به گزارش اصفهان زیبا؛ هنگام ظهر بازار مقصودبیک در ضلع جنوبشرقی میدان نقشجهان همچنان در تکاپوست. صدای چکش مسگرها و قلمزنها، چرخدستی خریداران، سلام و خداحافظی کسبه و مردم در فضای بازار میپیچد. چند قدم آنطرفتر سکوتی ماندگار برقرار است؛ زیر گنبد مسجد، سکوتی از قدمت تاریخ شکل گرفته است؛ بهطوریکه گردشگران داخلی و خارجی کمتر درباره این اثر تاریخی شنیدهاند و دیدهاند.
در سایهٔ امامزاده احمد و میان کوچههای سنگفرشِ مقصودبیک و حسنآباد، بنایی آرام و کمهیاهو قرار گرفته است: مسجد و آرامگاهِ «ساروتقی».
این مکان که یادگاری از واپسین روزهای صفویه و گذار به دوران قاجار است، امروز هم بهعنوان مسجدی فعال و همچون گوشهای از تاریخ شهر، از گردشگران و نمازگزاران میزبانی میکند.
هوای بازار، سرد و بوی ادویهها را با خود دارد. از دور، گنبد سادهٔ آجریِ بنای ساروتقی دیده میشود. سردرِ آجریِ رو به بازار، با کتیبهٔ خوشخطِ محمدرضا امامی، ورود را علامتگذاری کرده است. درون، اما چیز دیگری انتظار بازدیدکنندگان را میکشد: گنبدی با تذهیبِ پر جزئیات که ورای سادگیِ نمای بیرونی، جلوهای تقریبا درخور کاخهای صفوی عرضه میکند.
درگاه مسجد ساروتقی را که رد میکنم، صدای گامهای آهسته روی سنگِ مسجد میآید. حالا در آخرین ماه فصل پاییز هوا سرد و سوزناک است؛ ولی در گرمای تابستان، سایهٔ گنبد و ضخامت دیوارها نوعی خنکیِ مرطوب در فضا پدید میآورد. نورهایی از پنجرههای بالا میتابد؛ باریکههای نور، ذرات گردِ شناور در هوا را روشن میکنند و گلهای نقاشیِ سقف بهصورت ناپایدار میدرخشند. سکوتی ساکن چاشنیِ گاهبهگاهِ زمزمهٔ دعا و ذکر نمازگزاران میشود.
بوی خاکِ کهنِ آجر با سردی هوا درهمآمیخته است. صدای بستهشدنِ کرکرههای مغازهها، گفتوگوی کوتاهِ کسبه و مردم و گاهی عطری از چای تازه از لابهلای دیوارها به داخل مسجد نفوذ میکند. مردم و کسبه برای نماز ظهر به مسجد میآیند؛ دوسهنفری میایستند؛ سر به سقف بلند میکنند؛ چند ثانیه نفسشان حبس میشود و محو تماشا میشوند و پس از اقامه نمازجماعت دوباره به بازار بازمیگردند.
نمای بیرونیِ گنبد مسجد ساروتقی، دیوارهای آجری و کمتزیین و تقریبا ساده است. برخورد نخستِ رهگذران، شاید یادآورِ کارکردِ مرسوم در بافت بازار باشد؛ ساده، صمیمی و بیتکلف؛ اما آنان بهمحض ورود به مسجد، چشمانداز دیگری را میبینند: زیر گنبد، نقوشِ پیچیده و تذهیبیِ معروف به «زرنشان» که سطح داخلیِ گنبد را پوشاندهاند. رنگها، هرچند امروزه تا حدی خاموش هستند، اما همچنان ترکیبی از لاجورد، زر و فیروزه را نمایان میکنند؛ ترکیبی که از نزدیکیِ هزاران دستِ مرمتگر یا شاید سالها تابش نور، جلوهای براق و درعینحال فرسوده بهجا گذاشته است. قطر فضای زیر گنبد، بنا بر اندازههایی که در اسناد محلی آمده، حدود ۱۷ تا ۱۷,۶۸ متر است؛ عددی که نسبتا بزرگ برای مسجدی در بافت بازار محسوب میشود و بر تأثیرگذاری بصریِ گنبد میافزاید.
