به گزارش اصفهان زیبا؛ حسن دهقان، یکی از جوانان فعال درزمینه تعزیهخوانی است که در محله یونارت و مسجد حضرت ابوالفضل(ع) تلاش میکند در کنار دیگر هممحلهایهای خود چراغ تعزیه را روشن نگه دارد. پدربزرگ او که البته یکی از بزرگان و خیران محله است و اکنون ۹۳ سال از عمرش میگذرد، از گذشتههای تعزیه میگوید؛ از ۵۰ سال پیش که اهالی محله یونارت دستبهکار شدند و هر سال گروهی تعزیهخوان را به محله دعوت میکردند تا برای ۱۲ روز تعزیهخوانی کنند؛بعد به گذشتهها میرود و از تلاش گروه برای آموزش تعزیهخوانی میگوید: «دیدیم اینور و آنور برویم، فایده ندارد؛ بچهها را جمع کردیم و گفتیم مگر شما سواد ندارید؟ یکی از شما حداقل این کار را انجام دهد.
برای این کار، راهی دستگرد شدیم و از یکی از افراد ماهر خواستیم که به بچهها تعزیهخوانی آموزش دهد.پدربزرگ از آموزش نسخههای تعزیه در منزل ملاعباس و ملااصغر تعریف میکند: «در آنجا بچههای محله یونارت نسخههای خوبی را یاد گرفتند؛ البته بعدها با همراهی ملااصغر به مدت ۳۶۱ روز در گوشهگوشه شهر اصفهان میچرخیدند، تعزیهها را میدیدند و خودشان مینوشتند و تمرین میکردند.»به اینجا که میرسد، صدایش شادی عجیبی دارد. انگار همین دیروز بوده که موفق میشوند با همراهی مردم محل و تنها در یک سال تعزیه را راه بیندازند.
او میگوید: «از آن سال به بعد سرپرستی تعزیه را برعهده داشتم؛ اما بعدها کار را به جوانترها دادم و خودم در کنار آنها بودم.»حسن دهقان در ادامه صحبتهای پدربزرگ از بزرگان دیگری چون حاجمحمود دهقان، حاج احمد رفیعی مداح و فضلالله رضایی و ۱۰ نفر دیگر نام میبرد و ادامه میدهد: «چند سالی بود که به دلیل نداشتن مکان مناسب و عدم رخصت هیئتامنای مسجد، اجازه تعزیهخواندن در مسجد حضرتابوالفضل(ع) را نداشتیم.»بعد به تغییر نظر هیئتامنای مسجد و اجازه آنها برای خواندن تعزیه در مسجد اشاره میکند و اینکه در حال حاضر پنج نفر هستند که تعزیه میخوانند.
او ادامه میدهد: «تعزیه به دو قسمت تقسیم میشود: موافقخوانی و مخالفخوانی. بنده در بخش مخالفخوانی هستم و نقش شمر را بازی میکنم. برای انجام این کار از تجربه خودم و نسخههای پدرم استفاده کردم. حالا ۱۰ سالی میشود که بهصورت حرفهای این کار را دنبال میکنم.» دهقان از اجرای تعزیه در دهه اول محرم، ایام شهادت حضرتعلی(ع) و شهادت حضرت فاطمهزهرا(س) میگوید و اینکه این برنامهها همیشه در حسینیه یونارت و مسجد ابوالفضل(ع) اجرا میشود.وقتی از او میخواهم قسمتی از تعزیه حضرت ابوالفضل(ع) را برایم بخواند، سینهاش را صاف میکند و با صدای بلند از رشادتها و حمایتهای حضرتعباس(ع) و یاری به امامحسین(ع) میخواند.صدایش در مسجد طنینانداز شده است. چشمانم را میبندم. این بار من هستم که در آسمان کربلا پرواز میکنم و در بینالحرمین داستان حضرتعباس(ع) و امامحسین(ع) را میشنوم.