حاشیه نشینی
NONE
۱۰:۲۵ - دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰

دسترنج برای حاشیه‌نشین‌ها

کلان‌شهرها روزبه‌روز بزرگ‌تر و فربه‌تر و به‌مراتب زندگی در آن‌ها سخت‌تر می‌شود. روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک با رؤیای یافتن زندگی بهتر و ایدئال‌تر شهر و روستای خود را ترک می‌کنند و راهی کلان‌شهرها می‌شوند؛ جایی که البته برای زندگی خیلی از مهاجرها ساخته نشده است و به ناچار آن‌ها را روانه حاشیه‌ها می‌کند؛ حاشیه‌ای ناامن، اما ارزان که حداقل امکانات را هم برای ساکنانش فراهم نکرده است. نتایج پژوهشی تحت عنوان «تحلیل علل اقتصادی‌اجتماعی حاشیه‌نشینی در شهر اصفهان»، نوشته علی زنگی‌آبادی و اصغر ضرابی که به مطالعه و بررسی علل شکل‌گیری پدیده حاشیه‌نشینی در شهر اصفهان از دهه 1340 تاکنون (زمان آغاز شهرنشینی شتابان و ناهمگون در ایران) پرداخته، نشان می‌دهد: «5/44درصد از پاسخ‌گویان مناطق حاشیه‌نشین، مهاجر غیربومی بوده و 57.8درصد آنان قبلا در محله دیگری از شهر اصفهان زندگی می‌کرده‌اند که اکثر اینان را می‌توان در زمره رانده‌شدگان از متن به حاشیه نامید.

NONE
۱۰:۲۳ - سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰

حاشیه‌های پر متن!

بر اساس یک قاعده منطقی، میزان مشخصی از امکانات طبـیعی، زیست‌محیطی و شهری برای حجم مشخصی از جمعیت یک محدوده به نام روستا یا شهر قابلیت پاسخ‌گویی دارد و اگر حجم جمعیت از میزان امکانات فراتر برود، چرخه بده بستان مردم با امکانات موجود برهم‌خورده و مشکلات کوچک و بزرگ یک‌به‌یک به دنبال همدیگر بروز می‌کنند. این وصف‌الحال شهر اصفهان در یکی‌دو دهه اخیر است! شهری که به‌واسطه حمل وزنه‌های سنگینِ کارخانه‌های صنعتی بر شانه‌های نحیفش، یک از مقصدهای مهاجرت در دو سه دهه اخیر بوده و بیش‌ازحد توان و ظرفیتش از مهاجران خود میزبانی کرده است. اما حال که به وضعی چنین نگران‌کننده دچار شده، بد نیست بپرسیم جای‌دادن جمعیتی فراتر از توان این شهر در آنچه مضراتی را عاید شهر و مردمانش کرده، به دنبال خود چه پدیده‌هایی را به همراه داشته است؟

NONE
۱۰:۱۷ - سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰

فقر ‌ زیر سایه حاشیه‌ها

رشد اقتصادی سریع و گام‌نهادن در یک شیب تند صنعتی‌شدن در ایران، در دهه‌های 30 تا 50 خورشیدی، اگرچه در ظاهر شکل و شمایل کشور را به‌روز کرد، اما همراه بود با پایه‌گذاری تغییری که بعدها نیز عامدانه یا سهوا  پی گرفته شد: میل به شهر گستری. اگر در دهه 20 و ماقبل، عمده جمعیت ایران جمعیتی مبتنی بر کشاورزی و عمدتا روستانشین بود که ذیل یک نظام عمیقا نابرابر می‌زیست؛ ورود کارخانه‌ها اما کمکی به تغییر قشربندی اجتماعی نکرد. درواقع این تغییر تنها سیل جدیدی از مهاجران را به شهرها گسیل داشت که در حاشیه‌ها اسکان داده شدند و همچنان ذیل نظامی نابرابر به زندگی‌شان ادامه می‌دادند. در این یادداشت بر آنم تا موضوع را از منظر تغییر سیمای شهرها و مسئله حاشیه‌نشینی و فقر از همان دهه‌ها تا امروز موردبررسی قرار دهم.

