بررسی معماری ساختمان پلی‌اکریل با الهام از شاه‌نشین پل خواجو

پلی‌اکریلِ خواجویی

گاهی پیش می‌آید که با نگاه به یک اثر هنری، یاد بنایی در دوران قدیم یا تصویری حک‌شده در گوشه ذهن می‌افتیم؛ یعنی هنر توانسته است پیوند عاطفی عمیقی میان تصاویر نوستالژیک و مدرن امروز ایجاد کند.

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۹ - شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
پلی‌اکریلِ خواجویی

به گزارش اصفهان زیبا؛ گاهی پیش می‌آید که با نگاه به یک اثر هنری، یاد بنایی در دوران قدیم یا تصویری حک‌شده در گوشه ذهن می‌افتیم؛ یعنی هنر توانسته است پیوند عاطفی عمیقی میان تصاویر نوستالژیک و مدرن امروز ایجاد کند. معماری خوب، یکی از شاخه‌های هنری به‌حساب می‌آید.

گاهی با نگاه به یک ساختمان و نوع آجرچینی‌اش، یاد خانه مادربزرگ می‌افتیم یا وقتی وارد یک ساختمان می‌شویم، حس خوب بنا، بر لبمان لبخند می‌آورد. گاهی رنگ‌های لاجوردی کاشی‌های به‌کاررفته در ساختمانی آجری، ما را به یاد کاشی‌های مسجد شیخ لطف‌الله می‌اندازد و از ترکیب درست سنت و مدرنیته، لذت می‌بریم.

شاید بتوان گفت یکی از بناهایی که توانسته سنت و مدرنیته را ترکیب کند، ساختمان پلی‌اکریل است؛ ساختمانی در جنوب زاینده‌رود و در فاصله نه‌چندان دور با پل خواجو که در جنوب‌غربی تقاطع آبشار و خیابان سجاد (نزدیک پل بزرگمهر) قرار گرفته است؛ بنایی که 1370 ساخته شد و به نظر می‌رسد، الگوی معماری پل خواجو را در خود انعکاس داده است؛ به‌گونه‌ای که برای دستیابی به این ساختار حجم بزرگ میانی به‌صورت یک عنصر هشت‌گوش (بیگلربیگی پل خواجو) حفظ‌شده و عنصری که بیگلربیگی را در پل خواجو انتزاع می‌کند، بازوهای خطی آن به‌صورت دوبدنه شهری در طول بلوار و خیابان عمود بر آن گسترش یافته است.

تناسبات، نظم هندسی و ریتم در نمای ساختمان، چگونگی آغاز و پایان، سازمان‌دهی فضاها و حرکت در طول یک خط با نقطه‌ای شاخص در میانه، ویژگی‌هایی است وابسته به معماری این ساختمان که عمدتا از همسایه معروف آن، پل خواجو ملهم بوده و این تأثیر مخصوصا در پوسته فوقانی ساختمان پیکره‌ای را پیش رو می‌گذارد که در بخش‌های پایین‌تر وزین به نظر می‌رسد و هر چه به‌سوی بالا می‌رود با ساده‌ترکردن آن بر فضاهای تهی در میان آن می‌افزاید.

هرچند از این نظر ساختمان اداری پلی‌اکریل، ویژگی‌های شاخص بناهای برون‌گرا را به نمایش می‌گذارد، اما وجود میانسرا (حیاط مرکزی) و چهار ردیف ساختمان در چهار جبهه آن و همچنین عناصر درونی این‌گونه فضاها مانند گودال باغچه و بازشوهای رو به فضای باز درونی به این بنا ویژگی‌های درون‌گرابودن بخشیده است؛ به گونه‌ای که فرزینه ماجد، معمار، به «اصفهان‌زیبا» می‌گوید: «ساختمان درون‌گرا، برون‌گراست و نمی‌توان گفت درون‌گرای صرف یا برون‌گرای صرف است. برون‌گرایی‌اش به دلیل آن است که از بدنه بیرونی نیز نفوذ دارد؛ اما معماری درون‌گرا تمام رویکردش به درون بناست؛ مثل بناهای قدیمی که تمام دیوارهای بیرونی بدون گشودگی و پنجره به بیرون است و همه گشودگی‌ها به مرکز اتفاق می‌افتاد یا چهار طرف بنا را ساخت می‌کردند یا دو طرفش را، اما حیاط می‌افتاد وسط ساختمان که تمام نفوذهای تهویه و نور از درون ساختمان بود. معماری برون‌گرا رویکرد بیرونی دارد؛ یعنی تمام فضای بیرون را به درون می‌کشد.» او در ادامه، به رویکرد تطابق با اقلیم ساختمان پلی‌اکریل نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «شاید اصل ایده بنا این بوده است که اقلیم و ساختار معماری اصفهان رعایت شود.»

آرایه‌های معماری ایرانی در پلی‌اکریل

بر اساس پژوهشی که از سوی محمدرضا قانعی و سهند منشی در باب معماری‌کردن در اصفهان در کتاب جوهره مکان منتشر شده است، مجتمع اداری پلی‌اکریل، بااینکه در هم‌جواری رودخانه قرارگرفته، به نوع دیگری نسبت به حضور زاینده‌رود واکنش نشان می‌دهد. او در فرم و نمای بیرونی خود از پل خواجو به‌مثابه‌ یک عنصر انسان‌ساخت برای گذر از همین رودخانه که در فاصله‌ حدود هزارمتری قرارگرفته، بهره می‌برد.

