
«مرتضی صمدیهلباف» سال ۱۳۲۵ در شهر اصفهان به دنیا آمد. دانشجوی نمونه و معروف مهندسی دانشگاه آریامهر بود که قبل از 1350 به عضویت «سازمان مجاهدین خلق ایران» درآمد و از این طریق، در عملیات بسیاری شرکت کرد. گفته بود ابتدا در یک کادر علنی فعالیت میکرده که با سازمان مخفی در ارتباط بوده است؛ اما بعد از اینکه یک مسئله امنیتی برایش بهوجود میآید، مخفی میشود و اینگونه زندگی سیاسی و مخفی مرتضی آغاز و با انجام فعالیتهای سیاسی ضد رژیم، حساسیت ساواک درباره او برانگیخته میشود. مرتضی با پیبردن به هویت مارکسیستی سازمان مجاهدین، بهصورت رسمی جدایی خود را از سازمان مجاهدین اعلام میکند؛ بنابراین اعضای گروه، همه عزمشان را برای ازمیانبرداشتن او جزم میکنند.





طرح پرسش از بنیانهای معرفتی روشنفکران ایرانی در حوزههای مختلف فکری و نوع کنشگری آنان در عرصه فکر و عمل از زمان جنبش مشروطه تا شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی را میتوان در آثار متفاوتی مشاهده کرد. کتابهایی که طی دو دهه اخیر منتشر شده و با استقبال از سوی جامعه کتابخوان کشور روبرو شدهاند. (روشنفکران ایران در قرن بیستم، علی قیصری؛ اسلام نواندیش در ایران، محسن آلغفور؛ روشنفکران ایرانی و غرب، مهرزاد بروجردی؛ تاملی در مدرنیته ایرانی، علی میرسپاسی)





یرواند آبراهامیان کتابی دارد با نام «اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی». پژوهش او درباره سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از ابتدای شکلگیری این تشکیلات سیاسی-نظامی و تشکیل شورای ملی مقاومت با همکاری و همراهی بنیصدر و جمعی از مخالفان جمهوری اسلامی در کشور فرانسه است. متأسفانه این کتاب به دلایل ناشناخته در کشور خودمان منتشر نشده است.





جوانی در حوالی خیابان انقلاب تهران به همراه جمعی از دوستانش فریادی کشید و جمعیت را به سوی خود جلب کرد تا بیانیهای را به اطلاع عموم برساند، بیانیه ای که در آن به وضوح مبارزه مسلحانه و تهدید سران نظام جمهوری اسلامی به دست سازمان مجاهدین خلق ایران به گوش همه رسید. شاید آن […]