به گزارش اصفهان زیبا؛ برای گرهگشایی از صنعت گردشگری اصفهان یکی از چند راهکار لازم، گشودن درست درهای بسته است؛ اتفاقی که یکی از جدیدترین مثالهای خوبش را میتوانیم برپایی نمایشگاه «بر هامون نهاده» بنامیم؛ چراکه به واسطه این نمایشگاه، از یک سو دری به دنیای «روایتهای تاریخی مکتوب سفر به اصفهان» گشودهاند و از سوی دیگر امکان ملاقات با یکی از بناهای تاریخی اصفهان که درهایش به روی گردشگران بسته بود را فراهم کردهاند. در گزارش پیش رو روایتی از این نمایشگاه را میخوانید که حاصل بازدید میدانی و گفتوگو با علیرضا مساح، رئیس اداره گردشگری سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، است.
«… هشتم صفر سنه اربعهواربعین و اربعمائه [سال 444 ه.ق برابر سال 1065 م.] به اصفهان رسیدیم. از بصره تا اصفهان صدوهشتاد فرسنگ است. شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هر کجا ده گز چاه فروبرند، آبی سرد خوش بیرون آید و شهر دیواری حصین بلند دارد و دروازهها و جنگگاهها ساخته و بر همه بارو و کنگره ساخته و در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو و بازارهای بسیار و بازاری دیدم از آن صرافان، که اندر او دویست مرد صراف بود و هر بازاری را در بندی و دروازهای، و همه محلهها و کوچهها را همچنین در بندها و دروازههای محکم و کاروانسراهای پاکیزه بود و کوچهای بود که آن را کوطراز میگفتند و در آن کوچه پنجاه کاروانسرای نیکو و در هر یک بیاعان و حجرهداران نشسته و…».
این روایت پرتصویر و پرطراوت را چه تعداد از گردشگران اصفهان و حتی شهروندان این شهر شنیدهاند؟! ببینید که چه قدرتی در این روایت نهفته و چه سند محکمی است برای رد ادعاهایی که تیشه به ریشه اصفهان امروز ما زدهاند.
این روایت بخشی از مشاهدات مکتوبشده سفرنامهنویس ایرانی مهمی است که در چهلودوسالگی، دبیری و منصب دیوانی و شغل درباری را کنار گذاشت تا جهانگرد شود و در مسیر سفر طولانیاش، درست هزارسال پیش، سفر اصفهان را هم به مدت 20 روز تجربه کرد؛ اما روایتش برای همیشه در تاریخ این شهر جاودانه شد.
نمایشگاهی که باید دائمی و گستردهتر شود
صبح یکی از جمعههای بهاری اصفهان است که به ملاقات «بر هامون نهاده» میروم! همین که از ورودی بازار فرش در خیابان حکیم وارد میشوم، در خنکای بازار قدم میزنم و از بازی نور زیر آسمانه قشنگش عکاسی میکنم تا به حمام شاهزادهها برسم، صبحم بهخیر میشود.
من هیچ وقت در این حمام، تنی به آب نزدهام؛ اما برایم نوستالژیک است؛ مخصوصا که دوسالونیم پیش، بعد از مرمت و نوسازیاش، به ابتکار روابطعمومی وقت شهرداری و سازمان نوسازی و بهسازی و شهرداری منطقه 3، چند رویداد بازدید گردشگرانه از حمام و تولید محتوای ویدیویی برایش تدارک دیدیم.
حالا اما گردشگران دلیل بیشتری برای بازدید از این میراث مهم صفوی دارند و میتوانند موقع قدمزدن در بنایی که خَیِرش، شهربانو بیگم، دختر شاهسلطان حسین صفوی است، هم زیباییهای کالبدی این «میراث ملی» را ببینند و هم روایتهای جذاب و متنوع این «نمایشگاه تعاملی» را درک کنند؛ نمایشگاهی که حالا با قطعیت میگویم باید ماندگار و «دائمی» شود و حتی به گسترش آن هم فکر کنیم.
نمایشگاهموزه تعاملی؛ از ایده تا اجرا
کتیبه «گرمابه شاهزادهها» و تصویر دوفرشته نگهبان، اولین تصویری است که میبینید. از پلهها پایین میآیید و در ورودی حمام، چندکلیدواژه را به فارسی و انگلیسی میبینید؛ اصفهان، سلجوقیان، ناصرخسرو، ایران و سفرنامه. بعد به سربینه وارد میشوید و از یک سو دیدن نقاشیهای روی دیوار توجهتان را جلب میکند و از سوی دیگر روایتهایی که با طراحی ویژه و کادرهای چوبی دورتادور فضای سربینه نصب شدهاند.
