داستان شنیدنی حمام قدیمی زاجان به روایت مهدی باقرصاد، یکی از مالکان

حمامی که قهوه‌خانه شد

حمام قدیمی زاجان از آثار تاریخی محله زاجان است که توسط خانواده باقرصاد ساخته‌شده. آنچه می‌خوانید داستان این حمام از زمان تأسیس تا تبدیل‌شدن به کتابخانه و بعدها تأسیس قهوه‌خانه است.

تاریخ انتشار: ۱۴:۰۴ - سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
حمامی که قهوه‌خانه شد

به گزارش اصفهان زیبا؛ حمام قدیمی زاجان از آثار تاریخی محله زاجان است که توسط خانواده باقرصاد ساخته‌شده. آنچه می‌خوانید داستان این حمام از زمان تأسیس تا تبدیل‌شدن به کتابخانه و بعدها تأسیس قهوه‌خانه است.

مهدی باقرصاد از نوادگان باقرصادهای معروف است. این حمام حدود ۱۲۰ سال پیش توسط پدر پدرشان حاج‌محمدحسین و عموی پدرشان حاج‌احمد ساخته و به حمام حاج‌علی معروف شده است.

چگونگی ساخت حمام زاجان

برای ساخت‌وساز اینجا، سنگ‌های زیادی را با اسب و شتر می‌آوردند و بر اساس وزن آن‌ها می‌فروختند. زمانی که جدم متوجه شد این افراد به‌خاطر به‌دست‌آوردن پول بیشتر بار بیشتری را به حیوان‌ها تحمیل می‌کنند، از انجام این کار جلوگیری کرد و این‌گونه شد که اینجا با پول حلال ساخته شد و شاید دلیل ماندگاری آن هم همین
باشد.

تأمین سوخت حمام

برای تأمین سوخت حمام مقدار زیادی خاشاک را داخل کانال‌هایی که زیر حمام بود، قرار می‌دادند و آتش می‌زدند.
از گرمای حاصل از سوخت این خاشاک‌، آب حمام با پاتیل‌هایی که زیر آن قرار داشت، گرم می‌شد و بخار می‌کرد. آن‌قدر این گرما زیاد بود که کف پا را می‌سوزاند.
آب حمام و گاوی که آب می‌آورد

آب مصرفی حمام از چاهی که اینجا قرار داشت،تأمین می‌شد. آن زمان موتور برای کشیدن آب نبود؛ بنابراین برای پرکردن خزینه، یک گاو در سراشیبی چاه حرکت می‌کرد و دلو را پر آب کرده و بالا می‌آورد. این آب داخل منبع حمام ریخته می‌شد. بعدها به ‌جای خاشاک از نفت سیاه استفاده کردند و موتورهای الکتروپمپ هم وظیفه بالاکشیدن آب را برعهده داشتند.

شکل‌وشمایل حمام

اینجا دو حمام وجود داشت: یک حمام کوچک برای خانم‌ها و حمام بزرگ برای آقایان بود. قبل از انقلاب اداره بهداشت استفاده از خزینه را ممنوع کرده بود. آن زمان پدر مرحومم با فروش یک زمین، حمام دارای خزینه را دوش‌دار کرد.

علت بسته‌شدن حمام

بعدها به‌خاطر اینکه در بسیاری از خانه‌ها حمام ساخته شد، استقبال از این حمام کم شد؛ بنابراین نگهداری آن به‌صرفه نبود. این‌گونه شد که حدود پنج یا شش سال حمام تعطیل شد.

تبدیل حمام به کتابخانه

با گذشت سال‌ها از تعطیلی حمام، پدرم که اهل فرهنگ بود، تصمیم گرفت اینجا را به کتابخانه تبدیل کند. پس از مراجعه بسیار به علما و تحقیق که آیا می‌شود مکانی را که وقف حمام بوده، به کتابخانه تبدیل کرد، با یاری شهرداری و همت پدرم، کتابخانه با حدود ۱۴هزار جلد کتاب از مقطع ابتدایی تا دکتری راه‌اندازی شد.

استقبال بی‌نظیر دخترها از کتابخانه

حدود دوهزار و ۵۰۰ نفر از اعضای اینجا دختر و تعدادی هم پسر بودند. درواقع هدف از تأسیس این کتابخانه نیز تأمین نیاز دختران به مکانی برای مطالعه بود که در این زمینه موفق بودیم.

علت تعطیلی کتابخانه

بعد از مدتی به ما اخطار دادند که این کتابخانه باید تعطیل شود؛ ما هم به اخطارها توجهی نکردیم. تا اینکه یک روز دم صبح با من تماس گرفتند و گفتند که در کتابخانه را باز کنید. عده‌ای آمدند و بسیاری از تجهیزات و کتاب‌ها را بار زدند و بردند؛ ما هم نفهمیدیم این‌ها از کجا بودند و از سرنوشت کتاب‌ها هم بی‌خبر ماندیم. این‌گونه شد که کتابخانه تعطیل شد.

از کتابخانه تا قهوه‌خانه

بعدها بعد از فوت پدر، وارثان تصمیم گرفتند اینجا تبدیل به قهوه‌خانه شود.
حدود چهار سالی است که اینجا به این شکل فعالیت می‌کند. برای بازسازی هزینه زیادی شده است. تلاش کردیم با تغییر کاربری شاکله حمام را نگه داریم.