درنگی در چهره زنان و کودکان جنگ در قیام دلیران تنگستانی

از خیری خسرو تا پگی فرگوسن

اسمش علی بود و به «دلواری»، یعنی زادگاهش در تنگستان بوشهر شهرت داشت.

تاریخ انتشار: 12:35 - یکشنبه 1403/06/18
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
از خیری خسرو تا پگی فرگوسن

به گزارش اصفهان زیبا؛ اسمش علی بود و به «دلواری»، یعنی زادگاهش در تنگستان بوشهر شهرت داشت. عکس‌های منتسب به او را بسیار می‌بینیم و هنوز در این خصوص بحث فراوان است، اما بی‌شبهه می‌دانیم که سال‌هاست در خاک وادی‌السلام در نجف اشرف آرمیده است.

«رئیس» نیز بازتابنده قدرت و محبوبیت علی دلواری بود. رئیس در بخش‌هایی از جنوب، مانند بوشهر، لقبی معادل «خان» محسوب می‌شد. اما رئیس‌ها برخلاف خان‌ها نامشان با ظلم و فساد گره نمی‌خورد. رئیس در امور گوناگون حامی راستین مردم و دلسوز ولایت بود. به همین دلیل وقتی انگلیسی‌ها در ۲۶ رمضان ۱۳۳۳ هجری قمری، هم‌زمان با جنگ جهانی اول، به بوشهر حمله کردند، رئیس‌علی دلواری داوطلبانه برخاست تا از مرزهای نیلگون و پرحرارت ایران‌زمین و مردمان خون‌گرم و برومندش در برابر استعمارگران انگلیسی محافظت کند. خصوصا آنکه دولت قاجار نیروی نظامی علیه انگلیسی‌ها اعزام نکرد.

قیام رئیس‌‌علی دلواری و هم‌رزمانش که به قیام «تنگستانی‌ها» معروف است و سراسر در ایران‌دوستی مبارزانش ریشه دارد، همواره با نام مردان قیام همچون رئیس‌علی دلواری پیونده خورده است. اما در این نبرد محلی، زنان و کودکانی هم بودند که خاطره تاریخ هنوز هم نام و حضورشان را در حافظه دارد؛ حتی اگر سر زبان‌ها نباشد. با درنگ عمیق‌تر در قیام تنگستانی‌ها و فاصله‌گرفتن از روایت‌های غالب تاریخی ردپای زنان و کودکان نیز عیان می‌شود.

زنانی که از میانه رویداد به حاشیه برده شدند

در نبردهای متعددی که ایرانیان و انگلیسی‌ها رودرروی هم قرار ‌گرفتند، در برخی مواضع زن‌ها نیز به‌طور مستقیم مشارکت نظامی داشتند. «خیری خسرو» ازجمله آن زنان تفنگدار است که همراه پدرش خسرو و دایی‌اش عبدالحسین با رئیس‌علی دلواری همکاری می‌کرد. زنان در آماده‌سازی خشاب تفنگ‌ها و برخی مهمات نظامی یا تیمار اسب‌ رزمندگان هم نقش داشتند. فاطمه‌آقا همسر علی دلواری و خیرالنسا در شمار این گروه از بانوان بودند.

زنان در مداوا و پرستاری از زخمی‌ها و آسیب‌دیدگان جنگ نقشی مهم و ظاهرا اماکنی را به‌ این منظور در نظر داشتند. زنی به‌نام زینب از پرستاران اخیر بود که در منطقه‌ای معروف به «کله‌بند» خدمت و برای مداوای زخم رزمندگان از گیاهان محلی استفاده می‌کرد.

تهیه آب و آذوقه رزمندگان بیشتر بر عهده زنان بود. آنان خوراک مبارزان را که نان و تخم‌مرغ آب‌پز و پیاز و حلوا و خرما بود، در گروه‌های دو یا سه‌نفری به سنگرها می‌بردند. از این زن‌ها که نامشان در منابع و خاطرات ذکر شده است، می‌توان به «پری‌خان»، «فاطمه‌آقا»، «گل‌اندام»، «گلناز» و «خیرالنسا» اشاره کرد.

مراقبت و رهبری افرادی که توانایی حضور در جبهه‌ و جنگ را نداشتند، اعم از کودک و زن و مرد اغلب بر عهده زنان بود. برای نمونه زمانی که رئیس‌علی دلواری از طریق نیروهای مخفی خود از تصمیم انگلیسی‌ها مبنی بر بمباران «دلوار» آگاه شد، دستور داد زن‌ها و کودکان و هرکس که قادر به جنگ نیست، مانند پیرمردان و پیرزنان یا بیماران، به منطقه «کلات بوجیر» بروند. در محافظت و تأمین نیازهای این گروه، زن‌ها ازجمله فاطمه‌آقا و خیرالنسا نقش اصلی را داشتند. به گفته یکی از شاهدان در مسیر پردلهره دلوار تا بوجیر دو زن دچار سقط‌جنین شدند و یک زن فرزندش به‌دنیا آمد.

پس از اشغال نظامی بوشهر، نیروهای اطلاعاتی بریتانیا آمدوشد مردان را با دقت بسیار زیرنظر داشتند و در برخورد با این گروه سخت‌گیری زیادی نشان می‌دادند؛ اما زنان می‌توانستند بدون نظارت و بازرسی انگلیسی‌ها در مکان‌های غیرجنگی رفت‌وآمد کنند. ازاین‌رو، آن‌ها آزادانه به بهانه خریدوفروش یا تأمین نیازهای روزانه به کسب برخی اطلاعات از نیروهای انگلیسی موفق می‌شدند و در اختیار جنگاوران ایرانی قرار می‌دادند.

در محرم ۱۳۳۴ ژاندارمری شیراز اعضای کنسولگری بریتانیا را بازداشت کرد که در بین آن‌ها چهار زن و کودک بودند. ازجمله آن‌ها «مادام فرگوسن» همسر رئیس بانک شاهنشاهی در شیراز و دو دخترش بودند که از شیراز به تنگستان منتقل و در اهرم زندانی شدند. البته اسارت آن‌ها چندان طولانی نشد و به خواست نیروهای تنگستانی دوباره به شیراز بازگشتند. در مدتی که گروه یادشده در تبعید به سر می‌بردند، زنان تنگستانی مراقبت و سؤال و جواب از آن‌ها را بر عهده داشتند که گوشه‌ای دیگر از نقش زنان بومی را در قیام بازتاب می‌‎‌دهد.

مادام فرگوسن در مصاحبه با روزنامه «تایمز» لندن به این موضوع اشاره می‌کند. «پگی فرگوسن» دخترش نیز که در این هنگام دوازده‌ سال داشت در کتاب خاطرات خود، از آن روزها یاد می‌کند. پیش از اشغال بوشهر، شانزده زن و کودک انگلیسی در این بندر ساکن بودند که در جریان منازعات چند بار مجبور به خروج اضطراری از شهر شدند. این گوشه‌ای از حضور زنان و کودکان ایرانی و انگلیسی در میانه میدان است که اغلب، راویان قیام از حاشیه به آنان نگریسته‌اند و چهره مردانه نبرد را به تصویر کشیده‌اند.

مراجع:
ماهنامه فرهنگی‌تاریخی شاهد یاران (دلاوری از دلوار)، اسفند۱۳۸۸ شمسی.
یاحسینی، سیدقاسم (۱۳۹۳)، «زن بوشهری در جنگ و فرهنگ» تهران: شیرازه.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

10 − 9 =