به گزارش اصفهان زیبا؛ در عصر پیشرفت و تکنولوژی همه اقشار و اصناف و ردههای سنی در میدان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ایفای نقش میکنند. گاهی در مقام گروه تأثیرگذار، عامل و فاعل میشوند و گاهی در جایگاه تأثیرپذیر، مخاطب و گروه هدف تلقی میشوند.
در این میان اگرچه عدهای کودکان را گروهی کماهمیت میپندارند، گروه سنی کودکان ازلحاظ پذیرش مفاهیم و دریافت آموزهها بسیار آماده و مشتاق یادگیری هرچهتمامتر مفاهیم هستند و چشمپوشی از این ظرفیتهای ناب و رهاکردن آنها تا نوجوانی و جوانی، رهاکردن آینده فرهنگی و اجتماعی جامعه و کشور است.
صحبت از آینده فرهنگی به میان آمد؛ لازم است به این مقوله هم بپردازیم که کار فرهنگی امروز بر روی هر رده سنی، آینده فرهنگی جامعه را میسازد. فرهنگ مردم هر کشور تحرکات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و… آن مردم را تحتالشعاع قرار میدهد و حتی میتوان گفت سرمنشأ آن فعالیتها خواهد بود.
از این منظر، ساختن و پرداختن فرهنگ آن دسته از کسانی که آینده با آنها شکل میگیرد، ضرورتی دوچندان دارد. کار فرهنگی بر روی کودکان، بهمنزله سرمایهگذاری برای آینده است. سرمایهگذاری که منفعت برنده آن، خود کودکانی هستند که در آینده هر یک گوشهای از این جامعه را میگیرند و رد پایی از خود به میان میگذارند.
به همین دلیل بیتوجهی به این موضوع مهم خیانت به کودکان خودمان است و بهاصطلاح میگویند اگر ما برنامهای برای فرزندانمان نداشته باشیم، کسانی که نباید، برای فرزندانمان برنامه دارند؛ آن هم با سلیقه و نفع خودشان. آنجاست که باید از الان سند آینده کشور را به نامشان زد و این دور از ذهن و واقعیت نیست اگر کسانی نباشند که دست به کار فرهنگی برای این کودکان بزنند.
با این تفاسیر، اهمیت پرداختن به موضوع کار فرهنگی برای کودکان، ما را به کانونها و شخصیتهای فرهنگی رساند که در این میدان دست به کار شدهاند. کانونها و شخصهایی که رسالت خود را دریافت کردند و درصدد انجام آن برآمدند.
در مسیر جستوجوی فعالان فرهنگی حوزه کودکان با شخصیتی آشنا شدیم که زندگی خود را وقف کودکان کرده است. خانم محبوبه رنجبر متولد ۱۳۵۷ است. او پس از گذراندن دورههای تخصصی در راستای فعالیت فرهنگی برای کودکان، در ابتدا کار خود را در مجموعه های فرهنگی و مساجد شروع کرده و در چند سال گذشته نیز بر فعالیت در مدارس متمرکز شده است؛ شخصیتی که برای آشنایی بیشتر با فعالیتهایش با او به گفتوگو نشستیم.
اهمیت کار فرهنگی بر روی کودکان را در چه میبینید؟
کودکان در سنی هستند که شخصیتشان در حال شکلگیری است و مانند چیزی که بر روی سنگ حک شود، یادگیری آنها ماندگار است.
افراد نوجوان چهارچوب فکریشان تشکیل شده است و افراد پیشنوجوان که در سال سوم دبستان هستند، هم تقریبا الگو و فضای ذهنیشان شکل گرفته است و در برابر آموزههایشان از پدر و مادر و اطرافیان میتوانند مقابله و انتقاد بکنند یا پذیرش نداشته باشند.
اما افراد سن پایینتر یک فضای بکر و دستنخوردهای دارند که اگر مربی بتواند در کنار خانواده، خوب کار کند، تأثیرگذاری بیشتری دارد. این مسئله مهم است که اگر خانواده همراهی کند و ادبیات مربی و خانواده مشترک یا به یکدیگر نزدیک باشد، تأثیرگذاری چند برابر میشود.
