خاطرات دهه‌ هفتاد فوتبال اصفهان در گفت‌وگو با علی‌میرزا استواری:

ما سه‌برادر آس بودیم!

علاقه‌مندان به فوتبال اصفهان هنوز خاطره حضور برادران استواری در تیم‌های پلی‌اکریل و ذوب‌آهن را به یاد دارند. از جمع این برادران، علی‌میرزا اسم‌ورسم بیشتری پیدا کرد و به تیم ملی هم رسید؛ هرچند که در حسرت جام جهانی ماند.

تاریخ انتشار: 09:06 - پنجشنبه 1402/05/19
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
ما سه‌برادر آس بودیم!

به گزارش اصفهان زیبا؛ علاقه‌مندان به فوتبال اصفهان هنوز خاطره حضور برادران استواری در تیم‌های پلی‌اکریل و ذوب‌آهن را به یاد دارند. از جمع این برادران، علی‌میرزا اسم‌ورسم بیشتری پیدا کرد و به تیم ملی هم رسید؛ هرچند که در حسرت جام جهانی ماند.

در روزهایی که قطار لیگ بیست‌و‌سوم به راه افتاده و هیجان فوتبال یک ‌بار دیگر مهمان ورزش‌دوستان می‌شود، از علی‌میرزا که نام خاصش در ادوار لیگ ثبت‌شده، سراغی گرفتیم تا در خاطرات گذشته پرسه بزنیم.

علی‌میرزا از آن دسته اسم‌های خاص در فوتبال ایران است؛ قبول دارید؟

بله؛ خیلی‌ها به من این موضوع را گفته‌اند؛ البته به خاطر سرعت زیادی که داشتم لقب‌های زیادی هم به من داده بودند. به لحاظ سرعت و تکنیکی که داشتم مدافعان تیم‌های بزرگ ایران دوست داشتند که در برابر آن‌ها مصدوم باشم و بازی نکنم.

چطور شد به فوتبال اصفهان پیوستید؟

من با درخششی که در تیم برق داشتم، موردتوجه تیم پلی‌اکریل قرار گرفتم و آقای مهنام، مدیر باشگاه رابطی برای مذاکره فرستادند و به توافق رسیدیم و سال 74 به این تیم پیوستم. غلامحسین آقاجان مربی تیم بود و با نظر او به تیم پلی‌اکریل پیوستم؛ اما بعدها فیروز کریمی سرمربی ما شد.

کریمی آن زمان هم خصوصیت شوخ‌طبعی فعلی‌اش را داشت؟

شوخ‌طبعی کریمی ربط به سن و سالش ندارد و همیشه شوخ بوده است.

عملکرد پلی‌اکریل چطور بود؟

تیم یارگیری خوبی نداشت؛ با وجود این، خوب نتیجه گرفته بود و یک تیم میانه‌جدولی بودیم. در پلی‌اکریل من و محمد مؤمنی دو مهاجم تیم بودیم که عملکرد خوبی داشتیم و در پایان فصل، مؤمنی دومین گلزن برتر و من سومین گلزن شدم.

و از پلی‌اکریل به ذوب‌آهن رفتید؟

محمود یاوری در تیم برق شیراز مربی من بود و انتظار داشت من از تیم برق به ذوب‌آهن بروم که نشد و بعد از یک دوره بازی در پلی‌اکریل به این تیم رفتم. در این تیم هم عملکرد خوبی داشتم و دومین گلزن برتر لیگ شدم. ذوب‌آهن هم دقیق یادم نیست چهارم یا پنجم شد.

در آن دوره قهرمانی برای تیم‌های سرخابی پایتخت بود و تیم‌های شهرستانی برای عنوان بهترین تیم شهرستانی رقابت می‌کردند. درست است؟

بله؛ متأسفانه در آن سال‌ها عملکرد تیم‌های شهرستانی چندان به چشم نمی‌آمد و همه‌چیز فوتبال ایران در تیم‌های استقلال و پرسپولیس خلاصه می‌شد.

به همین خاطر بازیکنان خوب فوتبال ایران هم تمایل داشتند برای این دو تیم بازی کنند یا حداقل در تهران باشند؛ همان‌طور که من هم بعد از دعوت به تیم ملی در ذوب‌آهن، برای اینکه در دید مربیان باشم، به تیم پیکان رفتم.

اما در لیگ حرفه‌ای، تیم‌های شهرستانی جان گرفتند و قهرمانی تیم‌های سپاهان و فولاد باعث شد کیفیت فوتبال در شهرستان‌ها بالا برود. به نظر می‌رسد از زمانی که تاج و ساکت در فدراسیون مسئولیت گرفتند، به تیم‌های شهرستانی بیشتر بها می‌دادند.