در خضاب از یکسو کاشیهای قدیمی حمام را در کنار کاشیهای جدید میبینید و مقایسه میکنید و از سوی دیگر با ادامه روایتها همراه میشوید تا به گرمخانه برسید؛ جایی که تصویر بزرگی از ناصرخسرو، یک فیلم، جعبه زمان و نقشهای در کف استخر توجهتان را جلب میکنند. اینجا لازم است کمی تعامل و روایتها را انتخاب کنید!
از رئیس اداره گردشگری سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان درباره این نمایشگاه میپرسم و او پاسخ میدهد: «ایده برگزاری نمایشگاه “بر هامون نهاده”، اولین بار توسط دکتر محمد زاهدی، دوسال پیش مطرح شد. ما در اتاق فکر اداره گردشگری به این ایده پرداختیم و بعد از یکیدو سفر و دیدن نمایشگاههای بزرگ دنیا به این نتیجه رسیدیم که چقدر فرصتهای زیادی داریم که هنوز از آنها استفاده نکردهایم!»
علیرضا مساح ادامه میدهد: «بنابراین قرار شد که فقط با چندتابلو به سفرنامهها نپردازیم و بازطراحی نمایشگاه را در دستور کار قرار دادیم که منجر شد به کار جدیدی که میتوان گفت برای اولین بار یک اینفوموزه یا نمایشگاهموزه را راهاندازی کردیم.»
به روایت او، بررسی نقاط برجسته تاریخی منجر به انتخاب چندکلیدواژه محوری شد که عبارتاند از: ایران، اصفهان، سفر، سفرنامهنویسی و ناصرخسرو قبادیانی.
مساح میافزاید: «در دنیا جنگ روایتها را داریم. هر کشور سعی میکند در موضوعات مختلف روایت خوبی را از خودش ارائه دهد. در بررسیها دیدیم که در کشورهای غربی مبحث سفر و سفرنامهنویسی از گذشته بهشدت رواج داشته است. بین کشورهای اسلامی هم چند رحلهنویس داریم؛ مثل ابنجبیر و
ابنبطوطه که رحلههایشان نکات جذابی دارند. اما در ایران چطور؟ در ایران کدام سفرنامهنویسها بودهاند؟!»
رئیس اداره گردشگری میگوید: «بعد از تحقیقات به ناصرخسرو رسیدیم که هم ایرانی است، هم سفر جذابی داشته و سفرنامهاش را به زبان فارسی نوشته. ادیب و البته شیعه هم بوده که خب این مسئله هم میتوانست موردتوجه قرار گیرد.»
اصفهان؛ از کلیولند آمریکا تا قلب فرانسه
ساخت شمایی کلی از اصفهان یکهزاره پیش، اولین اقدام در رابطه با طراحی نمایشگاه بود که علیرضا مساح درباره این موضوع توضیح میدهد: «آقای دکتر علیاکبر کجبافت از دانشگاه اصفهان در این زمینه یاریگر ما بودند و در بخش تاریخی، اصفهان هزارسال پیش را که ناصرخسرو به آن واردشده برایمان توصیف کردند. اصفهان در آن زمان، یکی از مراکز تمدنی جهان محسوب میشده و فقط یک پایتخت صرف سیاسی نبوده است. در اصفهان خطوط فکری متفاوتی داشتهایم؛ خواجه نظامالملک نظامیهها را پایهگذاری کرده و بهعنوان یک شخصیت تأثیرگذار در این شهر حضور داشته است.»
همچنین تصریح میکند: «البته حواسمان هم بود که ببینیم اصفهان آن دوره وامدار کدام دورههای تاریخی قبل از خودش بوده است. برای پاسخ این سؤال به دوره ساسانیان رسیدیم که مثلا بافتههای دوره سلجوقیان تماما از بافتههای دوره ساسانیان تأثیر گرفته بودند. در زمینه مسائل هنری هم تحقیق جامعی انجام دادیم تا قلههای هنری اصفهان را که آثار ملموسی هم داشتند شناسایی کنیم؛ بنابراین ماحصل تحقیق تاریخی و تحقیق هنری این شد که به فرشها، کتابهایی که در آن دوره نوشته یا تزیین شده بودند و یافتههای مختلف دیگری رسیدیم.»
مساح ادامه میدهد: «یک فرش دورو را در موزه کلیولند آمریکا پیدا کردیم و کتاب التریاق را در موزه ملی فرانسه. تصویر هر دو را در نمایشگاه به نمایش گذاشتیم.»
