
محله ابر از سمت شرق با میدان اریسون، از جنوب با بلوار جی غربی و خیابان اریسون و از غرب با خیابان اللهاکبر محدود شده و با محلههای تالار، بوزان، شهید رجائی، کنگاز و سلطانآباد مجاورت دارد.

«من هرگز درصدد ترسيم نقشه اصفهان برنيامدهام و آن را نكشيدهام، دورنمای آن را نيز جز آنچه در آغاز اين سياحتنامه آمده طرح نكردهام، اما همين قدر میگويم كه… از هر سو بدان بنگريم، بسان جنگلی انبوه و پردرخت مینمايد كه از خلال درختان سر به آسمان كشيدهاش چندين گنبد و مناره و گلدسته …جلوهگری میكند…» این جملات ژان شاردن است در توصیف باغشهر اصفهان. باغشهری که امروزه دیگر چندان خبری از آن نیست.

بیش از هزار سال پیش، در سال 414 هجری قمری چهار مرد در لباس صوفیان، مخفیانه از سمت محله آهنگران و بیدآباد وارد اصفهان شدند. یکی از این چهار نفر مهمترین و مشهورترین دانشمند و پزشک تاریخ ایران بود که کتاب «قانون»اش تا همین قرن نوزدهم در مجامع علمی اروپا بهعنوان کتاب مرجع تدریس میشد. ابوعلی حسین بن عبدالله بنسینا در سال 370 قمری در بخارا متولد شد و به استناد کتاب تاریخ ابناثیر در اصفهان از دنیا رفت و شاید در مدرسه خودش هم دفن شد. کمی آنسوتر دومناره بلندبالا احتمال وجود یک مدرسه از دوره آل مظفر را در محله دردشت مطرح میکند. مدرسهای که به همت ملکه مقتول اصفهان، یعنی سلطان بختآغا بنا شده و پس از قتلش در همانجا هم دفن شد. اینگونه است که مدرسهآرامگاههای اصفهان پیوندگاه دانش و تاریخ در این شهر باستانی شد.





آداب برپاکردن خیمه در تکیه سیچان یکی از دیدنیترین رسوم بهجامانده از گذشته است. اگرچه برپا کردن چنین خیمه بزرگی نهتنها دستورالعمل خاصی دارد که نیاز به قدرت بدنی مردان محله نیز دارد؛ اما برای بسیاری از مردم، برپاکردن خیمه یادآور آیینی است که از پیشینیان بهجامانده است. علاوه بر این سنگاب این تکیه نیز یکی از جاذبههای دیدنی محله سیچان است. سنگابی که روی آن اسم اللهوردیخان بهوضوح دیده میشود.


اگر در یک کشف هیجانانگیز، نقشهای از اصفهان هزار سال پیش ناگهان پیدا میشد، شهری با تقسیمبندی کاملا متفاوت نسبت به امروز راپیش روی خود میدیدیم. شهری که با مرکزیت میدان عتیق گسترش پیدا کرده بود و در کنار محلههای بزرگ دردشت و جوباره از چند محله فرعی تشکیل میشد. یکی از این محلهها که ریشههای بسیار کهنی در اصفهان پیش از اسلام هم داشته، محله کرّان بوده است. محلهای که گفته میشود از روستاهای اطراف شهر یهودیه قدیم بوده و پس از اسلام به یکی از محلههای شهر اصفهان بدل شده است. محلهای که بیش از همه ردپای سلجوقیان در کوچهپسکوچههایش پیداست. یکی از این ردپاها از بقیه شاخصتر و مهمتر است؛ زیرا ما را یکراست تا مقبره مهمترین وزیر تاریخ ایران پس از اسلام راهنمایی میکند. مجموعه مطالب «در رکاب تاریخ» این هفته به یک محله تاریخی پرجواهر اما مهجور میپردازد.





رنها پیش از آنکه اصفهان بر محور نقشجهان تولدی دوباره پیدا کند، محلههای این شهر کهنسال، پیرامون میدان عتیق گسترش یافـتـه بودند. محلههایی باســتــانـــی که از اسامی و افسانههایش معلوم است در دوره پیش از اسلام نیز زنده و پویا بودهاند. سنبلستان یکی از همین محلههای افسانهای است. محلهای که فرهنگعامه بسیار غنی دارد و روایتهای تاریــخـیاش از دورههــای ساسانی تا قاجار را شامل شـــده و دهانبهدهان نقل میشود. رکــابزدن در کوچهپسکوچههای سنبلستان مثل پاروزدن در دریای هــمـیــن روایتها و افسانههای عامیانه است.





چند روزی است یک گروه واتساپی بهنام «محله علیقلی آقا» درست شده است و اهالی محله، ازجمله اینجانب (لابد مرد خانه!) را به این گروه add کردهاند. البته درواقع یکجور «کانال» است؛ چون فقط ادمین میتواند چیزی در گروه بگذارد و فقط هم ادمین میتواند کسی را add کند. هنوز که دو سه روزی از تأسیس این گروه میگذرد، البته هیچ مطلب یا پیامی در گروه درج نشده است؛ فقط تعداد دویستوچند نفری که یکی پس از دیگری add میشوند و همین حدود یا کمی کمتر افرادی که گروه را ترک میکنند. با اینوصف اما چند نکته قابلملاحظه را میتوان در سفیدیهای این «متن» خواند: