
این روزها رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری نگران آینده روابط غرب با ایران و توافقهای احتمالی میان آنها، بهخصوص با توجه به از سرگرفتن مذاکرات وین است. تحرکها و تنشها علیه ایران و به قولی دستوپازدنهای اخیر اسرائیل هرروز به شکلی جدید و بیشازپیش دیده میشود و با تهدید اخیر نظامی این رژیم غاصب علیه فعالیتهای هستهای کشورمان نیز به اوج خود رسیده است. اواخر آذرماه یک ژنرال اسرائیلی ادعا کرد هر وقت ایران به مرحله گریز هستهای برسد، فردای آن روز اسرائیل اقدام نظامی علیه تهران انجام خواهد داد. روز سهشنبه (30 آذر) فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) سپاه پاسداران در واکنش به این تهدید اعلام کرد که هرگونه تهدید مراکز هستهای و نظامی ایران با پاسخ قاطع نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد.













سیر مذاکرات ایران و عربستان به منظور عادی سازی روابط ادامه دارد و در حال حاضر دو طرف در مراحل اولیه توافقها بر سر بازگشایی کنسولگریهای خود هستند. از ماه آوریل سال جاری میلادی، چهار دور گفتوگو پس از شش سال عدم روابط دیپلماتیک میان این دو کشور برگزار شده است و این روزها خبر اعلام توافق نهایی طی چند هفته آینده میان آنها از سوی برخی رسانههای بینالمللی شنیده میشود. این در حالی است که فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان سعودی از جدیت و تمایل ریاض در خصوص مذاکرات و ترمیم روابط با تهران میگوید و از آخرین تغییرات برای یک توافق نهایی طی روزهای آینده خبر داده است و امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران نیز عنوان کرده که به نتیجه و توافقهایی رسیدهایم اما هنوز به گفتوگوهای بیشتر نیاز است.













دور جدید روابط دیپلماتیک ایران با تأکید بر اولویت سیاست همسایگی و منطقهای و بر مبنای گفتوگوهای دوجانبه و چندجانبه دردولت سیزدهم آغاز شده است. تعاملاتی که این روزها بر پایه سفــرهای منطقهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان میچرخد و موضوع تحولات مرزی شمال غربی ایران نیز پایه ثابت دیدارهای او با همتایانش در کشورهای میزبان بوده است.













ایروان پایتخت ارمنستان است که رشته کوههای آرارات در اطراف این شهر امتداد پیدا کردهاند. برای اولین بار در کتیبه داریوش، نام ارمنستان دیده میشود که چنین نوشته شده: «سرزمین یونتوس یا ارمنستان را فتح کردیم.» بعد از فروپاشی شوروی، ارمنستان به استقلال رسید و ایروان تغییرات زیادی کرد. قلعه نظامی رومیان، آثار مربوط به اقوام اوراتورها و برج و باروهای ترکی بناهای باستانی این شهر هستند. به دلیل وجود اقلیت ارمنی در اصفهان، این شهر در اردیبهشت 1379 به عنوان خواهرخوانده اصفهان برگزیده شد. محورهای این پیمان، مسائل فرهنگی و تأمین نیاز اتباع دو کشور را شامل میشوند.













آیین امضای تفاهمنامه خواهرخواندگی اصفهان و سمرقند روز گذشته توسط شهرداران این دو شهر به صورت برخط برگزار شد. بدین ترتیب، سمرقند لقب چهاردهمین خواهرخوانده اصفهان را به خود گرفت و شهرهای پورتو (پرتغال) و حیدرآباد (هند) هم دو شهر دیگری هستند که اصفهان در آستانه عقد تفاهمنامه خواهرخواندگی با آنها قرار دارد. به گزارش ایمنا، قدرتاله نوروزی در آغاز این مراسم گفت: اصفهان و سمرقند میتوانند با بهرهگیری از اشتراکات و بناهای تاریخی و فرهنگی خود تعاملات فرهنگی ایران و ازبکستان را نمایندگی کنند و نقطه ارتباط فرهنگی دو کشور باشند.













در ادبیات علوم سیاسی، یک نکته ظریف، اما بسیار ژرف وجود دارد که به تعریف دو عبارت «روابط بینالملل» و «سیاست بینالملل» اشاره دارد. سیاست بینالملل به ارتباط رسمی و استاندارد دولتها بهعنوان بازیگران نظام بینالملل اشاره دارد که از مجرای قواعد و اصول ویژه این حوزه انجام میپذیرد و مجریان آن هم ریاستهای جمهوری، نخستوزیران، سفرا و دیپلماتها هستند. از سوی دیگر ،روابط بینالملل به ارتباطهای دو و چندسویه بین دولتها، ملتها، سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای دولتی و مجموعههای دانشگاهی و علمی اشاره دارد. هر کدام از این گروهها میتواند زیرشاخههای دیگری را نیز در بر گیرد.













