به گزارش اصفهان زیبا؛ با اتمام فرآیند چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تحلیلگران از جنبههای مختلف به بررسی آن میپردازند. در این گزارش به برخی از آنها پرداختهایم.
انتخابات و نسل z
نسل z در این انتخابات، موردتوجه همزمان تحلیلگران و نیز نامزدها و ستادهای انتخاباتی بودند. نسلی که از ابتدای رشد خود، درگیر فناوریهای دیجیتال بودهاند، چگونه با سیاست و انتخابات ارتباط برقرار میکنند؟ طبق آمارهای غیررسمی، مشارکت این نسل در دور اول انتخابات، چیزی کمتر از 20درصد است. تحلیل اندازه و عمق ارتباطگرفتن این نسل با سیاست، محل پرسش است.
معمولا این نسل را به سلطهناپذیری، ساختارشکنی، خودمحوری و مطالبهگری آزادی میشناسند که هرکدام از اینها تأثیراتی بر رفتار سیاسی آنها میگذارد؛ همچنین به نظر میرسد این نسل، بیش از آنکه درک سیاسی از مسائل داشته باشد، در فضای تعاملهای اجتماعی زیست میکند.
این نحوه زیست اجتماعی، بیشتر تمایل به رفتار سلبی در سیاست ایجاد میکند. درصورتیکه نظام سیاسی نتواند با زبان این نسل ارتباط برقرار کند، مشارکت سیاسی در انتخابات، در آینده با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد بود، چالشهایی نه از جنس قهر با صندوق رأی؛ بلکه از جنس بیمعنایی رفتار سیاسی برای این نسل؛ بنابراین تحلیل مشارکت پایین بهعنوان قهر سیاسی، حرف دقیقی نیست.
آموزشوپرورش، رسانههای رسمی و گروههای مردمی باید بهصورت جدیتری به سواد سیاسی این نسل فکر کنند. برخی از نامزدها سعی کردند با طرح موضوعهایی مانند فیلترینگ بر رفتار سیاسی این نسل تأثیر بگذارند؛ برخی دیگر هم از اساس منکر گسست نسلی شدند. تحلیلگران، بخشی از مشارکت گستردهتر در دور دوم انتخابات را مرهون تحریک نسل z میدانند که این میتواند به معنای موفقیت هرچند اندک گروه برنده در جذب آرای آنها باشد. تحریک اینچنینی، اگرچه در کوتاهمدت مؤثر است، میتواند موجب سرخوردگیهای بلندمدت هم بشود. در این خصوص، توییت آقای آذریجهرمی، مشاور آقای پزشکیان که تلاش داشت با زبان نسلz سخن بگوید، بیش از همه جلبتوجه کرد.
تحلیل قومیتی آرا
تحلیل آرا بر اساس قومیت رأیدهندگان هم نتایج چشمگیری دارد. برخی تحلیلگران معتقدند آرای هموطنان ترکزبان و اهل سنت، تأثیر نهایی را بر نتایج دور دوم انتخابات داشته است. این گروه میگویند رأی به آقای پزشکیان، بیش از آنکه رأی به اصلاحات باشد، نشانه قومگرایی است؛ برخی دیگر هم اینگونه تحلیلها را برای فرار از نتایج انتخابات توصیف میکنند و طرح آنها را موجب تعمیق گسستهای قومیتی میدانند.
