نقش احمد توکلی در دیده‌بان شفافیت و عدالت

مبارزه تا آخرین‌نفس

بنده از سال‌های دور آقای توکلی را می‌شناختم؛ ولی دراین چندسال اخیر در سازمان دیده‌بان شفافیت و عدالت توفیق همکاری با ایشان را داشتم.

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۳ - چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
مبارزه تا آخرین‌نفس

به گزارش اصفهان زیبا؛ بنده از سال‌های دور آقای توکلی را می‌شناختم؛ ولی دراین چندسال اخیر در سازمان دیده‌بان شفافیت و عدالت توفیق همکاری با ایشان را داشتم. آخرین دیداری که با آقای دکتر توکلی داشتم، مربوط به اسفند سال گذشته (نشست سالیانه دیده‌‌بان) در شهر قم بود. آقای دکتر به‌رغم بیماری حاد و ضعف شدید جسمی که داشتند، به قم آمده بودند تا در بین یارانشان باشند.

یک نفر زیر بغل ایشان را گرفته بود تا بتواند راه برود و ایشان را با این وضعیت به جلسه آوردند. بیماری آقای توکلی به حدی تشدید شده بود که به‌سختی صحبت می‌کرد و تکلم به ایشان خیلی فشار می‌آورد. بعضی از حرف‌های آقای توکلی را اصلا متوجه نمی‌شدیم و نمی‌فهمیدیم.

ایشان به سختی پزشکشان را مجاب کرده بودند تا اجازه بدهند صحبت کنند. جلسه حس‌وحال عجیبی داشت. محل جلسه در یک حسینیه بود و ما گرد صندلی آقای دکتر حلقه زده بودیم. خیلی‌هایمان فکر می‌کردیم شاید این آخرین دیدار باشد و شاید دیگر ایشان را نبینیم. فکر می‌کردیم ایشان آمده‌اند تا آخرین توصیه‌شان را به یارانشان در دیده‌بان بکنند. همه عزیزان حاضر افرادی بودند که با انگیزه مبارزه با فساد عضو دیده‌بان شده بودند و ایشان را فرمانده ارشد خود در این مبارزه می‌دانستند.

این مبارز پیر می‌خواست تا آخرین نفس‌به مبارزه ادامه دهد و یارانش را نیز به این امر سفارش و توصیه کند. دکتر به سختی شروع به صحبت کرد:

اول: ایشان به ما توصیه کردند که مواظب باشید از مبارزه ناامید نشوید. ایشان بزرگ‌ترین خطر را در مبارزه یأس و ناامیدی می‌دانستند و در جلسه‌ها با تکیه بر آیات قرآنی و روایات نهج‌البلاغه و صحبت‌های مقام معظم رهبری سعی داشتند انگیزه ما را در مبارزه با فساد قوی کنند.

دوم : ایشان توصیه اکید به لزوم داشتن تشکیلات و تقویت آن در مبارزه با فساد داشتند. اعتقاد داشتند مفسدان شبکه درست کرده‌اند و شبکه‌ای عمل می‌کنند و ما هم باید برای مبارزه با فساد شبکه داشته باشیم؛ وگرنه موفق نمی‌شویم.

سوم : ارتباط با نخبگان جامعه و ایجاد شورونشاط در آن‌ها برای مبارزه با فساد را ضروری می‌دانستند.

چهارم : توجه به فساد یقه‌سفیدها و مدیران فاسد را توصیه می‌کردند. ایشان می‌گفتند که این‌ها از دیوار قانون بالا می‌روند و حتی فساد قانونی انجام می‌دهند. این‌ها راهکارهای قانونی را خوب بلد هستند؛ یا قانون را دور می‌زنند یا حتی قانون را به نفع خود تغییر می‌دهند و مصوبه می‌گیرند. مبارزه با این‌ها به‌مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر است. ایشان بسیار نگران بودند که شاید بعضی از دستگاه‌های نظارتی هم آلوده شده باشند و کار از اینجا برای ما بسیار سخت‌تر خواهد بود.

پنجم : ایشان با نگرانی زایدالوصفی صحبت‌های خودش را به پایان برد و همه ما نگران حال ایشان شده بودیم. صحبت‌های پایانی ایشان خیلی عجیب بود. گفتند ما باید از خشم تهیدستان بترسیم! نگران بحران‌های اجتماعی بودند. ایشان می‌گفتند در مبارزه با فساد خیلی ملاحظه کاری می‌شود و متأسفانه خیلی از مسئولان و دولتمردان نمی‌خواهند هیچ هزینه‌ای برای مبارزه با فساد بدهند و در مبارزه با فساد ترک فعل و قصور فاحش دارند. ایشان نگران تبعیض و سلیقه‌ای عمل‌کردن در برخوردها بودند.

جلسه نشت سالیانه ما تمام شد و این شد همان آخرین دیدار ما با ایشان!

ایشان به معنای واقعی کلمه با فساد و تبعیض مبارزه کرده و هرجا کوچک‌ترین شائبه فساد بود، برخورد می‌کرد. به پیشنهاد دوستان قرار بود یک مراسم نکوداشت برای ایشان برگزار شود. ترتیب جلسه داده شده بود.

پوستر همایش نیز منتشر و حتی دعوتنامه برای شهرستان‌ها نیز ارسال‌شده و قرار بود آمار افرادی که می‌خواهند در همایش نکوداشت شرکت کنند، به تهران ارسال شود؛ ولی به محض اینکه آقای دکتر متوجه شدند همایش با حمایت شهرداری است، با اصل موضوع مخالفت کردند. به‌راستی ایشان نه‌تنها مطالبه‌گر اجرای عدالت بودند، واقعا با عدالت زندگی کردند.

احمدآقا به ما توصیه می‌کردند خیلی مواظب باشید که در مبارزه با فساد به جناح‌بندی‌های سیاسی توجه نکنید و فقط به اجرای عدالت و طرف‌داری از حق فکر کنید. آقای توکلی به معنای واقعی کلمه در نقد وضع موجود پیشگام بودند و کاری به چپ و راست نداشتند.

با وجود سابقه انقلابی و پایمردی بر ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی، چه در زیست شخصی و چه در ظهور و بروز سیاسی، هیچ‌گاه ایراد‌ها، تضاد‌ها، مشکلات و چالش‌های موجود را کتمان نمی‌کردند و یک عدالت‌خواه واقعی بودند.