به گزارش اصفهان زیبا؛ همزمان با اعلام نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، رسانه ملی بنابر وظیفه ذاتی خود، مجموعهای از برنامههای تبلیغاتی را برای معرفی نامزدها و افزودن بر سهم مشارکت شهروندان تدارک دیده است که «مصاحبههای از پیش ضبطشده»، «میزگردهای تخصصی» و «مناظرهها»بخشی از این برنامههاست.
فارغ از آنکه این قِسم برنامههای اسلوببندی شده و دارای مرز و چارچوبهای ضخیم و مشخص، تا چه حد میتواند شوقبرانگیز باشد و رغبت قشر خاکستری یا آرای خاموش را برای شرکت در انتخابات برانگیزد، نکته درخور تأمل در غالبِ این برنامهها، نحوه بیان آرا و ابراز نظرهای برخی نامزدهای انتخاباتی است.
اینکه «در سیاست خارجی باید جانب اعتدال را رعایت کرد و هم بر طبل مذاکره و مفاهمه کوبید و هم بر اسب صلابت و حفظ منافع ملی تاخت» یا «در حوزه اقتصاد، باید گلوگاههای فساد را شناخت و گریبان مافیای ارز و کالا را دَرید»، نه صحبتهای بدیع و کمسابقهای است که به گوش مردم ناآشنا باشد و نه راهکارهای غنی و پرمایهای است که بتواند از مسائل مهم و دغدغههای دیرینه شهروندان گرهگشایی کند؛ به مَثَلِ آنکه فرمود: «از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است!»
بیشک آنچه مخاطب رسانه ملی در پی آن است و عطش او را برای یافتن مرهمی برای زخمهای اقتصادی و معیشتی و جبران کاستیهای فرهنگی و اجتماعی سیراب میکند، نه صرفا از جنس آرمان، هدف و مانیفیستهای غلیظ و شعارگونه بلکه از جنس راهکار، ایده و طرح و برنامههای مشخص و مدون است.
در حقیقت آنچه تمایز آن در گفتوگوهای انتخاباتی برخی نامزدها بهدرستی مشخص نیست، تفاوت آشکار میان سياست (policy)، راهبرد (strategy) و راهکارها (Tactics) است. سياستها غالبا اهداف و ضوابط را ترسیم میکنند و حد و مرزی برای حرکت میسازند مانند آنکه ما نمیخواهیم شرافت ملیمان را از کف بدهیم و در مذاکرات بینالمللی، استیفای حقوق کشور خط قرمز ماست؛ اما روش و راه رسيدن به این سیاست، همان راهبردی است که جامعه مخاطب انتظار دارد از زبان داوطلبان اخذ عالیترین مقام اجرایی کشور بشنود.
در مَثَلِ دیگر، برونرفت از رکود تورمی حاکم بر برخی بازارهای اساسی همچون مسکن و ساختمان و رسیدن به رونق کسبوکار و تعادل قیمتها، از بدیهیترین ضروریات حوزه اقتصاد است که تأکید چندینباره برخی نامزدها بر آن، زمینهای برای جلب آرا بهسوی آنها فراهم نمیسازد.
ما به طرحها، رویهها و راهکارهای دقیق و مشخصی چشم دوختهایم كه چند و چونِ رسيدن به اهداف را مشخص ساخته و بارقههای امید را دلهایمان پدیدار کند.
نمونه آشکاری از این طرحها را میتوان در حوزه تأمین مسکن بهعنوان یکی از سرفصلهای اصلی اقتصاد و نیازهای ضروری جامعه جستوجو کرد، چنانکه مسکن مهر، مسکن اجتماعی، مسکن ملی و مسکن زندگی مصادیقی از طرحهای مشخص دولتهای نهم تا سیزدهم در حوزه تأمین مسکن بود که درصد موفقیت و عیار عملکرد هرکدام از آنها را از این طریق میتوان بررسی کرد.
سخنکوتاه آنکه انتظار جامعه ایران از اهالی دانشگاه و اقشار فرهیخته گرفته تا فعالان حوزه صنعت، اقتصاد، فرهنگ یا عامهمردم از نامزدهای انتخاباتی و برنامهریزان رسانه ملی، چشمپوشی از بیان چندینوچند باره کلیشهها و مواجهه عینی، دقیق و عملیاتی با دغدغهها و معضلات جامعه است؛ آنچه مبتنی بر ایده، طرح و برنامههای عینی و ثمربخش باشد؛ سخنانی به تعبیر زیبای مولانا که فرمود: «یک سخن تازه بگو تا دو جهان تازه
شود!»