میتوانم بگویم همه شهرها و دیههای کشور را دیدم. همه آثار قدیمی و منابع طبیعی و زیباییهای هنری و معماری و تاریخی کشور را با دقت بازدید کردم
سید محمد نظامالدین از چهرههای فرهنگی اصفهان زیباست که آگاهی تام و تمامی از تاریخ کتاب و صنعت چاپ و نشر در این کهندیار دارد؛ تاریخی که خودش یکی از نقشآفرینان کارآزموده و شفیق آن بوده است.
زبان شکرین و قندبار فارسی سرشار از داستانهای اسطورهای، عامیانه و کوچهبازاری است که سالیان دراز در قلب و خاطر ریشسفیدان و گیسوسفیدان ایرانزمین جا خوش کردند و پناه جستند تا سرانجام روزی و روزگاری به روی کاغذ بیایند و این بار بهجای داستانی شنیدنی و گوارا، در قالب کتابی خواندنی و شیرین به دست نسلهای بعد برسند.
نوروز بزمی ماندگار است که نامش با واژگان خنده و گشایش و خرمی سرشته است؛ اما نه همیشه. گاهی رنگ غصه به خود میگیرد و بغضی فروخورده میشود.
هرچه بگویند آدمها در جامعه کنونی ما آمدوشد و بروبیایی ندارند، دیدارها و دورهمیهای خانوادگی و دوستانه کمرنگ شده و تفریحات غیروابسته به تکنولوژی رنگباخته است، نمیشود انکار کرد که هنوز در فرهنگ ایران شکوهمندمان آیینهایی چون نوروز دلگشا و رنگین و گرانبها میدرخشند.
در دنیای تاریخنگاری اصفهان، نام محمدحسین ریاحی برای همگان آشناست؛ مردی که در اصفهان زاده شد، در همین شهر، در دل کوی و برزنش، باغها و معماری فیروزهایاش، خانههای قدیمیاش و در کنار شخصیتهای نامدار فرهنگی و علمی آن بالید.
اصفهان شهر پلهاست؛ پلهایی که به درازنای تاریخ و در پس قرنها ماندگار ماندهاند و خویشتن را به ما رساندهاند تا دیدارشان و گذر بر پهنای آنها به یادمان آورد که بهراستی این دیار چه پُرقدمت است و بهراستی اصفهان شهری دیرپاست و دلربا.
نوروز جشن طبیعت است؛ آیینی است که با فرهنگ کار و کوشیدن پیوندی نزدیک و دلنشین دارد.
محمدحسین پاپلی یزدی از جغرافیدانهای خردمند و خوشنام ایرانمان است که کمتر مثل او در بین دانشگاهیان کشور پیدا میشود. این محقق پرکار وقتی برای خواص دست به پژوهش میزند، کارش را بلد است و میداند چطور این قبیل خوانندگان را به قلمرو دانش و تخصص خویش دعوت کند.
نسیم خلیلی از مورخان پردقت و زبردست ایرانمان است که هرگاه در حوزه پژوهش تاریخی و ادبی قدم برداشته، توان تحلیلی و علمی خود را به شایستگی نشان داده است.
تذهیب از هنرهای چشمنواز سرزمینمان است؛ هنری لطیف و پرظرافت که از دوران باستان در بین مردم ما ریشه داشته و دستان بردبار و چشمهای موشکاف و ذهن خلاق هنرمند ایرانی آن را تعالی بخشیده و از نسلی به نسل دیگر رسانده است؛ هنری که بهتازگی از طرف یونسکو و با عنوان عنصری از میراث فرهنگی ناملموس نیز به ثبت جهانی رسیده تا شاید مدیران حوزه فرهنگ و هر هنردوستی به این صناعت وزین و طلایی بیشتر توجه کند.
در بین این سه کلیسا که سالیان دراز مأوای شیفتگان حضرت مسیح(ع) بودهاند، سورپ هاکوپ بهلحاظ قدمت اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا قدیمیترین کلیسای بهجامانده از روزگار صفوی است. اما اثری از اسپتانوس نیست. بنای هاکوپ به ۱۶۰۷میلادی یا ۱۰۱۶ هجری قمری برمیگردد. درحالیکه کلیسای مریم مقدس که نام مجموعه از او گرفته شده، به چند سال بعد از آن، یعنی ۱۶۱۳ میلادی یا ۱۰۲۲ هجری قمری میرسد و بانی آن نیز «خواجه آوتیک» نام دارد.