شرح دلبستگی من به روستای پوده، شاید به روزگار کودکی برگردد و خاطراتی که پدربزرگ و مادربزرگم مؤسسان اولین مدرسه روستا از روزگاری نهچندان دور در روستا و دنیایی به دور از مشکلات امروز تعریف کردند. چند سالی از روستا دور بودم، تا جرقههای کوچکی من را دوباره به زندگی مردم این دیار کهن نزدیک کرد. شنیدن احداث بومگردی، ثبت بناها و دلدادگی مردم شریف روستا برای حفظ آیینهای این روستا سبب شد تا بیشتر در کنار آنها باشم.
چرا «پوده»؟!
در مورد وجه تسمیه پوده گفته میشود که پوده به معنای قدیمی و کهنه است که قدمت حداقل هفتصدساله این روستا دلالت بر این موضوع دارد. روستای پوده در فاصله بین شهرضا مبارکه و دهاقان در دره وسیعی واقع شده که با سایر روستاها و مناطق همجوار به سمیرم سفلی موسوم است. فاصله این روستا تا شهر اصفهان 80 کیلومتر است. پوده درروزگار صفویه از مرکزیت و اهمیت برخوردار بوده، لکن از قبل از آن تاریخ، آثار قابل ملاحظهای در روستا باقی نمانده است.
نخلهای میراثی پوده
«روستای پوده، تنها روستای اطراف اصفهان است که آیین نخلگردانی دارد.» این گزاره را از زبان آقای اخوت مدیر بومگردی خانه خانم رباب در روستای پوده شنیدم و همین نقطه شروع اتفاقی شد که به شرح آن میپردازم. وارد مسجدجامع روستا میشوم، چشمم به کتیبه ساده کاشی هفترنگ آن می افتد، از درب چوبی عبور میکنم، مسجدی دو ایوانی با منبر و حوض سنگی به یادگارمانده از دوره صفویه. بنای اصلی مسجد مربوط به اواخر دوره زند و افشار است و الحاقاتی از صفویه و قاجار به آن افزوده شده. در دوره صفویه مسجدجامع به همراه کاروانسرا و بازار و چهارسوق ساخته شده. حالا اما بازار بهطورکامل تخریب شده و کاروانسرا مرمت و تبدیل به حسینیه شده است.وارد صحن مسجد که میشویم در جبهه شرقی و غربی ایوانچههایی با بخاری به چشم میخورد که به یادگار از دوره صفویه به جا مانده، ایوان جنوبی مرتفعتر و در گوشه ایوان شمالی نخل ساده و بیپیرایش روستا قرار گرفته. نخلی که به گفته اهالی حالا بیش از دویست سال است که در ماه محرم آذین بسته میشود.
راوی نخل
یوسف حقیقی که حالا بیشتر از پنجاه سال است در مراسم نخلگردانی نوحهخوانی میکند وبه تعبیر من، «راوی نخل» است از گذشتههای دور نخل گفت، ازاینکه یکی از پسران آقا علیقلیبیک جد یوسفخان یاور عموی پدرمادربزرگم نخل را در روستا پایهگذاری میکنند. یوسفخان یاور فردی کاردان و با شهامت بوده به نحوی که نسلها بعد به نیکی از او یاد میکنند و در زمان صدارت امیرکبیر با حکمی از طرف ایشان به مقام (یاوری) منصوب میشود. آقای حقیقی به روزگاری اشاره کرد که پدر مادربزرگم (محمدقلیخان جانقربانی) آخرین خان قاجار روستا در روزهای تاسوعا و عاشورا در جلوی نخل حرکت میکردند و در آن روزگار مراسم نخلگردانی شوری بیشتر داشته و جمعیت عظیمی در حیاط مسجد بودند و به هنگام بلندکردن نخل تنها زنان در حجرههای اطراف ایستاده بودند و نظارهگر بودند و مردان روستا همگی نخل را همراهی میکردند.
حالا حدودا ده سالی میشود که اهالی برای اینکه نخل قدیم کمتر آسیب ببیند، نخل دیگری ساختند و آن را برای مراسم میآرایند و نخل قدیم همواره در مسجد جامع است.
پایههای نخل و متولیان
در روند برگزاری این مراسم از گذشته تاکنون شش طایفه نقش داشتهاند. علیمرادیها (حقیقیها) / قصابها/ نجارها (گنجعلیها) / ترابــــــیها / حاجرمـــــــضانــــیها/ حاجمیرزاییها و طایفه بیگها که این روزها متولی اسب مراسم نخلگردانی هستند.