این گروه معتقدند رفتار مردم در انتخابات مختلف فراقومیتی بوده و اگر هم در این انتخابات، رنگ و بوی قومیتی دارد، نشانه ناتوانی حریف در تأمین نظر آنها بوده است. هرچه باشد، این امر مشخص است که ستادهای انتخاباتی تلاش کردند به روشهای گوناگون، رأی قومیتها را به خود جلب کنند. این کار مسبوق به سابقه بوده و برای کشوری مثل ایران که دارای تنوع قومیتی است، امر نامتعارفی محسوب نمیشود. آنچه نامتعارف است و باید درباره آن هشدار جدی داد، وعدهووعیدهای نامتعارف قومیتی است که میتواند منجر به تحریک گسلهای خطرناکی در کشور شود که پایان آن تجزیهطلبی است. در شرایطی که دشمنان ایران بر تجزیهطلبها حساب ویژهای باز کردهاند، همه جریانهای سیاسی باید بر آرای واحد متمرکز شوند. زبان فارسی، نخ تسبیح مشترک همه اقوام و قومیتهاست و نباید در کشاکشهای انتخاباتی تهدید شود.
صداوسیما؛پیروز انتخابات
عملکرد صداوسیما مخصوصا در مناظرههای دور دوم انتخابات، چشمگیر بود. در این خصوص، صداوسیما از یک کنشگر منفعل به یک کنشگر فعال تبدیل شد و توانست با طرح پرسشهای جنجالی و ایجاد فضا برای یک مناظره واقعی، توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند؛ بهطوریکه نسبت به 1400، رشد اقبال مخاطب را نشان میدهد.
صداوسیما پس از 15 سال از مناظرههای جنجالی سال 88 امسال هم مناظره دوطرفه برگزار کرد. نظرسنجی میدانی مرکز تحقیقات صداوسیما که در روزهای ۱۲ و ۱۳ تیر برگزار شد، نشان میدهد ۸۵,۸ درصد مخاطبان برنامههای مناظره، عملکرد صداوسیما را در برگزاری این مناظرهها خوب و نسبتاخوب دانستهاند. بیش از ۳۵میلیون نفر از هموطنان بیننده دو مناظره مرحله دوم انتخابات بودند. رعایت اصل بیطرفی نکته مهمی بود که رسانه ملی در این رقابتها موفق به رعایت آن شد. ازآنجاکه نقش رسانه ملی در جامعهپذیری و رشد عقلانیت سیاسی جامعه، بیبدیل است، باید امیدوار بود تا باوجود رسانههای رقیب، بتواند به جایگاه اصیل خود در این حوزهها برگردد.
تبلیغات انتخاباتی و مشارکت عمومی مردم
از نکتههای حائز اهمیت در دور دوم رقابت، افزایش کنشگری هواداران برای جلب آرا با روشهای گوناگون و خلاقانه بود؛ بهگونهای که میتواند نوید شکلگیری جریانهای فعال مردمی در عرصه سیاست باشد؛ البته به این شرط که دو جریان سیاسی حاضر در دور دوم رقابت، بدنه فعال اجتماعی خود را حفظ کنند و برای آن برنامه داشته باشند. توصیه رهبری به نفرات دوم انتخابات در ادوار مختلف این بوده است که بدنه اجتماعی خودتان را حفظ کرده و سعی کنید از آنها به نفع کشور بهره ببرید.
متأسفانه در برخی موارد، نامزدهای مغلوب بهجای همراه سازی این بدنه اجتماعی، سرگرم برنامهریزی نخبگانی برای انتخابات بعدی شدهاند یا اینکه بدنه اجتماعی خود را بهجای دخالت دادن در ساخت ایران آینده، خرج آشوبهای اجتماعی به بهانه تقلب کردند. با توجه به ترکیب اجتماعی هواداران آقای جلیلی، این انتخابات میتواند شروعی بر شکلگیری حلقههای مردمی جهاد تبیین باشد. برنامههایی از قبیل هجرت به روستاها و شهرستانها برای گفتوشنود با مردم در خصوص مشکلات معیشتی آنها و تبیین دیدگاههای سیاسی برای آنها و برگزاری میزهای گفتوگوی سیاسی و تریبونهای آزاداندیشی بهصورت مستمر در موقعیتهای شهری میتواند به شکلگیری این حلقههای مردمی کمک کند.
