به گزارش اصفهان زیبا؛ بر چشمبرهمزدنی پرونده بازیهای تیم ملی کشورمان در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ بسته شد.
حالا فقط یک سال تا شروع بازیهای تیمملی در جام جهانی مانده و اینبار بیش از هر دوره دیگری ابهامات و سؤالات حول محور تیم ملی شکلگرفته است.
ابهاماتی که روزبهروز بیشتر شده و دوستداران تیم ملی ایران را بیشازپیش نگران میکند. در سوی دیگر روزبهروز فاصله کادرفنی و بازیکنان با هواداران بیشتر و بیشتر میشود.
شعارهایی که در ورزشگاه فولادشهر توسط هواداران داده شد، تنها جرقهای برای شعلهور شدن این فاصله بود. جرقهای که البته جدی گرفته نشد.
وعده پوچ جوان گرایی
عنوان پیرترین تیم در جام جهانی 2022 قطر از آن تیم ایران بود. بنابراین بسیار واضح بود که برای جامجهانی 2026 تیم ملی ایران نیاز بسیار جدی به جوانتر شدن ترکیب خود دارد.
یکی از وعدههای سرمربی جدید تیم ملی هم استفاده از جوانان توام با نتیجهگیری بود. کلید واژهای که طی سه سال گذشته بارها و بارها در گفتوگوهای مختلف از قلعهنویی شنیدهایم.
در سال اول مربیگری قلعهنویی، تیم کشورمان جام ملتها را درپیش داشت.
به همین دلیل کادرفنی معتقد بود جوانگرایی در تیم ملی باید از بعد جام ملتها آغاز شود.
همین تفکر بود که باعث شد در فهرست ۲۶ نفره ایران در جام ملتها تنها آریا یوسفی و سامان فلاح بازیکنان زیر ۲۳ ساله اسکواد باشند که جمع دقایق بازی این دو نفر هم صفر دقیقه بود.
در پی حذف ناامیدکننده تیم ملی کشورمان از جام ملتها بار دیگر فشار رسانهها و جامعه طرفداری روی کادرفنی بر لزوم استفاده از جوانان در ترکیب بیشتر شد تا جایی که قلعهنویی در برنامه فوتبال برتر اعلام کرد یک برنامه مدون جهت تزریق ملایم جوانان به ترکیب تیم ملی خواهد داشت.
اما از روزی که قلعهنویی این صحبتها را روی آنتن زنده کرد تنها در چند بازی بهصورت مقطعی شاهد حضور برخی از بازیکنان زیر ۲۳ سال نظیر یوسفی، حزباوی و حسیننژاد در ترکیب تیم ملی بودهایم و سهم اکثر جوانان حاضر در اردوی تیم ملی حضور بر روی سکوها بوده است.
برخلاف صحبتهای سرمربی تیم ملی مبنی بر اینکه بازی به جوانان تاوان دارد؛ اما طبق آماری که فوتبال ۳۶۰ منتشر کرده است، شجاع خلیلزاده ۳۸ ساله و بهاصطلاح باتجربه بر روی ۵۳ درصد از گلهای خورده تیم ملی تأثیر مستقیم داشته است.
کلیشه، مناسبترین واژه برای ترکیب تیم ملی
شاید یکی از آسیبهای بزرگی که میتواند پاشنه آشیل ترکیب یک تیم در فوتبال شود؛ حضور تضمین شده بازیکنان آن تیم با انواعواقسام اشتباهات در ترکیب اصلی تیم است.
اینکه قدرت رقابت از تیم حذف شود، احتمالاً بدترین بیماری یک تیم میتواند باشد.
اتفاقی که ما مدتهاست در ترکیب تیم ملی شاهد هستیم و باوجود عملکرد پرانتقاد ترکیب ایران در جام ملتها، مشخص نیست که چرا بیش از نود درصد آن ترکیب در مسابقات بعدی هم حفظ شده و تنها تغییر در ترکیب حضور صالح حردانی بهجای صادق محرمی است.
احتمالاً اگر صادق محرمی دچار پارگی رباط صلیبی نمیشد، همین یک تغییر را هم شاهد نبودیم.
