رسانه آنقدر قدرت دارد که برای کسی که صبح تا عصر را در بطن اجتماع گذرانده استرس ایجاد کند و حس ناامنی را در اعماق وجودش القا کند. در فضای مجازی انگار واقعاجنگ است. حکومتی که در این فضا توسط براندازان و رسانههای بیگانه روایت میشود، کاملا سیاه و در آستانه فروپاشی است. در این جامعهای که فضای مجازی ساخته، هر روز دختری نوجوان توسط حکومت کشته و آتش خشم شعلهور تر میشود. تمام خیابانها در قرق اغتشاشگران است، نیروهای امنیتی یا در حال کشتن و زدنند یا کم آوردهاند و در حال پیوستن به اغتشاشگرانی که مردم مینامندشان، هستند. اکثریت دانشگاهها را معترضان تشکیل دادهاند، کلاسهای درس برگزار نمیشود و اساتید هم اعتصاب کردهاند. بازاریان با تعطیلکردن کسبوکارشان به اعتراض دامن زدهاند. زندان اوین را برای از بین بردن زندانیان سیاسی آتش زدهاند. چیزی تا فروپاشی جمهوری اسلامی نمانده است.فیلترشکن را که خاموش کنیم اما فضا آرام میشود. صدا و سیمای داخلی روایتش متفاوت است. دختران نوجوان یا خودکشی کردهاند یا هویتی که برایشان ساختهاند جعلیست و زندهاند. در مواردی هم با مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند آن هم نه الان که چند ماه قبل. دوربینهای کنترل ترافیک شهری در نقاط مهم آرامش را گزارش میکنند. نیروهای امنیتی تنها سلاح گرمشان تفنگ ساچمهای و تفنگ پینتبال است. دانشگاهها به اتفاق اکثریت آرا کلاسها را برگزار میکنند و در مواقعی هم به اظهار عقاید سیاسی خود میپردازند و شعارهایی مقابل هم سر میدهند. در این بین درگیریهای کوچکی هم رخ داده که در مدت کوتاهی آرام گرفته است. بازار را اما به زور و تهدید آسیب به مغازهها تعطیل کردهاند. بازاریان از کسادی کار و کاسبیشان گلهمندند و وجود نیروهای امنیتی را مایه افزایش آرامش بازار و جلوگیری از دزدی میدانند. دعوای ساختگی اراذل در اوین منجر به آتشسوزی در کارگاه خیاطی و انبار لباس شده است.ما اینجا ماندهایم درست وسط جنگ روایتها. جایی که کسی برایمان تصمیم بگیرد از چه زاویهای ماجرا را ببینیم. چه بشنویم و چه احساسی در ما غلیان کند و چه کنشی نشان دهیم.باورش دور از ذهن نیست که در میانه این جنگ عدهای بیشمار برای نوجوانی که هنوز زنده است، عزا گرفتهاند. جماعتی برای نجات جان زندانیان اوین به خیابانها روانه میشوند و در رسیدن نیروهای امدادی خلل ایجاد میکنند. عدهای هر شنبه را شنبه براندازی میدانند و از تسخیز صدا و سیما سخن میگویند.این آدمها لزوما نه رباتاند، نه بیعقل! فقط میان جنگ روایتها گیر افتادهاند.ما هم اینجا وسط جنگ روایتها گاهی یادمان میرود همین امروز صبح مثل همیشه به محل کارمان رفتیم.در کمال آرامش به خانه آمدیم. شایددر میان راه چند پلیس ضد شورش را هم، چند شعار مخدوششده و چند سطل زباله سوخته را هم دیده باشیم اما همچنان با هر ظاهر و سلیقهای بدون درگیری در کنار هم برای ساختن وطن قدم بر میداریم. آنچه در جامعه میبینیم و لمس میکنیم از هر روایتی برای ما صادقتر است.