نزدیکی معنادار آرای مرحله دوم دو نامزد
فاصله آرای دو نفر راهیافته به مرحله دوم، حکایت از آن دارد که سپهر سیاست ایران در سالهای پیش رو میتواند یک فضای بانشاط سیاسی را تجربه کند. دو نگاه برای اداره کشور در حوزههای سیاست داخلی و خارجی، فرهنگ و اقتصاد وجود دارد که ازقضا میتوانند با یکدیگر رقابت متوازنی را پیش ببرند. هیچکدام از این دو جریان هم لازم نیست خودشان را بازنده تصور کنند.
طبیعتا هرکدام از این دو دیدگاه باید ضمن شفافساختن ایدههای خود، بتواند بدنه اجتماعی خویش را حفظ و تقویت کند. رقابت متوازن این دو جریان میتواند در درازمدت، آرای خاموش را هم به عرصه سیاست ایران بازگرداند. متأسفانه در برخی از دورها به دلیل نبود این توازن، فضای سیاسی کشور بیروح بوده است و جریانهای غالب هم از این بیروحی زیاندیدهاند؛ درواقع آسیبزدن به نشاط سیاسی همه را متضرر میکند.
انتخابات 1403 شبیه کدام انتخابات بود؟
هر انتخابات برای خودش مختصات منحصربهفردی دارد. در انتخابات ایران، علاوه بر جریانهای سیاسی، شخصیت خود نامزدها هم نقش زیادی ایفا میکند؛ مثلا سادگی و سایر ویژگیهای شخصیتی آقای پزشکیان، او را از نامزدهای جریان اصلاحات و اعتدال در 1400 کاملا متمایز میسازد و رنگ دیگری به انتخابات داده است یا اینکه هیچکدام از نامزدهای اصولگرا نتوانستند تداعیکننده کامل شخصیت آیتالله رئیسی باشند.
این تفاوتها، انتخابات 1403 را از همه انتخابات گذشته متمایز ساخته بود؛ بااینحال، میتوان به دنبال شبیهترین انتخابات به انتخابات 1403 بود.درحالیکه برخی گمانهها به سمت هشتاد و چهاری شدن انتخابات امسال بود، اما شواهد فراوانی نشان میداد این انتخابات بیش از آنکه هشتاد و چهاری باشد، شبیه انتخابات 92 بود. در انتخابات 84، فسادستیزی و مقابله با اشرافیت پیروز شد و بهنوعی دعوا، دعوای باندهای قدرت و تودههای انقلابی بود؛ اما در انتخابات 92، مسئله اصلی دوگانه اعتدال و افراط یا مذاکره و عدم مذاکره بود. کماکان در انتخابات امسال، طیف موسوم به جریان انقلاب، اختلافهای درونگفتمانی داشت و درنهایت هم نتوانست به اجماع برسد.
تأکید همیشگی رهبر معظم انقلاب بر مسئله حضور مردم
شاید توجه به حضور حداکثری مردم پای صندوق رأی برای گوشهای ما تکراری شده باشد؛ اما اگر از بیرون به این قضیه نگاه کنیم، حقیقتا نکته عجیبی است که رهبر انقلاب اینقدر پای نقشآفرینی مردم ایستاده است؛ مسئله هم برای ایشان، صرفا رفع شبهه مقبولیت نظام نیست. در نگاه امامین انقلاب، پای کار آمدن مردم، عنصر حیاتی برای استمرار انقلاب اسلامی است. این توجه به نقش مردم و اهمیت سیاسی بودن آنها و انتخابگریشان، در دنیای امروز بینظیر است.