در دوره اوج فوتبال به تیم ملی رسیدید؟

بله؛ در زمان مربیگری محمد مایلی‌کهن من به تیم ملی دعوت شدم؛ اما خیلی بدشانس بودم؛ چون در آن دوره بهترین مهاجمان فوتبال ایران در تیم ملی حضور داشتند و رقابت با علی دایی، محمد مؤمنی، علی‌اصغر مدیرروستا، علی موسوی و محسن گروسی کار سختی بود.

معمولا من جزو نفرات دعوت‌شده به تیم ملی بودم و در جام ملت‌ها هم حضور داشتم؛ اما با وجود این بازیکنان، کمتر به من بازی می‌رسید. به نظرم در آن دوران، بهترین مهاجمان فوتبال ایران در تمام ادوار حضور داشتند که قدرت گلزنی و سرعت و استعداد را با هم داشتند.

۱۸ بازی ملی در کارنامه دارم و طی این مدت نیز هشت گل برای تیم ملی به ثمر رساندم و بهترین گلم هم به تیم ملی کویت بود که در نهایت توانستیم به مقام سوم آسیا دست یابیم و تیم ملی کره‌جنوبی را در یک بازی رؤیایی ۶ بر ۲ شکست دادیم و تیم ملی عربستان را هم 3 بر صفر بردیم.

برای جام جهانی هم به تیم ملی دعوت شدید؟

بله؛ من یکی از نفرات دعوت‌شده بودم؛ اما چند روز مانده به اعزام تیم به جام جهانی، آشیل پایم پاره شد و از تیم خط خوردم.

حسرت ازدست‌رفتن جام جهانی را نمی‌خورید؟

حسرت مال یک ثانیه‌اش است؛ اما بالاخره این اتفاق افتاد و تقدیر من هم این طور بود و راضی هستم به رضای خدا.

با برادران استواری در فوتبال اصفهان هم‌بازی بودید؟

دو برادرم رضا و محمدحسن، سابقه بازی در جام جهانی جوانان و امید را دارند و بازیکنان خوبی بودند، هر سه با هم در تیم برق شیراز، پلی‌اکریل و ذوب‌آهن سابقه بازی داریم.

تجربه بازی سه برادر در یک تیم چطور بود؟

واقعا لذت‌بخش بود. از لحاظ فنی هم به دلیل اینکه از حرکات یکدیگر آشنایی کامل داشتیم، عملکردمان به سود تیم بود. واقعا ما سه برادر آس بودیم!

بعد از فوتبال به سراغ فوتبال ساحلی رفتید. این تجربه چطور بود؟

فوتبال ساحلی به‌تازگی وارد ایران شده بود و من در این رشته فعالیت کردم و به تیم ملی هم رسیدم.

با تیم ملی فوتبال ساحلی هم در سال‌های ۸۶ و ۸۷ نایب‌قهرمان آسیا شدیم و مقام سوم را کسب کردیم و راهی مسابقات جام جهانی برزیل شدیم که در این مسابقات کاپیتان تیم ملی بودم و چهار گل هم به ثمر رساندم که بهترین آن را به تیم آمریکا زدم.

الان برادران فوتبالیست استواری چه می‌کنند؟

رضا وکیل شده و در این حوزه فعالیت می‌کند. حسن هم در حال تحصیل در رشته حقوق است و من هم مربی تیم مقاومت در لیگ دسته سه هستم.

دلم می‌خواهد با وجود این همه سابقه و مدارک، از تجربه‌هایم برای جوانان استان استفاده کنم؛ اما تابه‌حال هیچ‌کس سراغی از من نگرفته که این مسئله دردآور است.

به‌عنوان یک مهاجم، فکر می‌کنید چه تفاوتی بین سبک‌کاری مهاجمان دوره شما با مهاجمان فعلی بود؟

اگر مهاجمان فعلی تیم ملی کیفیت مهاجمان دوره ما را داشتند، بهترین تیم آسیا می‌شدیم. ما در آن زمان مهاجمانی داشتیم که هرکدام برای خودشان یک قدرت بودند. اگر من در این دوره مهاجم بودم، بیست سال پشت سر هم آقای گل لیگ می‌شدم.

چرا فوتبال فارس و شیراز دیگر موقعیت گذشته را ندارد؟

در حال حاضر بسیاری از بازیکنان فوتبال فارس در تیم‌های مطرح کشور بازی می‌کنند. به‌اندازه سه تیم بازیکنان این استان در شهرهای دیگر بازی می‌کنند و تعجب ندارد که این استان هفت سال است که در لیگ برتر تیم ندارد؛ زیرا در فارس چیزی به نام سرمایه‌گذاری در فوتبال وجود ندارد.

در سال‌های نه‌چندان دور تیم برق شیراز سه سال به‌عنوان بهترین تیم شهرستانی انتخاب شد و این پرسش مطرح می‌شود که برق هفتادوپنج‌ساله اینک کجاست؟

برچسب‌های خبر
دیدگاه‌ها
  1. Avatar photo مصطفی گفته :

    جالب بود

دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

چهارده + 1 =