صبح روز گذشته (30 دی ماه) نشست خبری طرح «شهرونددیپلمات» با حضــــــور علیرضا سالاریان، رئیــــــس نماینــــــدگی وزارت امورخارجـــــه در اصفهان و ایمان حجتی، مدیرکل اداره ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان و اصحاب رسانه برگزار شد. مدیرکل اداره ارتباطات و امور بینالمللی شهرداری اصفهان در آغاز این نشست که با هدف بررسی جزئیات طرح «شهرونددیپلمات» و پاسخ به سؤال خبرنگاران در این باره گذشت، گفت: «شهرونددیپلمات عنوانی است که این روزها فراخوان آن در سطح شهر اصفهان منتشر و اعلام شده است. ما از کنشگران بینالمللی در سطح اصفهان میخواهیم که به یاری شهرداری اصفهان برای توسعه ارتباطات بینالمللی بشتابند.»













طی دو دهه گذشته، جهانیسازی اقتصادی بسیاری از بخشهای زندگی بشر را تغییر داده و منجر به نوعی وابستگی گسترده میان کشورها شده است. این امر از یکسو سببساز تعامل و از سوی دیگر منجر به گستردهشدن دامنه تعارضات شده است. در این راستا اگرچه دولتها همچنان واحد اصلی در سطح روابط بینالملل به شمار میروند، اما بازیگران دیگری گاه با قدرت بیشتر به ویژه در ساحتهای غیرسیاسی و غیرنظامی واحد عرصه بین الملل شدهاند.













طی دهههای اخیر تعامل انسانها با یکدیگر تحتتأثیر جهانیشدن و فراتر از مرزها تعریف میشود. ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زندگی بشر در سلطه این عامل است و شهرها و شهروندان نیز در معرض آن بسیار متحول شدهاند؛این در حالی است که ارتباطات گسترده خارج از روابط دولتی کلانشهرها و در سایه دیپلماسی شهری چشمانداز روشنی را در بالابردن کیفیت زندگی شهری به همراه دارد و برای حفظ آن همگامی و همراهی با جهانیان، مشورت و به اشتراکگذاشتن تجارب در هر زمینهای را میطلبد.













شهرها طی دهههای اخیر به یکی از بازیگران نوظهور عرصه روابط بینالملل مبدل شدهاند. تا پیشازاین دولت_ملت بهعنوان تنها واحد تعامل در عرصه بینالمللی شناخته میشد و بازیگران حاشیهای کمتر امکان ظهور و بروز پیدا میکردند؛ بااینحال تحولات حوزه روابط بینالملل سبب شد که بهمرور تمایل دولتها برای بهکارگیری اشکال جدید دیپلماسی که گاه از حوزه نفوذ و اثرگذاری بیشتری نیز برخوردار است، افزایش یابد. در این میان شهرها و بهویژه کلانشهرها بهعنوان یکی از داوطلبان اصلی به ایفای نقش در حوزه روابط خارجی پرداختند.













همانطور که شهرها و مسئولان شهری نقش بسزایی در توسعه کشورها با داشتن روابط دیپلماتیک خارج از محدوده نظامهای حاکم دارند، شهروندان نیز ازجمله بازیگرانی هستند که میتوانند به همراه شهرداریها و نمایندگان این حکومتهای محلی نقش مستقل خود را در ارتباطات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نشان دهند؛ آنچه بر تمرکززدایی از حکومتهای شهری استوار است و شهرداریها میتوانند با ایجاد فضا و بسترهای مناسب در ارتباط شهروندان با دیگر نهادها و سازمانهای بینالمللی، مسیر خود را در جهت گسترش روابط بینالملل و توسعه شهری هموار سازند.













در عالم سیاست رویکردهای شخصی هیچ فرد اهل قدرتی به مثابه شخصیت دیگر نخواهد بود. قدرتمندان همانند شهروندان عادی از خلق و خوی متفاوت، متضاد، ناهمگن و بعضا غیرقابل پیشبینی برخوردارند، ولی همین اشخاص در زمانی که در مقام بالاترین قدرت اجرایی، حقوقی و قضایی یک سرزمین قرار میگیرند بیش از آنکه بازتابنده رفتارهای فردی در زیست سیاسی باشند، منعکسکننده سیاستگذاریها، برنامهها و اهداف کلان قدرت هستند.