به گزارش اصفهان زیبا؛ داستان زندگی بانو فاطمه زهرا(س)، بهویژه پس از رحلت پیامبر اکرم، به یک مسئله مهم و اساسی گره میخورد؛ غصب ولایت. فاطمه(س)، جایگاه پدر و پیامبر خویش را در تصرف نااهلان میبیند و از انحراف دین خدا بیمناک است؛ لذا ایشان در پی غصب باغستان فدک، به پای برمیخیزد، به مسجد میآید و خطبه میخواند که در قامت یک نهضت بیداری است، خطبهای شیوا، رسا و گرانسنگ.
فدک؛ نماد تظلم فاطمی
سخن فاطمهزهرا آن بود که پیامبر فدک را به او هدیه داده است؛ اما ابوبکر، سخن ایشان را نپذیرفت و از او شاهد خواست؛ درحالیکه قرآن کریم فاطمه را پاک میشمرد و هرگونه پلیدی را از او به دور میداند. آیا کسی را که خداوند طاهر دانسته و پیامبر خدا او را پارهای از خویش شمرده است، ادعای دروغ میکند؟!
هرچند فدک در ظاهر دهکدهای در نزدیک خیبر بود، ولی بهواقع فدک نشان ستمی بزرگ بر اهلبیت پیامبر و بهویژه بانو فاطمهزهرا(س) است. فدک، فریاد دادخواهی کوثر است.
صلابت علی(ع) در کلام فاطمه(س)
لذا بانوی دوعالم به مسجد میآید تا در برابر ستمی که بر او روا داشته شده است، سخن بگوید. بانو، داغدار است؛ عزادارِ پدر، پشتیبان و پیامبری عزیز. اما به مسجد میآید تا در برابر همگان بایستد و فریاد دادخواهی سر برآورد و صلابت و شجاعت علی را در کلام خود به تصویر کشد تا خشت اول کج نهاده نشود و دیوار تا ثریا کژ بالا نرود. فشارهای روحی مانع از این نمیشود که در خطبه از خداوند خویش سخن نگوید، از پروردگار جهانیان و آفریدگار همگان. او به خطبه میایستد و همچون حکیمی از رازهای سربهمهری سخن میگوید که قرنها، ذهن و دل هزاران اندیشمند را به خود مشغول کرده است: الهیات، حکمت، فلسفه یا علم توحید. چه زیبا و دقیق، چه اندیشمندانه و خردورزانه خطبه میخواند؛ گویی فراموش کرده که به دادخواهی آمده و در پی احقاق حق خویش است. گویی فراموش کرده که در عزای پدر نشسته؛ او اکنون استاد اندیشه و اندیشهورزان است که بر بلندای کرسی تدریس، همگان را خداشناسی میآموزد.
خطبهای در قامت یک نهضت بیداری
خطبه حضرتزهرا(س) سنگِ بنای بسیاری از اندیشهها و حرکتها و آغازگر شماری از دانشها و رویکردها بود و امتیازهایی به این شرح داشت: حضرت زهرا در خطبه خویش برای نخستین بار در تاریخ اسلام، در برابر زمامدار زمانه ایستاد و به او اعتراض کرد. این در حالی بود که در بیشتر سرزمینهای شرقی، از دیرزمان، هرگونه اعتراض به زمامدار، گناهی نابخشودنی یا خطایی ناروا محسوب میشد.
فاطمه در این خطبه، سخن خویش را با تبیین باورهای اسلامی آغاز میکند؛ آموزههای توحیدی، سخن از وحی و پیامبری، بزرگداشت امام و امامت. صدیقه طاهره در زمانهای به خطبه میایستد که پیامبر خدا از دنیا رفته و دیگر از آسمان، وحی نازل نمیشود. دین از جنبه ملکوتی خویش، کموبیش، بریده شده و بر دوش دینداران و دینمداران حمل میشود. دین، سرچشمه پاک و زلالی بوده که از وحی ربانی بهواسطه پیامبر پاک، بدون کم و زیادتی، جریان مییافته است؛ ولی پس از پیامبر، اراده کردند که آن را دگرگونه جلوه دهند. همین بود که بانو شجاعانه ایستاد تا حلقه اتصالی شود میان نبوت و امامت؛ تا سرمنشأیی شود برای امتداد ولایت. فاطمه، آغازگر اولین نهضت بیداری اسلامی شد؛ بهگونهای که فریادهای دادخواهی کوثر پیامبر، در طول قرنها هنوز هم به گوش میرسد… .
برداشتی آزاد از کتاب بانو