رئیس اداره گردشگری سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان همچنین تصریح میکند: «برای اینکه از اصفهان دوره سلجوقیان تصویر جذابی پیدا کنیم، تلاش کردیم یک نقشه شماتیک کلی از اصفهان نشان دهیم و بعد، آن نقشه را با نقشه سلطان سیدرضاخان تطبیق دهیم که اولین نقشه دوران معاصری است که به شکل جدید در سال 1300 شمسی کشیده شده است. تمام تلاشمان بر این اساس بود که همه اطلاعات ملموسسازی شوند تا برای عامه مردم جذاب باشند.»
مساح ادامه میدهد: «در مرحله بعد به سراغ سفرنامههایی رفتیم که درباره اصفهان اطلاعاتی را داده بودند؛ چه به شکل متن، چه بهصورت تصویرسازی و طراحی و… . در قدم بعدی، این سؤال مطرح شد که تأثیرات سفرنامهها چه بوده و چه نکاتی از سفرنامهها آموختهایم؟!»
به گفته او، متونی آماده شدند، تصویرگری انجام شد، فیلم 11 دقیقهای تهیه شد، با حضور بازیگری بهظاهر ناصرخسرو متن روایت سفر اصفهان بهصورت فیلم تهیه شد، مسیر سفر ناصرخسرو به شکل کلی با پینشدن شهرهای بزرگ روی نقشه مسیر نشان داده شد و در مرحله آخر تهیه جعبه زمان (تایمباکس) بود که به نمایش آمار معنادار در رابطه با سفر ناصرخسرو به اصفهان میپرداخت.
حسنختام نمایشگاه هم معرفی مکتوبات مربوط به ناصرخسرو است شامل سفرنامه و کتابهای او و کتابهایی که درباره ناصرخسرو و سفرنامهاش نوشته شدهاند.
کانون جذب و انتشار روایتهای اصفهان
همراه دوستم که پزشک است، به دیدن نمایشگاه آمدهام. قدم میزنیم و درباره هر بخش صحبت میکنیم. برای او آشنایی با انگلبرت کمپفر جذاب است؛ چون در توصیفش نوشتهاند: «جهانگرد و پزشک آلمانی بود که از سال 1683 تا 1688 میلادی در ایران اقامت داشت و از جمله 20ماه در اصفهان به طبابت مشغول بود. بخش اعظم سفرنامه مشهور او، گزارش دقیق و موضوعی از جامعه و دربار صفوی و شهر اصفهان است. تصاویر و گراورهای سفرنامه او از اصفهان نیز شهرت زیادی دارد».
دیدن تصویر بزرگی از «نمای دولتخانه صفوی» که کمپفر در کتابش ترسیم کرده هم برای همه قابلتوجه است؛ مخصوصا که میفهمید چه میراث گرانبهایی را از دست دادهایم و اگر حفظش کرده بودیم، حالا جایی شبیه به «شهر ممنوعه چین» را در دل اصفهان داشتیم. قدم میزنیم و میگویم برای من مهم است که ببینم از ژان شاردن در این نمایشگاه چه روایتی هست؛ چرا؟ چون به نظرم سفرنامه این جهانگرد جواهرشناس فرانسوی خواندنیترین و جذابترین و نابترین سفرنامهای است که در تاریخ برای اصفهان نوشتهشده.
در بخشی از نمایشگاه به معرفی کوتاه او میرسیم؛ جایی که به فارسی و انگلیسی نوشتهاند: «ژان شاردن (1643-1713 میلادی) تاجر و جهانگرد فرانسوی بود که با هدف تجارت در سال 1666 میلادی و دوره سلطنت شاهعباس دوم صفوی به ایران آمد و تا سال 1677 میلادی و جمعا به مدت 10 سال در شهر اصفهان اقامت داشت. او مفصلترین سفرنامه و کتاب را درباره این شهر تألیف کرده است؛ کتابی که به گفته خود پنجاهسال از عمرش را صرف نگارش آن کرده بود. سفرنامه شاردن دایرةالمعارفی مهم درباره اصفهان عصر صفوی است.»
عکسی هم از کتاب سفرنامه شاردن در کنار این معرفی کوتاه است. بالایش عنوان «از کتاب ژان شاردن، کاخ چهلستون» را نوشتهاند؛ اما راهنمای نمایشگاه توضیح میدهد که این اشتباه کتاب است و این عکس متعلق به ایوان عالیقاپو است. واقعا هم همینطور است و میتوانیم رد طبقه اول و دوم نقشجهان را در عکس ببینیم.