عمده سیاستمداران دوست دارند که مردم موی دماغ آنها نباشند و از سیاست اجتناب کنند و عنان امور را یکسره به سیاستمداران بسپارند و نهایتا یک حضور نمایشی و مدیریتشده داشته باشند. در نظام اسلامی بارها قدرت در دست جریانهای سیاسی رقیب چرخیده است. در همین دوره، باوجود شهادت آیتالله رئیسی و تأییدهای مکرر رهبر انقلاب در خصوص عملکرد دولت ایشان، جریانی قدرت را در دست گرفت که مواضع منتقدانهای در خصوص دولت شهید رئیسی طرح کرده بود؛البته این مسئله هم از اهمیت شایانی برخوردار است که سیاستهای کلان نظام و ریلگذاریهای اصولی کشور نباید با رفتوآمدهای دولتها، برچیده شود؛ اما در ذیل این سیاستها و ریلگذاریها، این دولتها هستند که دست به اولویتبندی میزنند.
بههرحال آنچه مسلم است، اینکه نظام اسلامی بههیچوجه از مشارکت مردم عبور نکرده و اتفاقا بیشازپیش به دنبال این نقشآفرینی است. نظام اسلامی نهتنها در انتخابات، که در تولید و اقتصاد هم در پی جلب مشارکت مردمی بوده و این مهم در شعار سال هم نمایان است.
توجه بیشتر نامزدها بهضرورت پیشبرد برنامه توسعه هفتم و سیاستهای کلان نظام
از نکتههای مثبت این انتخابات، وفاق عمومی بر سر سیاستها و برنامههای کلان بود؛ بهنحویکه تقریبا همه نامزدها با تمام تفاوتهایی که داشتند، بر اجرای آنها تأکید کردند و رئیسجمهور منتخب، حتی از ارائه برنامه در مقابل برنامه هفتم توسعه که در دولت و مجلس قبل تصویبشده بود، اجتناب کرد. حقیقت این است که ثبات حکمرانی مستلزم پایبندی همه جریانهای سیاسی و حتی آحاد مردم بر اسناد بالادستی است و درصورتیکه این اسناد، در فرایند اجماع نخبگانی تهیه شود و سپس موردتوافق همه سیاستمداران قرار بگیرد و بدنه عمومی جامعه هم ضمن دسترسی و آشنایی با این اسناد، مطالبه کننده آنها هم باشد، میتوان به تحقق آنها امیدوار بود.
در بسیاری از کشورهای دنیا، توسعه بر اساس برنامه و اجرای دقیق آن حاصل شده است و ایران هم از این امر مستثنا نیست. یکی از اقدامات لازم، عمومیسازی این اسناد است تا مردم هم نقش خودشان را برای تحقق برنامه ایفا کنند. درصورتیکه دولت جدید، حقیقتا بر سیاستهای کلان بماند و نیز در تغییر مدیران، واقعا شایستهسالاری را رعایت کرده و از تغییرات غیرضروری اجتناب کند، میتوان به یک ثبات اداری در کشور رسید.
تذکر جالب رهبر انقلاب به رئیسجمهور منتخب
رهبر انقلاب در تذکری به رئیسجمهور منتخب توصیه کردند، در ادامه راه شهید رئیسی از ظرفیتهای کشور، بهویژه منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن بهره ببرد. ایشان همین توصیه را هم چند مرتبه به دولت آقای روحانی دادند. به نظر میرسد ایشان فارغ از دعواهای سیاسی در این سالها تمامقد، پشتیبان نسل جوانی بودهاند که با باور عمیق به انقلاب اسلامی، دارای اراده و عزمی برای پیشرفت کشور هستند. حضور این جوانان نباید در دعواهای سیاسی، مورد انکار واقع شود.
در خصوص شهید رئیسی نیز حقیقت این است که متأسفانه زحمات و خدمات ایشان بهقدر کافی در جامعه طنینانداز نشد و در رقابتهای انتخاباتی، برخی بیانصافیها در خصوص آماروارقام عملکرد دولت ایشان منتشر شد که حالا بعد از فضای رقابتهای انتخاباتی باید جای خود را به انصاف بدهد و کارهای زیرساختی دولت ایشان در حوزههای گوناگون، بهویژه اقتصاد و سیاست خارجی دنبال شود.