NONE
۱۱:۳۳ - جمعه ۱۳ فروردین ۱۴۰۰

پنهان‌کردن نامرتبی‌های زیر فرش

با گسترش شهرها، فضاهای حاشیه‌ای نیز بیشتر می‌شوند. حاشیه‌ها را شاید بتوان دو دسته کرد: مناطقی که موقعیت قرارگیری‌شان، در مرز شهر و غیرشهر است1؛ و مناطقی که اگرچه درون شهر هستند، اما گویی به تدریج از مرکزیت دید خارج شده‌اند.2 چنین می‌نماید که هر دوی این دسته‌ها کم‌کم غیرشهر (جایی که شهر یا جزیی از شهر نیست) تصور شده‌اند.‌ به همین سبب از مواهب زندگی شهری خلع و به حاشیه رانده شده‌اند. چنین وضعیتی درواقع در دوگانه‌سازی میان شهر با غیرشهر به وجود می‌آید. شرایطی برآمده از افراط در آرمانی مدرن: شهرنشینی.
NONE
۰۹:۰۶ - دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹

حاشیه نشینی نصف جهان

 شهرنشینی و صنعتی شدن را مترادف متمدن شدن و توسعه می‌دانند؛ اما اداره و ساماندهی جامعه نوین و توسعه فزاینده آن پیچیدگی‌هایی ایجاد کرده که در بیشتر موارد به درماندگی‌هایی ختم شده‌اند و امروزه با واژه بحران شناخته می‌شوند: بحران محیط زیست، بحران ایدز، بحران فقر و بالاخره بحران حاشیه‌نشینی شهری که به طور مستقیم در حوزه مدیریت شهری و توسعه قرار می‌گیرد.باید توجه داشت که افزایش میزان جرائم در سال‌های اخیر تصادفی نیست و ریشه در گسترش شتابان حاشیه نشینی شهری دارد؛ به همین خاطر کلان‌شهرهای کشور با جاذبه‌های اقتصادی‌ فرهنگی در معرض خطر هستند؛ چرا که فرایند افزایش جمعیت مهاجران مناطق، سرعت زیادی داشته است.

NONE
۰۸:۱۷ - دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۹

سایه حاشیه بر شهر

زنگ خطر حاشیه‌نشینی سال‌هاست نواخته شده؛ اما انتشار تصویر نوزاد رها شده در یکی از مناطق شهر، چهره خشن آن را عریان کرد. شورای شهر اصفهان بارها درباره هزینه اندک حاشیه‌نشینی در اصفهان هشدار داده بود؛ ولی از آنجا که حاشیه‌های شهر و آسیب‌هایش متولی واحد و قدرتمند ندارد؛ بنابراین همه نهادهای ذی‌ربط و با ربط به سادگی و به بهانه کسری بودجه از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کردند و آنچه نباید، رخ داد. همه این سال‌ها مدیریت شهر اصفهان برای سامان‌دهی و حل مشکلات حاشیه‌های شهر تنها بود و مگر یک دست چقدر توان دارد و تا چه اندازه می‌تواند وظایف بقیه متولیان را به دوش بکشد؟

NONE
۱۱:۲۳ - سه شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹

به زمین می‌گویم بیهوده نچرخ

سعید محسنی از ابتدای دهه 80 تاکنون «آوازی برای سنجاقک‌های مرده»، «دختری که خودش را خورد»، «نهنگی که یونس را خورد هنوز زنده است»، «کاپیتان بابک» و آخرین اثرش «برسد به دست لیلا حاتمی» را منتشر کرده است. از او نمایشنامه‌«ردپا اگر ماندنی بود هیچ‌کس راه خانه‌اش را گم نمی‌کرد» در قالب کتاب و نمایشنامه‌هایی پراکنده در نشریه‌های نمایشی منتشر شده است. اکنون دو دهه است که آثار او روی نشر را به خود می‌بیند و پس‌ازاین مدت می‌توان از مجموعه آثار او و ویژگی‌های مشترکش سخن گفت.