
داگلاس نورث در کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» کشورهای دسترسی باز و دسترسی محدود را از هم تفکیک میکند و بر آن است که شاید اصلیترین عامل توسعهیافتگی یا توسعهنیافتگی کشورها را در همین تمایز باید جست. اما این دو به چه معنا هستند؟ مختصراً میتوان گفت در نظم دسترسی محدود فرادستان یا طبقه مسلط دسترسی به امتیازاتی همچون حقوق مالکیت و منابع و رقابت و سازمانها را تنها به همان اعضای مسلط محدود میکنند.



یکی از سوالاتی که همواره ذهن انسان را مشغول داشته این است که آدمی برای کار زندگی میکند یا برای زندگی کار میکند؟ برای پاسخ به این سوا ل بهتر است به نسبت کار واوقات فراغت پرداخته شود.آیا کار وفراغت متضاد همدیگر هستند یا مکمل همدیگر؟ پیش از انقلاب صنعتی مرز بین کارو فراغت نامحسوس بود؛ عمدتا اشتغال به کاردرخانه ومحدوده نزدیک آن وجود داشت واعضای خانواده همه باهم به کار و بعد از آن استراحت میپرداختند. یعنی محتوا و فرم این دو مفهوم در هم تنیده بود وفراغت به معنای کنونی آن وجود نداشت؛ مخصوصا برای طبقات پایین جامعه. رد پای این دو مفهوم را میتوان پس از انقلاب صنعتی اول پیگیری کرد.





















