به گزارش اصفهان زیبا؛ وقتی بخواهی زیروبم یک محله و کاستیهایش را بیرون بکشی، باید با آدمهای محله گپ بزنی.
پای حرف مردم بنشینی و از نگاه آنها به محله نگاه کنی. با همین هدف، راه افتادم توی محله و پای صحبت ساکنان محل نشستم.
از کنار مادی معروف الیادران به یک مغازه عطاری میرسم. چند خانم کنار هم مشغول گفتوگو هستند.
میروم داخل و از آنها میخواهم از محله و مشکلات بانوان محله بگویند. وقتی پای صحبت بانوان محلهها مینشینی حرف برای گفتن زیاد دارند. خانمهای قدیمی از گذشتهها میگویند که توی خانههای قدیمی کارهای منزلشان کم نبود و امور را رتقوفتق میکردند.
البته قدیمیها در کارهای کشاورزی هم کمک شوهرانشان میکردند و به قولی توی صحرا کار میکردند. گاو داشتند و محصولات لبنی درست میکردند. خانمی کهنسال میگوید شستن ظرفها و لباسها کنار جویهای آب در محله الیادران که کم هم نبوده از کارهای روزمرهشان بوده است. اما زندگیها هر چه مدرنتر شد این کارها هم کمتر شد و فراغت خانمها بیشتر شده است. خانمی جوانتر میگوید: «این محله هنوز قدیمی است. خیلی تغییر نکرده. برای اوقات فراغت خانمهای جوان تدبیری نشده است و در این محله، جایی برای تفریح پیدا نمیشود.»
عدم وجود یک باشگاه ورزشی برای خانمها و نیز فرهنگسرا، عمده مسائلی است که خانمها به آن اشاره میکنند. میگویند جایی نیست که خانمها روزها وقتشان را پر کنند، یا جمع میشوند کنار این مادی که چندان هم مناسب نیست یا توی مسجد و حسینیه موقع نماز.
خانم جوانی میگوید: «محله با آنکه ریشهدار است، اما فرهنگسرا ندارد. مسجد محله الیادران هم بزرگ است اما فقط کتابخانه دارد، چندان کلاسی برای خانمها ندارد. اینجا یک پارک نیست که عصرها خانمها بتوانند دورهم جمع بشوند. شما یک فضای سبز توی محله پیدا نمیکنید.»
دختر جوانی که فروشنده است میگوید: «زنهای این محله سنتی هستند. آدابورسوم و عقایدشان هنوز خیلی قوی است و نسبت به پوشش و رفتوآمد خانمهای جوان و غریبه در محل حساس هستند.»
با عبور خودروهایی که مرتب از کنار مغازه عبور میکنند، گردوخاک به هوا میرود. خانم جوان میگوید: «میبینی خانم! عبور ماشین اینجا خیلی زیاد شده. مرتب گردوخاک هست. از وقتی خیابان کنار بیمارستان کاشانی را برای مترو بستند، رفتوآمد اینجا زیاد شده و ما گرفتار شدیم. جدای از گردوخاک، ترافیک محله کلافهمان کرده. موقع مدارس اوضاع خیلی بدتر میشود.» خانم دیگری که غیربومی بود، از نظافت محل گله دارد. میگوید چندسالی است در الیادران ساکن است اما نظافتش مناسب نیست و نسبت به محله قبلی محل زندگیاش، به الیادران رسیدگی نمیکنند. خانههای قدیمی رها شده و خاک توی محل کلافهکننده شده است.
نداشتن فرهنگسرا، گردوخاک، ترافیک سنگین، نظافت عمومی نامناسب محل، نداشتن پارک و فضای سبز عمده گلایههایی بود که مردم محل به آن اشاره میکردند.بسیاری از این کاستیها، از آن دست مشکلاتی است که باید دستی از شهرداری برون آید و کاری بکند!