نویسندگان این مطالعه که در ژورنال مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا (PNAS)1 منتشر شده است، اگرچه این پژوهش ثابت نمیکند که بیشاطمینانی و اعتماد افراطی افراد به توانمندیهای خودشان بهطور مستقیم باعث ارتباط و مشغولیت آنها با اخبار جعلی شود؛ اما عدم تطابق و ناهماهنگی بین تصور یک فرد از میزان تواناییاش درزمینه تشخیص اطلاعات غلط و گمراهکننده با سطح حقیقی مهارتها و شایستگیهای او در این خصوص، میتواند نقش حیاتی و تأثیرگذاری در اشاعه و انتشار اخبار غلط داشته باشد.
علاوه بر این، لیونز اضافه کرد که این پژوهش نشاندهنده این موضوع نیز هست که افرادی که متواضع و فروتن هستند (بهعبارتدیگر، آنهایی که بهطورمعمول به فرآیند خودپایشی و خودنظارتی2 و دیگر رفتارهای تفکرگرایانه و تأملی اشتغال دارند و با دقت و حساسیت بیشتری به بررسی وبسایتهایی که از آنها دیدن میکنند و محتوایی که با دیگران به اشتراک میگذارند، میپردازند)، بهاحتمالزیاد کمتر در معرض آسیبهای ناشی از اطلاعات نادرست و گمراهکننده قرار میگیرند.
لیونز همچنین اشاره کرد که عواملی مانند جنسیت نیز نقشی کلیدی در احتمال بروز اعتمادبهنفس کاذب و اطمینان افراطی و بیشازحد فرد به توانمندیهای خودش و به دنبال آن، آسیبپذیری بیشتر او در مقابل اخبار نادرست دارند: «شرکتکنندگان مرد (در این پژوهش) سطح بالاتری از اطمینان و اعتماد افراطی را نشان دادند و این یافتهای است که بهطور همیشگی و پایدار در مطالعاتی که پیشازاین در این زمینه انجام شده است نیز دیده میشود. مردان همواره در مقایسه با زنان بیشتر به خودشان مطمئن هستند که البته این درواقع چندان موضوع تعجببرانگیزی هم نیست.»
او در پایان اضافه کرد: «اعتماد نامعقول و غیرمنطقی افراد به توانمندیهای خودشان حقیقتاً پدیدهای جهانی است. فکر میکنم هر کشور دیگری را هم که در این خصوص بررسی کنیم، نتایج مشابهی به دست خواهیم آورد، در غیر این صورت بسیار شگفتزده خواهم شد. بااینوجود، این احتمال وجود دارد که تنها به دلیل تفاوتهای فرهنگی، در برخی از کشورها شاهد چنین سطح مفرطی از بیشاطمینانی یا اعتمادبهنفس کاذب در افراد نباشیم.»














