شرایطی که به ادعای پوتین نه برای تصرف اوکراین، بلکه برای کمک به غیرنظامیان و منع تعصب قومی در اوکراین شکل گرفته است.
پوتین نام این حملات را «خلع سلاح اوکراین» نامیده و ادعا دارد نیتی برای اشغال اراضی اوکراین ندارد و قطع روابط با اوکراین گزینه مسکو نیست و شرایط او را به اتخاذ این اقدامات قاطع و فوری واداشته است که اگر آن را انجام نمیداد، کشورش با تهدید مواجه میشد.
پوتین چند روز قبل از آغاز حمله نیز همه ادعاها مبنی بر قریبالوقوع بودن حمله به اوکراین را تکذیب کرده بود.
روسیه همچنین مدعی است برای توافق با ناتو در خصوص عدم گسترش این اتحاد در شرق اروپا مذاکره میکند و در ممانعت از این پیشروی ناتو هیچ پیشرفتی نداشته و اقدام نظامی را بهترین گزینه برای مقابله با تهدیدات قریبالوقوع از سمت اوکراین دانسته است.
مقامات دولت کییف اعتقادی به این دلایل ندارند و بر این باورند که تنها نقشه روسیه سرنگونی رهبری اوکراین و روی کار آوردن یک دولت طرفدار روسیه است؛ چراکه پایتخت این کشور مورد حملات موشکهای کروز و بالستیک قرار گرفته است و نظامیان روس از شرق به مرکز، جنوب و غرب اوکراین در حال پیشروی هستند.
همزمان در حالی که اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در سومین نشست اضطراری خود طی یک هفته در خصوص بحران اوکراین گرد هم آمدند تا درباره پیشنویس قـــطعنـــامـــهای علیه روسیه، تصمیمگیری کنند، مسکو قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه خود را وتو کرد و تلاشهای واشنگتن و متحدانش را با شکست مواجه کرد.
«اصفهانزیبا» در بررسی چرایی اقدام نظامی روسیه علیه اوکراین و پیامدهای آن با حشمتالله فلاحتپیشه، تحلیلگر مسائل بینالملل و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم گفتوگو کرد. به گفته این کارشناس سیاست خارجی، جهان گول گفتههای پوتین را در عدم حمله به اوکراین خورد.
فلاحتپیشه معتقد است با وقوع این جنگ ما شاهد تضعیف سیاست خارجی بسیاری از کشورها خواهیم بود و حتی مذاکرات وین نیز تحتالشعاع این شرایط قرار خواهد گرفت. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
چرا رئیسجمهور روسیه بر خلاف گفتههایش در خصوص حمله به اوکراین عمل کرد و بر علیه این کشور اقدام نظامی به راه انداخت؟
در ابتدا باید بگویم که ما باید هر رخداد سیاسی را در ارتباط با کشور خود بررسی کنیم. بنده معتقدم تمام گفتهها و موضعگیریهای پوتین در قبال اوکراین دروغ بوده است.
روسها در شرایطی توانستند عقبماندگیهای اقتصادی دهه نود خود را جبران کنند که از لحاظ نظامی نیز برنامههای خود راپیش بردند و همزمان به دنبال صاحب زوال تدریجی هژمونی آمریکا هستند.
در حال حاضر نیز ناسیونالیسم روسی به رهبری پوتین در حال احیاست و حمله به اوکراین یکی از اولین اتفاقاتی است که در این رابطه شکل میگیردو پیامدهای بسیاری در پی خواهد داشت. اولین اثر این اقدام روسیه این است که پوتین آرامش را از قرن 21 صلب کرد و از طریق اعمال سیاستهای او شاخصهای توسعه رسما تغییر خواهند کرد. تفکر بسیاری بر این است که شاخص اول توسعه، شاخص شادی است؛ یک زندگی شاد برای محیط زیست و مردم در یک سیاره شاد.
دومین پیامد سیاست خارجی پوتین این است که ما شاهد روی کار آمدن رهبران اقتدارطلب در دنیا خواهیم بود. رهبرانی که شعارهای تند و افراطی سر بدهند و نتیجه این شرایط یک جنگ سرد و تازه است. به عبارتی در عوض اینکه دنیا به سمت آرامش، توسعه و زیست محیط و مقابله با فقر حرکت کرده و بر این موضوعات هزینه کند، هزینهها صرف نظامیگری میشوند.
پس شما دلایل روسیه به منظور حمله به اوکراین را بهانهای برای پیادهکردن سیاستهای از پیش تعیین شده پوتین می دانید؟
بله. مابقی موضوعات و دلایل بهانه است. روسها نشان دادند که گامبهگام پیش میروند. آنها رویکرد ابتدایی خود را تحت عنوان مقابله با سیاستهای نژادی دولت اوکراین و حمایت از روستبارها عنوان کردند و هماکنون از تهدید ناتو در پیشروی به سمت شرق میگویند.