اختلافهای درون گفتمانی معضل حلنشده جریان موسوم به انقلابی
دعواهای درون گفتمانی که از سال 84 در میان جریان موسوم به انقلابی تشدید شد، کماکان بر این جناح سیاسی حاکم است. این دعوا نوعی دعوای بالا و پایین جریان است که موجب هدررفتن فرصتهای این جناح میشود. در انتخابات مجلس 1402 با عنوان دعوای چنارها و پاجوشها بر سر زبان افتاد و سایه آن دعواها، بر سر این انتخابات که به فاصله چهار ماه برگزار شد، مشهود بود.
به نظر میرسد این جریان سیاسی باید تدبیری برای این مشکل بیندیشد؛ البته آنچه در مقابل پرده انتخابات رقم خورد، تعامل و همدلی خوب نامزدهای این جبهه در دور اول و دوم انتخابات بود؛ اما در میان هواداران، بگومگوهای جدی، بهخصوص در روزهای منتهی به دور اول انتخابات و نیز پس از مشخصشدن نتایج نهایی دور دوم مشاهده شد.
مشارکت متوسط؛ باوجود بهصحنهآمدن همه سیاسیون
در این انتخابات، جریان تحریم مشارکت توسط گروههای سیاسی داخلی شکست خورد. بهغیراز دو چهره رقیب انتخاباتی سال 88 بقیه سیاسیون به کارزار انتخابات پیوستند؛ حتی هواداران آن دو نفر هم تمام تلاش خود را برای به میدان آوردن آن دو نفر به خرج دادند؛ بااینحال مشارکت به بالای 50 درصد نرسید.
این نشان میدهد مسئله اقبال عمومی، مشکلی است که همه جریانهای سیاسی با آن روبهرو هستند و باید همدلانه و با ایستادن کنار نظام، برای آن تدبیر کنند. در بسیاری از دورهها، برخی جریانهای سیاسی، عدم مشارکت را به پای رفتار رقیب یا عملکرد نظام در تأیید صلاحیتها میگذاشت و اینطور وانمود میکرد که در صورت مشارکت جریان متبوع خود در انتخابات، مشارکت رشد چشمگیری خواهد داشت. این انتخابات، تمام این حرفها را منتفی ساخت و نشان داد، جریانهای سیاسی نه با ایجاد تقابل با نظام که با تعامل با نظام میتوانند خودشان را احیا کنند.
غیبت سلبریتیها نکته مثبت انتخابات 1403
در انتخابات امسال، سهم دعوت سلبریتیها برای رأیدادن به این یا آن نامزد بهشدت کاسته شد. این امر ممکن است به علت تحریم انتخابات توسط بخشی از سلبریتیها باشد؛ اما به نظر میرسد نکته اصلیتر، کاستهشدن محبوبیت آنها در میان افکار عمومی باشد. مردم بهمرورزمان متوجه میشوند که نمیتوان انتخابات را با توصیههای غیرکارشناسانه برگزار کرد. با توجه به اینکه این مدل رأیدادن، چندان عقلایی نیست، این هم میتواند نکته مثبت انتخابات امسال باشد.
البته باید رفتار چهرههای رسانهای مذهبی مثل برخی سخنرانان و مداحان را از این امر استثنا کرد. مردم در خلأ ساختارهایی که آنها را در جهت ارتقای فهم سیاسی و رفتار انتخاباتی کمک کند، گرفتار پدیدههای مبتذلی مثل سلبریتیزدگی شدهاند و راهحل نهایی این مسئله، تقویت این نهادهاست، نهادهایی که نهتنها در ایام انتخابات، بلکه در طول سال، عملکرد واقعی جریانهای سیاسی را پیش چشم مردم بیاورند. در غیاب احزاب سیاسی، گروههای مردمنهاد میتوانند این مسئولیت را به عهده بگیرند که باید موردحمایت حاکمیت قرار بگیرند.