مجتمع اداری پلی‌اکریل تابعی از مقتضیات زمانه‌ خود بوده و خواستار آن است که هویت پوسته‌اش ایرانی باشد و به این خاطر از آرایه‌های معماری ایرانی بهره می‌گیرد؛همچنین محمدرضا قانعی، دکترای معماری و شهرسازی، در گفت‌وگو با سایر رسانه‌ها با اشاره به کالبد یک ساختمان گفته است: اینکه چه چیزهایی را برای خلق یک اثر باید در نظر گرفت تا آن اثر به‌نوعی با بستر فیزیکی و غیرفیزیکی پیرامون خود مرتبط باشد، از عواملی است که بعضی از آن‌ها کالبدی و بعضی نیز غیرکالبدی است.

همسایگی، جنس نما و شرایط اقلیمی ازجمله این عوامل است که در ساخت یک اثر معماری باید لحاظ شود. باوجوداینکه این مجموعه یک ساختمان بزرگ اداری است، تلاش کرده اصفهانی باشد. این آثار نسلی از معماران را تحت‌تأثیر خود قرار داد؛ چراکه فکر می‌کردیم شاید بهتر است به زبان نظری نیز این دغدغه‌ها منتقل شود و متصدیان معماری را به این سمت بکشاند تا از کپی‌کاری‌ها و تقلیدها جدا شوند. هر مکان ویژگی‌هایی دارد که اگر درست درک شود، اثر شما می‌تواند آن انطباق و هماهنگی را با محل پیرامونی خود برقرار کند. درواقع این از دغدغه‌های کشورهای جهان اول بوده است تا بتوانند هویت خود را تقویت کنند و تداوم ببخشند.

پلی‌اکریل حریم پل خواجو را حفظ کرده است

مریم قاسمی‌سیچانی، پژوهشگر و مدرس رشته معماری نیز در مصاحبه‌ای با یکی از رسانه‌ها گفته است که پل خواجو در تاریخ پل‌سازی جهان خیلی مهم است و نام آن در اغلب کتاب‌های معتبر تاریخ پل‌سازی جهان ذکرشده، چون فقط یک مسیر برای وصل‌کردن دو نقطه حیاتی به یکدیگر نبوده، بلکه فضایی شهری نیز محسوب می‌شده است.

او همچنین درخصوص ساخت‌وساز در حریم این پل و اهمیت ساختمان پلی‌اکریل خاطرنشان کرده است که از روزگاری که معماری ایرانی موردتوجه غربی‌ها قرار می‌گیرد، خواجو هم به‌عنوان نگینی ارزشمند معرفی می‌شود؛ تا جایی که وقتی در دوره پهلوی دوم، فرزندان بانوامین قصد دارند مجتمع مسکونی امین را در حریم این پل بسازند، دکتر شیرازی، پدر علم مرمت ایران و رئیس وقت دفتر حفاظت آثار تاریخی، با ارتفاع زیاد آن مخالفت می‌کند و فرزندان بانوامین یکی از معروف‌ترین معماران دنیا، یعنی فیلیپ جانسون آمریکایی را که هم در دوران مدرن و هم پست‌مدرن صاحب سبک است، می‌آورند تا طرحی برای ساختمان آن‌ها بدهد. این معمار آمریکایی به همراه دستیار جوان خود راج راول، که او نیز یکی از معروف‌ترین معماران هندوستان است، برای احترام به پل خواجو، طوری نقشه مجتمع امین را طراحی می‌کند که به حریم منظری پل تجاوز نشود و در طراحی نما و ریتم و انتخاب مصالح نیز متناسب با این اثر باارزش تاریخی اقدام می‌کند؛ ساختمان پلی‌اکریل هم که در دهه هفتاد ساخته‌ شده است، حرمت پل خواجو را حفظ می‌کند و به‌همراه مجتمع امین، نمونه‌ای از آثار ارزشمند و ماندگار دوره معاصر در اصفهان می‌شود.

فرهاد احمدی، مهندس معماری که تاکنون بیش از 30 پروژه ملی را در کارنامه خود دارد، در فصلنامه آبادی (سال هفدهم، شماره پنجاه‌وهشت، بهار ۱۳۸۷،صفحات 9 تا 19)در خصوص تأثیر فرهنگ بر عملکرد ساختمان این‌گونه توضیح داده است: شاید مهم‌ترین حوزه اثر فرهنگ بر یک معماری به ذائقه زیباپسندانه‌ای که در متن یک فرهنگ شکل می‌گیرد، مربوط باشد. درک این زیبایی از مسیرهایی صورت می‌گیرد که هر یک به ترتیبی در سیر تکوین این فرهنگ مؤثر بوده‌اند؛ برای مثال، مصالح به نحوی به استعدادهای طبیعی بستر یک فرهنگی وابسته است. درباره فلات ایران، مصالحی که از خاک پدید می‌آیند، مانند خشت و آجر و کاشی یا سنگ و چوب و گچ و استحصال یا شکل‌گیری آن‌ها با دست انجام می‌شود،با شیوه ساخت خاصی که متأثر از خاصیت این مصالح است، رابطه ویژه‌ای با ما برقرار می‌کنند.

با این تفاصیل، فرهنگ که بخشی از هویت یک جامعه است، تأثیر بسزایی بر معماری می‌گذارد. کارشناسان می‌گویند که معماری نوین، بویی از فرهنگ و اصالت ایرانی نبرده است؛ به همین دلیل ساختمان‌هایی چون پلی‌اکریل که با الهام از فرهنگ و بوم اصفهان ساخته‌ شده‌اند، انگشت‌شمار هستند و وجودشان را باید غنیمت دانست.