به گزارش اصفهان زیبا؛ ما جستوجوگران معنا هستیم (آمرمن). انسان همواره در زندگی خویش به دنبال معنا، خویشتن حقیقی و چیستی زندگی است. وقتی توان زندگی بیشتر از تلاش ما میشود، وقتی که بنبست میرسیم چه چیزی به ما امید میدهد، معنا میبخشد و خورشید روزهای تاریک و سرد زندگی میشود؟ دین در یک معنای کلی راه و روشی برای زندگی است!
با ورود به جهان معاصر بسیاری معتقد بودند میزان دینداری رو به کاهش است و شاهد رخت بربستن دین در عرصههای مختلف زندگی انسانها خواهیم بود؛ ازجمله در ابتدا برگر، یکی از نظریهپردازهای درزمینه دینداری، معتقد بود در جوامع مدرن با افزایش تحصیل و علم، افراد به سمت تفکری تجربی و عقلانی خواهند رفت و دینداری رو به کاهش خواهیم داشت. اما در حقیقت امر نهتنها میزان دینداری طبق آمار مؤسسه تحقیقات جهانی پیو در جوامع مختلف ازجمله کشور ما کاهش نداشته، بلکه افزایش داشته است و ما شاهد تفاوت در معنای دینداری هستیم!(پیو: ۲۰۱۷) فیلمهای سینمایی بازتابی از واقعیتهای جامعه هستند؛ آنها متأثر از این واقعیت دست به تغییر در معنای دینداری در دورههای مختلف فیلمهای سینمایی تولیدشده در جشنواره فجر زدهاند. بیاید نیمنگاهی بیندازیم به فیلمهای مختلف تولیدشده در ادوار مختلف جشنواره فجر و تغییر معنای دینداری در هر دورهای متناسب با تغییر معنای دینداری در جامعه ایران:
آژانس شیشهای: در فیلم سینمایی آژانس شیشهای، شاهد تقابل و مبارزهای بین مسائل مادی زندگی و ارزشهای معنوی هستیم؛ درواقع دنیا بهمثابه یک آژانس شیشهای است که در آن مبارزهای دائمی بین هویت حقیقی دینی خود (ایمان) و خواستها و نیازهای زندگی مادی هستیم؛ اینجا آژانس شیشهای است که همواره تمام کارها و فعلهای ناظری همیشگی دارد (خدا)! در این فیلم معنای دینداری یک هویت و ارزش ملی است که با اهداف مقدس گره خورده است و مقابل مادیات زندگی و خواستهای دنیوی رنگ نمیبازد.
مارمولک: دزد و کلاهبرداری که ناخواسته و اتفاقی در لباس یک روحانی چند روزی زندگی متفاوتی را تجربه میکند و با انتظارات متفاوتی از مردم مواجه میشود. حال، مردم در این لباس به او اعتماد دارند و او در تضاد با شغل اصلی خود قرار میگیرد. او بین واقعیت زندگی خود و مفاهیم و ارزشهای دینی بهمثابه مبارزهای اخلاقی قرار میگیرد و دین بهعنوان یک اخلاق عمیق و ابزاری با تغییر اوست تا به حقیقت خویش برسد و شاهد تغییر هویت او با ارزشهای دینی هستیم.
اینجا چراغی روشن است: در یک زندگی سخت، پر از مشکلات و توان محدود انسان، چه چیزی راه نجات است؟ کدام چراغ روشنی است که زندگی سخت و تاریک را نور میدهد؟ و آن امید است؛ امیدی که سرچشمهاش دینداری است؛ زندگی روزمره و تمام چالشهای آن و معنای زندگی و آنچه انسان را نجات میدهد، امید و تلاش است و بهراستی شاید معنای زندگی همین چراغ روشن است؛ پس در این فیلم سینمایی، دینداری عنصری امیدبخش برای چالشهای زندگی روزمره است.
قدمگاه: علی، فردی که عشق به خداوند او را برای جستوجوی خویشتن و سؤالاتی اساسی از دینداری و حقیقتها او را روانه سفری میکند که سفری به درون خویشتن است. دینداری در این فیلم سینمایی باعث رشد فردی، رسیدن به حقیقت درونی، یک سفر معنوی و تحولی بزرگ برای انسان میشود.
