هدف از تشکیل هیئت رزمندگان اسلام دو مطلب اساسی بود. اول آنکه رزمندگان بعد از دوران جبهه نیز بتوانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند. دوم آنکه ما در جبههها به واسطه ذکر اهل بیت توانسته بودیم روحیات ایثار و شهادتطلبی داشته باشیم و دوست داشتیم آن جو معنوی را حفظ کنیم. به این نتیجه رسیدیم که با جلسات ذکر اهل بیت میتوانیم این حال و هوا را بین خودمان نگه داریم و به دنبال این دو مطلب همین روحیه سالهای دفاع مقدس را به نسلهای بعد انتقال دهیم.
بعد از اینکه جهتگیری و رسالت خود را برای حاجآقا شرح دادیم از آیتالله فقیهایمانی خواستیم که از مسجد ایشان استفاده کنیم و درخواست نمودیم که مسجد آقاعلیبابا پایگاه ما شود. باز هم با آغوش باز پذیرفتند. بدین ترتیب ایشان هم از هیئت امنای هیئت رزمندگان شدند و هم پشتیبان معنوی آن و هم مسجدشان را در اختیار ما گذاشتند.
از سال 68 در همان مسجد مستقر شدیم. هیئت امنای مسجد که رئیسشان حاجآقای فقیهایمانی بودند به توصیه ایشان با ما کاملا هماهنگ شدند و انصافا کمک کردند. ما چند سالی را کاملا در مسجدی بودیم که حاجآقا پیشنماز آن بودند و ایشان هم حمایتهایشان را دریغ نمیکردند. بعد از آنکه مسجد بزرگ شده بود و حتی در اطراف مسجد هم جمعیت جا نمیشد، احساس کردیم که برای محله دارد مزاحمت ایجاد میشود.
ما در آن مسجد هم جلسات هفتگی داشتیم و هم در مناسبتها آنجا جمع میشدیم. 10 شب محرم و 5 شب برای فاطمیه مجلس میگرفتیم و برای سالگرد حضرت امام خمینی(ره) نیز برنامه داشتیم. در خصوص جشن غدیر و نیمهشعبان هم فعال بودیم.
سرانجام بعد از یک دهه هیئت را از آن مسجد بردیم. هیئت برای چند سالی به مسجد آقانور نقلمکان کرد ولی همچنان مرحوم فقیهایمانی حمایتهایشان را از هیئت رزمندگان اسلام داشتند. در واقع یکی از کسانی که در پیشبرد هیئت نقش بسزایی داشتند، قطعا ایشان و کمکهایشان بود.
گاهی اوقات ما با سخنرانی راه ارتباطی نداشتیم و ایشان زحمت میکشیدند و تماس میگرفتند و دعوت میکردند. برای اولین بار که میخواستیم از مرحوم آیتالله مصباح یزدی دعوت به عمل بیاوریم، ایشان ما را با آقای مصباح مرتبط کردند. با خیلی از علمای سطح ملی که ما میخواستیم برای اولین بار ارتباط بگیریم، از طریق حاجآقا اقدام میکردیم.
پناه رزمندگان
هیئت رزمندگان اسلام سال 1364 تأسیس شد. از جبههها که به شهر میآمدیم در محلههای شهدا به دعوت خانوادههای شهدای لشکر جلسه میگذاشتیم و به نوعی جذب نیرو هم بود. این روش توسط رزمندههای گردان یازهرای لشکر امام حسین پیگیری میشد. رفتن از این محل به آن محل دشواریهایی داشت. بعد از آنکه جنگ تمام شد خدمت حاجآقا کمال فقیهایمانی رفتیم. در جلسهای که با ایشان داشتیم، ماجرای هیئت رزمندگان اسلام را برایشان توضیح دادیم و از حاجآقا خواستیم که بهعنوان یکی از علمای مطرح اصفهان قبول کنند که پشتیبان معنوی هیئت ما باشند. ایشان خیلی با آغوش باز پذیرفتند.
-
اصفهان زیبا
اصفهان زیبا