هر سال با فرارسیدن دهه اول ماه محرم متولیان نخل آماده برگزاری مراسم نخلگردانی میشوند، صبح روز هفتم ماه محرم که مصادف با بستن آب روی خاندان امام حسین (ع) است، در حسینیه گردهم میآیند و تا قبل از اذان مغرب نخل را آماده برگزاری مراسم میکنند.
نخل که آراسته شد، سه دور در فضای حسینیه به حرکت درمیآید. نخل روستای پوده در گذشته با پارچههایی که اهالی برای این منظور نذر کرده بودند، آراسته میشد و مدتی قبل از شروع ماه محرم متولیان از منازل اهالی روستا پارچهها را جمعآوری میکردند. حالا متولیان خودشان هم دست به کار تهیه پارچه برای آراستن نخل شدهاند. روی نخل سه دسته پارچه میبینیم، پارچههای رنگی که نذرهای اهالی هستند، پارچههای مشکی و در آخر روی همه اینها با پارچههای سبزرنگ پوشیده میشود. از گذشته تولیت نخل و فراهمآوردن مقدمات برگزاری مراسم بر عهده طوایفی از روستا بوده و هرکدام از پایههای نخل به اسم یکی از طوایف.
در روزهای هشتم و نهم ماه محرم هم مراسم با گرداندن نخل در فضای حسینیه ادامه دارد تا روز دهم که یکساعت قبل از اذان ظهر نخل را از حسینیه بازار به سمت مکانی به نام امامزاده سیدحسین به حرکت درمیآورند، در این مسیر از محله کوچه ترابیها عبور میکنند، سپس در محل امامزاده سیدحسین توقفی کرده، نخل را بر زمین میگذارند مداحی میکنند و سپس مجددا نخل را به سمت حسینیه برمیگردانند. بعد از نماز ظهر مجددا نخل را سه بار در فضای حسینیه میگردانند و نوحهسرایی میکنند. این مراسم در عصر روز عاشورا هم به همین شکل برگزار میشود و پس از دور سوم نخل را بر زمین میگذارند و اطراف آن سینهزنی میکنند.
روایتهای نو
به روایت آقای حقیقی، در گذشته دسته عزادار پشت نخل مراسم سنگزنی انجام میدادند. در این مراسم عزاداران دو تکه چوب را به هم میزدند که بعدها و به مرور زمان زنجیرزنی جایگزین این رسم میشود. در جلوی دسته عزاداری یک طبلزن و سنجزن حضور دارند. در روستا یک طبل قدیمی از پوست و چرم گاو موجود است که هنوز هم در این مراسم نواخته میشود. ریتم نواختن طبل گاه آرام و با گامهای عزاداران موزون است و گاه با شدت بیشتری نواخته میشود. همراه با دسته عزاداری بیرقها و علمها هم به حرکت درمیآید. بیرقها شش عدد است که اصولا جوانترها حرکت میدهند و اهالی معتقدند اگر علم از دست کسی افتاد، باید برای دفع بلا خیرات بدهد. گاهی اگر شرایط آبوهوایی مساعد باشد، افراد با پای برهنه نخل را دنبال میکردند و به نشان خاکساری بر سر و روی عزاداران کاه میپاشیدند.
در پشت نخل همراه با جمعیت عزاداران اسبی به حرکت در میآید که بر اساس آنچه از آقای حقیقی شنیدم برای اولین بار اسبی توسط پسر آقا علیقلیبیگ، نذر این مراسم میشود و این سنت تا به امروز ادامه مییابد. در مسیر نخل هر کس نذر داشته از قبیل قربانیکردن، آن را صرف پذیرایی عزاداران میکرده. از گذشتههای دور تا به امروز اهالی روستا حتی آنانی که به شهر رفتهاند با اعتقاد در این مراسم حاضر میشوند.
تلاش برای ثبت ملی آیین پوده
بر اساس گفتههای اهالی روستا و بهویژه متولیان برگزاری این مراسم با توجه به انتقال نسل به نسل این آیین و علاقهمندی و حضور هرساله جوانان روستا در برگزاری این مراسم انتظار آن میرود که این همراهی و احساس مسئولیت همچون گذشته عاملی در جهت حفظ این میراث کهن در بین مردمان روستا باشد. پرونده ثبت آیین نخلگردانی روستای پوده مدتی است که تنظیم شده و حالا در شورای استان منتظر اعلام نظر کارشناســـــان مربوطه است. امیدواریم هرچه زودتر شاهد انجام این اتفاق باشیم تا این یادگار گذشتگان که با همت اهالی شریف روستای پوده تا به امروز حفظ شده در حافظه تاریخ ماندگار باشد. لازم است از همراهی جناب آقای اخوت و سرکار خانم حقیقی در تنظیم این گزارش قدردانی ویژه کنم.