یک تکه نان: داستان فقر و گرفتاریها و تلاش برای یک تکه نان! زندگی افراد حول محور چالشهای اقتصادی و اجتماعی و روزمره است. تأمین معیشت خانواده یک مسئولیت بزرگ بر دوش حسین است! اما او تسلیم نمیشود. حسین چگونه تسلیم یک تکه نان نمیشود؟! دینداری در این فیلم، عنصری اخلاقی برای راهنمایی زندگی در گرههای مختلف و چالشهای اقتصادی و اجتماعی و روزمره است؛ تا جایی که معیشت مهمترین نیاز را به نیازی، نهچندان مهم یعنی، یک تکه نان تلقی میکند که نمیتواند سد راهی برای ارزشهای دینی بهخصوص به معنای مبارزه اخلاقی برای انسانيت باشد!
سربهمهر: انسانها در زندگی به چه چیزی سجده میکنند؟ به چه مهری؟ در این فیلم سینمایی چالشی از عشق، ایمان، ارتباط خدا و ارتباط با دیگری است! عشق و ایمان دو عنصر اثرگذار در زندگی و چالشهای آن است؛ جستوجوگری معنا و اخلاق انسانی معنایی از دینداری است که در این فیلم سینمایی بازنمایی شده است. گلاک و استارک چند بعد برای دینداری را شرح میدهند؛ اعتقادی، عاطفی، مناسکی، رفتاری، دانشی و پیامدی؛ این ابعاد برای تحلیل تغییر معنای دینداری مهم است؛ درواقع در هر دوره شاهد افزایش یکی از این ابعاد دینداری یا کاهش دیگر ابعاد هستیم.
میتوان گفت در فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» بعد اعتقادی و مناسکی دینی بالاتر است؛ جایی که نماز بهعنوان مناسکی برای مبارزه با نبود راهحل است و جایی که ایمان آن عقیده دینی پیروز میشود؛ در فیلم سینمایی «مارمولک» بعد مناسکی و اجتماعی آن بالاتر است؛ هنگامی که شخصیت اصلی در اجتماع به بازتولید ارزشهای دینی میپردازد؛ در فیلم سینمایی «اینجا چراغی روشن است» بعد مناسکی و بیشتر از آن بعد اخلاقی و عاطفی قویتر است؛ جایی که دین بهعنوان عنصر امیددهنده است. در فیلم سینمایی «یک تکه نان» بعد اخلاقی و بهخصوص اجتماعی آن قویتر است؛ جایی که در عرصه زندگی اجتماعی دین بهعنوان ابزاری اخلاقی و انسانی پیروز خواستههای مادی است! همچنین در فیلم سینمایی «قدمگاه» بعد مناسکی و اعتقادی آن قویتر میشود؛ هنگامی که فرد در جستوجوی سفری بهسوی خویشتن حقیقی است و درنهایت در فیلم سینمایی «سربهمهر» چالشهای شخصیتی و فردی و اجتماعی را شاهد هستیم که میتوان گفت بعد اعتقادی و اجتماعی دینداری قویتر است.
پس میتوان گفت طبق بازنماییهای انجامشده از معنای دینداری در ادوار مختلف جشنواره فجر، دینداری نهتنها کمرنگ نشده، بلکه بهعنوان عنصری حیاتی و معنابخش در مبارزه با چالشهای زندگی و افراد امید میدهد و چراغی برای هدایت زندگی است؛ درواقع در زندگی مدرن هرچه چالشها بیشتر میشود، نداری بهعنوان عنصری امیدبخش و اخلاقی قویتر میشود.
همانطور که مرور شد، در دورههای مختلف فیلمهای سینمایی در جشنواره فجر، معنای دینداری در هر دورهای متأثر از واقعیتهای اجتماعی جامعه رو به تغییر بوده است. در ابتدا به معنی ایمان مذهبی قوی و هویت ملی و مبارزه خیر و شر دنیایی وارد شده و بهمرور زمان با تغییر واقعیتهای اجتماعی دینداری بهعنوان یک عنصر اخلاقی و عنصری معنابخش در زندگی افراد بازنمایی شده است. در تمام دورههای مختلف فیلمهای سینمایی جشنواره فجر بعد مناسکی وجود دارد؛ زیرا در فرهنگ ما یعنی فرهنگ ایرانی اهمیت به مناسک ویژگی و شاخص اجتماعی و مردمی است. درنهایت میتوان گفت بهترین تعریف از تغییر معنای دینداری بازنماییشده در دورههای اخیر در فیلمهای سینمایی جشنواره فجر، این شعر دلنشین سهراب سپهری است:
گمشدن تا ته تنهایی محض
سازکم با من گفت: هرکجا لرزیدی/از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل/من خدا را دارم/من و سازم چندی است/که فقط با اوییم