یکی از تفاوتهای تیم ملی با تیم باشگاهی این است که در تیم ملی. سرمربی ۲۳ بازیکن برتر دارد که همین موضوع دست مربی را برای انتخاب ترکیبها و تاکتیکهای متنوع باز میگذارد و همین موضوع آنالیز تیم را برای حریف سخت و دشوار میکند، اما این نکته مدتهاست در تیم ما دیده نمیشود و احتمالاً مربیان سایر کشورها دیگر لاین آپ ترکیب اولیه ما برایشان جذابیت خاصی نداشته باشد، چرا که از قبل میدانند چه افرادی در ترکیب هستند.
به قول آنهایی که با آمار و داده کار میکنند، از حالا با ضریب اطمینان بالای نود وپنج درصد میشود ترکیب کشورمان در بازیهای جامجهانی پیشرو را حدس زد. با این ترکیب بهاحتمال بسیار بالایی با اختلاف زیاد پیرترین تیم جام خواهیم بود.
از مهمترین مسائلی که باعث دورشدن مردم از تیم ملی شده است؛ نبود شفافیتی است که در تیم ملی دیده میشود.بهقولمعروف آش آنقدر شور شده است که مهدی ترابی که غالباً علاقهمندان به فوتبال او را بهعنوان یک فرد آرام و بیحاشیه میدانند.
در فیفادی اخیر بهخاطر عدم شفافیت و نکات ابهامانگیزی که مدتهاست در لیست دعوتشدگان به تیم ملی دیده میشود تصمیم به انصراف از حضور در اردوی تیم ملی گرفت تا صدای لایقانی باشد که به تیم ملی دعوت نمیشوند.
از سوی دیگر صدای نماینده مردم تهران در مجلس هم درآمد و شائبه دخالت یک اینجت خاص و معروف را در لیست تیم ملی را مطرح کرد. هر چند این اظهارنظر با واکنش سریع مسئولین فدراسیون مطرح شد؛ ولی احتمالابهزودی ابعاد جدیدی از این ماجرا را شاهد باشیم.
از همه اینها گذشته مردم ما به در سالهای اخیر بهخوبی نشان دادهاند پای پروژههای شفافی که شاید در ابتدا نتایج مطلوبی هم نداشته باشد میایستند.
واضحترین نمونه فعلی آن پروژه تیم ملی والیبال است که مردم بهخوبی با آن همراه و هممسیر شدهاند. چیزی که قلعهنویی سه سال است تلاش میکند مردم را همراه خود کند. تلاشی که البته نتیجه عکس داشته است.
ابهام اصلی اینجاست؛ امیر تا آخرش میمونه؟
با نتایج اخیری که تیم ملی کسب کرده این روزها سؤال اصلی اهالی فوتبال نه جوانگرایی که اصل ماندگاری قلعهنویی تا جامجهانی ۲۰۲۶ است.
هر چند عوامل فدراسیون فوتبال تاکنون موضعشان ابقای قلعهنویی تا جامجهانی است، اما از شما چه پنهان خیلی نمیتوان این اطمینان را داشت که مربی ایران در اولین بازی جامجهانی ۲۰۲۶ امیر قلعهنویی باشد.
شاید در نگاه اول والیبال و فوتبال خیلی بهم ربطی نداشته باشند، اما اصلاً بعید نیست اگر تیم ملی والیبال با پیاتزا در مسابقات پیشرو نتیجه بگیرد، فشارها بر سرمربی تیم ملی فوتبال بسیار بیش از گذشته شود.
از طرف دیگر اگر قلعهنویی تصمیم جدی برای بهبود رابطه خود با اهالی فوتبال نگیرد، اصلاً بعید نیست که بازهم در حسرت مربیگری در جامجهانی بماند.
هرچه که هست در ماههای پیشرو، لحظات سرنوشت سازی در انتظار تیم ملیفوتبال است و احتمالاً بحث اصلی روزهای آینده نه جوانگرایی در تیم ملی که ابقای کادرفنی فعلی برای جامجهانی پیشرو باشد.