البته روسیه اوکراین را پس از خلع سلاح به یک خاکریز تحت قیومیت خود تبدیل میکند و حتی اگر ابلاغ فیزیکی در این مورد صورت نگیرد، نوعی الحاق سیاسینظامی رخ میدهد و روسیه پس از آن درباره روابط نظامی دیگر کشورهای شرق اروپا، ناتو و اتحادیههای اروپایی نیز اعلام نظر میکند.
پیش بینی شما در خصوص بازنده این جنگ چیست؟
بنده معتقدم اولین بازنده بحران اوکراین، کشور اوکراین است که بیش از حد به کشورهای غربی دل بست و به محل چالش ناتو و روسیه تبدیل شد و به عبارتی قربانی شد. دومین بازنده آمریکا خواهد بود که این موضوع نشاندهنده افول هژمونی آمریکا در سایه تحولات اوکراین با مدیریت نهادهای آمریکایی همچون ناتو است و در آخر سومین بازنده این بازی ایران است.
چرا از ایران در این بحران با عنوان بازنده یاد میکنید؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم عدمصداقت اولیانوف و پوتین درخصوص برجام و حمله به اوکراین با یکدیگر مرتبط هستند.
بارها در مصاحبههای خود اعلام کردهام که با توجه به پیشبینیها در خصوص حمله روسیه به اوکراین، ایران باید پیش از اوجگرفتن این بحران وضعیت برجام را مشخص کند؛ چراکه در شرایطی که قیمت نفت به سمت بشکهای 120 دلار در حال حرکت است و دنیا به گاز و نفت بیشتری نیاز دارد، قطعا دنیا به کشورمان نیاز خواهد داشت و ایران میتواست از این فرصت استفاده کرده و جایگاه خود را در تأمین انرژی دنیا به دست آورد و ارزش خود را به جهانیان ثابت کند. در حالیکه هماکنون ایران همچنان تحت تحریمهای حداکثری آمریکا به سر میبرد و این فرصت را از دست داده است.
برخی از تحلیلگران معتقدند که در اثر حمله روسیه به اوکراین یک جنگ فراگیر با عنوان جنگ جهانی سوم به راه خواهد افتاد. جنگی که در آن متحدان هر دو طرف در حمایت از این کشورها با یکدیگر به مقابله بر میخیزند. نظر شما چیست؟
این نظریه را قبول ندارم. در شرایطی که قدرتهای بزرگ دنیا، بمب هستهای در اختیار دارند، جنگها کنترلشده خواهند بود. لذا بنده معتقدم روسها نیز به گونهای کنترلشده سیاستهای خود را به اوکراین تحمیل میکنند و پس از آن برای اینکه بیش از حد تحت تأثیر تحریمهای غربیها قرار نگیرند، در یک مرحله با کارتهای خود بازی خواهند کرد. پس از این مقطع پوتین دست به اقدامات تجاوزطلبانه دیگری میزند.
ایران نیز باید گلیم خود را از این چالش جهانی خارج کند و با تنشزدایی مستقل به برگی در اختیار پوتین برای پیشبرد محاسبات آیندهاش با غربی که در حال حاضر به شدت از دست پوتین ناراحت است، تبدیل نشود.
آیا سیاست آمریکا در حمایت از اوکراین و در حمله ناتو به روسیه است؟
خیر، زمانی که بایدن اعلام کرد برای اوکراین دعا کنید و هماکنون نیز موضوع تحریمهای تکراری را مطرح میکند، این مواضع نشان از افول اجباری آمریکاست.
آمریکاییها میدانند که با یک روسیه جدید مواجه هستند و در نهایت حتی در اعمال تحریمها علیه روسیه، با این کشور وارد مذاکره خواهند شد. پوتین نیز در اوج ضعف آمریکا به پیادهکردن سیاستهای خود در اروپای شرقی پرداخته است.
آیا ممکن است روسیه برای اعلام آتشبس از اوکراین یک تعهد در قبال عدم عضویت در ناتو بخواهد؟
بحران اوکراین از این مرحله گذشته است. این کشور فریب بازی کشورهای غربی را خورد. هر کشوری که راهبرد دفاع از خود را نداشته باشد، حتما امنیتش به خطر خواهد افتاد. اوکراین نیز در همین شرایط است.
اگر خواست مسئولان اوکراین چنین بود، مطمئنا یک تعهد به روسیه میدادند که وارد ناتو نخواهند شد؛ اما آنها این تعهد را ندادند. دلیلش هم این بود که ناتو چنین تعهدی را نشانه ضعف برای سیاستهای ناتو به ویژه در گسترشش به سمت شرق میداند.
به عبارتی در این تصمیم اشتباه دولت اوکراین، ناتو نقش مهمی داشت؛ اما هیچ کمکی به اوکراین نکرد. حتی سیستم دفاع ضدهوایی قوی را در اختیار اوکراین قرار نداد و روسها عملا آسمان اوکراین را به جولانگاه موشکها و هواپیماهای خود تبدیل کردند.