بههرحال این سفرنامه فرانسوی آنقدر عمیق و جذاب و مفصل است که به نظرم باید یک فضای ویژه نمایشگاهی کاملا به این موضوع اختصاص پیدا کند، مبلمانی طراحی شود و چندجلد سفرنامه به دو زبان فرانسه و فارسی برای مطالعه مخاطبان در نمایشگاه گذاشته شود؛ حتی وسعتی بیش از وسعت مکان فعلی میتواند فقط به بازنمایی روایتهای اصفهان از زبان شاردن و روایت زندگی خود او اختصاص پیدا کند.
نمونه ایدئال ذهنیام، فضای موزه جهان (Welt museum Wien) در وین است؛ جایی که به معنای واقعی کلمه موزهنمایشگاهی بود که مخاطب را به تعامل وا میداشت. هر جا هم خسته میشدی یا احتیاج به تمرکز داشتی، میتوانستی روی یکی از مبلهای جالبش بنشینی یا به عبارت دقیقتر لم بدهی و کتاب بخوانی، فکر کنی، به تماشا بنشینی و از سیر در موزه «به آهستگی» لذت ببری.
یادم میافتد که شاردن جایی در کتابش که توسط دکتر حسن عریضی به فارسی ترجمه شده، نوشته: «دومین مرحله از مسافرت من در سال 1671 آغاز شد و در سال 1677 به پایان رسید. در این مدت شناخت من از ایران بدانجا رسید که فیالمثل با اصفهان بهتر از لندن آشنایی دارم؛ چون بیش از 20سال را در این شهر زندگانی کردهام و زبان پارسی را به همان سهولت انگلیسی تکلم مینمایم و حتی مثل زبان مادریام فرانسه.»
تصور کنید خواندن همین یک روایت از شاردن چقدر میتواند یک فرانسوی یا اروپایی را به دیدن اصفهان تشویق کند! و توجه کنید که بهجز شاردن، راویان مهم دیگری هم داریم، از پاسکال کوست و ژان باتیست ناپلئون فلاندن که هردو نقاش و معمار فرانسوی بودند تا دلاواله جهانگرد ایتالیایی که نقشه مسیر سفرش در نمایشگاه آمده و مارکوپولو که اصفهان را دیده؛ هرچند روایتش خوب نیست! حتی هولتسر، مهندس آلمانی که عکسهایش جزو مهمترین اسناد تاریخی اصفهان هستند و فردریک ریچاردز شاعر و نقاش انگلیسی و پیر لوتی که سفرنامه شاعرانهاش هوس سفر اصفهان را به سر خیلیها انداخته.
خلاصه در نمایشگاه میگردیم و صحبت میکنیم و دلمان میخواهد روزی را ببینیم که این نمایشگاه دائمی شود و فضای تأمل برایش اختصاص دهند تا ضریب ماندگاری گردشگر در فضاهای نمایشگاه بیشتر شود و حتی بخشی را به دریافت روایتهای معاصر از سفر به اصفهان یا روایتهای نادیده تاریخی از سفر به اصفهان اختصاص دهند که بشود کانونی برای جذب و نمایش روایتهای متنوع از اصفهانی که اگر میخواهیم جایگاه اسطورهشهریاش را حفظ کند، باید فضایی را برای بازنمایی تکثیرشدگیاش اختصاص دهیم.
مهلت یکهفتهای برای نمایشگاهی که باید دائمی شود!
نمایشگاه «بر هامون نهاده» آنطور که در سایت شهروندتیکت (Shahrvandticket.ir) ذکر شده، فقط تا سهشنبه 22 خردادماه برای بازدید عموم مهیاست و اگر میخواهید به دیدارش بروید، باید از همین سایت در سئانس دلخواهتان که از ساعت 9 تا 14 تعریفشده ثبتنام کنید، بلیت 20هزارتومانی بخرید و به دیدارش بروید.
اگر میخواهید بازدید گروهی بیش از 10 نفر داشته باشید هم باید با شماره 03132245180 اداره گردشگری شهرداری اصفهان تماس بگیرید و هماهنگیهای لازم را برای بازدید از«نمایشگاه بر هامون نهاده، نمایشگاهی به بهانه هزارمین سال سفر ناصرخسرو به اصفهان» انجام دهید.
روایتهای نمایشگاه دوزبانه است و میتوانید گروههای گردشگران خارجی را هم به بازدید دعوت کنید. مدتزمان بازدید هم حدود یک ساعت تخمین زده میشود.