نمازخانه کمی بالاتر از حیاط قرارگرفته و محراب اندکی فروتر از سطحِ کفِ نمازخانه تعبیهشده است. پلان کلی ساده و متقارن است: چند ایوان کوچک، حجرههایی که زمانی کاربری تجاری یا خدماتی داشتهاند و صحنی کوچک که در مرکز قرار دارد. این سادگیِ کلی، زمینهای فراهم کرده تا درونِ گنبدِ مرکزی بیشازپیش برجسته شود و نگاه را به بالا بکشد.
ساروتقی؛ مردِ تاریخ در دلِ بنا
بنای مسجد-آرامگاه نام را از صاحب و سازندهاش گرفته است: میرزا محمدتقی معروف به ساروتقی (ملقب به اعتمادالدوله) فرزند یک نانوا، وزیرِ دورهٔ شاه صفی و آغاز حکومت شاهعباس دوم. روایتهای تاریخی میگویند که او در ایامی که از اعتماد دربار برخوردار بود، مأموریتهایی گسترده، ازجمله مرمت ترکهای گنبد حرم امیرالمؤمنین در نجف و تلاش برای توسعهٔ حرم و هدایتِ نهرهایی از فرات را با موفقیت انجام داد و ظرف سه سال مأموریتش را به پایان رساند؛ سپس به سمت وزارت اعظم رسید؛ بااینحال دوران نفوذش پایان خوشی نداشت: در بیستمِ شعبان ۱۰۵۵ هـ. ق، در خانهاش مورد توطئهٔ قورچیباشی قرار گرفت و به قتل رسید.
منابع نقل میکنند که تنها پنج روز پس از این حادثه، شاهعباس دوم و مادرش به تجسس و مجازات عاملان توطئه پرداختند.
ثبت ملی و حفاظت از این اثر تاریخی
این مجموعه، شامل مسجد، بازارچه و برخی فضاهای وابسته، در فهرست آثار ملی ایران ثبتشده است (شمارهٔ ثبت: ۱۷۴۷۷؛ ثبت در ۶ اسفند ۱۳۸۵).
این ثبت رسمی کمک کرده است مرمتها و حفاظتهایی در مقاطع مختلف انجام شود؛ بااینحال، مرمتهای انجامشده گاهی بهصورت موردی بوده و نیاز مداومِ برنامهریزیشده برای حفاظتِ مستمر همچنان احساس میشود.
امکان بازدید برای گردشگران
درهای مسجد معمولا در اوقات اذان و برای نماز باز است؛ بازدید گردشگران در زمانهایی که مسجد فعال نیست نیز امکانپذیر است؛ اما باید توجه داشت که این بنا، مورداستفادهٔ آیینی است و رفتوآمد باید با احترام و رعایت آداب همراه باشد. بازدید معمولی بین ۲۰ تا ۶۰ دقیقه زمان میبرد.بازدیدکنندگان غالبا اشاره میکنند که لحظهٔ دیدن گنبد از درون، اصلیترین تجربهٔ بصریِ آنها بوده است.
وقتی از مسجد بیرون میآیم، صدای بازار دوباره مرا در خود فرومیکشد؛ اما لحظهای که در زیر گنبد ایستاده بودم، زمان طور دیگری حس میشد؛ زمانی که روایتهای سیاسی و وظیفههای مرمتیِ قرن هفدهم، در کنار کارکردهای سادهٔ روزمرهٔ بازار، همه در دلِ آجرها و کتیبهها انباشته شدهاند.
مسجد ساروتقی، جایی است که سادگیِ بیرونیاش، پردهای بر جلالِ نهفته درونی آن است؛ این تضاد، مسجد را به جاذبهای خاص در بافت تاریخی اصفهان تبدیل کرده است: بنایی ساده، اما با درونی باشکوه؛ گمنام و ناشناخته، اما حامل بخش مهمی از تاریخ صفوی؛ بیصدا و آرام، اما زنده، دیدنی و جذاب در دل بازار نقشجهان.
شاید همین ویژگیهاست که باعث میشود بازدیدکنندهها، حتی اگر فقط چند دقیقه میان خرید و کار وارد مسجد شوند، با تجربهای جدید به بیرون برمیگردند، تجربهٔ دیدن گنجی پنهان در قلب شلوغترین قسمت شهر.