البته گاهی ممکن است خانواده از آن فضاها دور باشد، در این شرایط اگر مربی بتواند از در مهر و محبت وارد شود، کودک مربی را الگوی خودش قرار داده و تا آخر ادامه میدهد. بهعلاوه ممکن است بعضی مربیها مقید و متعهد نباشند و در عوض خانوادهها متعهد باشند و بتوانند فقدان حضور مربی را پوشش دهند.
درنتیجه موقعیتهای متفاوتی امکان رخدادن دارد؛ اما آنچه مطلوب و ایدئال شمرده میشود این است که ادبیات خانواده با مربی مشترک باشد تا بتوانند آن اهداف را خیلی بهتر پیش ببرند.
خانم رنجبر به نظر شما موانع کار فرهنگی برای کودکان چیست؟
در شرایط کنونی چندمورد بهعنوان مانعی برای فعالیت در این عرصه وجود دارد؛ اول اینکه در حال حاضر کودکان به استفاده از گوشی مبتلا شدهاند و رسانه در حال حاضر نقش مربی و خانواده را ایفا میکند.
الگوی اصلی بچهها با توجه به اینکه یادگیری مشاهدهای دارند، رسانه شده است و در بین محتواهای رسانهای مختلف، انیمیشنها تأثیر آنی و عمیقی بر رفتار و یادگیری کودکان دارند.
مورد بعدی فرهنگ خانواده است. اگر والدین هر کدام بخواهند به روش خود تربیت فرزند را پیش ببرند آسیبزاست.
اگر نظر پدر و مادر در عمل تربیت متفاوت است، باید یکی از آن دو وظیفه تربیت را به دیگری بسپارد تا آموزش فرزند به صورت بهتر انجام شود؛ در غیر این صورت تناقضهایی به وجود میآید که باعث سردرگمی و کمشدن اعتماد فرزند نسبت به پدر یا مادر میشود.
زندگی شخصی شما در فعالیت فرهنگی برای کودکان چه تأثیری داشته است و همینطور برعکس، فعالیت با کودکان چه تأثیری بر زندگی شخصیتان گذاشته است؟
هر فردی باید کار فرهنگی کردن را از خانوادهاش شروع کند. این بیت شعر «تربیت یعنی که خود را ساختن/ بعد از آن بر دیگران پرداختن» بهخوبی این موضوع را نشان میدهد.
اگر من میگویم فلان کار درست نیست یا فلان کار درست است، اول باید درون خودم نهادینه شده باشد. سعی میکنم آن کاری که خودم در خلوت و جلوت انجام میدهم به بچهها هم آموزش دهم.
کار با کودک باعث میشود خود آدم رشد و تربیت پیدا کند. برای آموزش به بچهها به این دقت میکنم که حالت صورت خودم، حرفهایی که میزنم، اگر اخم میکنم و حرکاتم چه اثر و پیامدی دارد. چون تنها با صحبت کردن بچهها از مربی آموزش نمیبینند؛ بلکه از زبان بدن و عادتهایی که حتی خودم خیلی به آن توجه نمیکنم هم یاد میگیرند.
در فضای کار با کودکان چه محدودیتها و سختیهایی وجود دارد؟
اگر سختی هم باشد سختیهایی است که شیرینی دارد، اگر رنجی باشد نتیجهاش شیرینی است. ممکن است موقعیتهایی پیش بیاید که ایمنی فضا پایین باشد. ممکن است یکی از کودکان آسیبی ببیند.
البته به خانوادهها گفته میشود که کودکان در محیطی که با همسنوسالهای خود هستند ممکن است چالشهایی داشته باشند و مانند خانه نیست که هرچه میخواهند همان موقع برایشان فراهم باشد.
اصلا آمدهاند در فضایی که آن چالشها و تجربهها در فضای خانه نیست. پس اگر در این محیط آسیبی هم متوجه آنها شد، باید آن را قبول کنیم و باید بدانند که این یک تجربه است. یاد میگیرند که اگر اینطور بدوند یا با دوست خود فلانشوخی را کنند، این پیامدها را دارد. من خیلی معتقدم که پیامد کارها را کودک یا حتی نوجوان باید ببیند.
اینکه صرفا ما بگوییم و پند و نصیحت کنیم فایدهای ندارد و یک جایی باید پیامدهایش را ببیند که بهتر بتوانند هم خویشتنداری کنند هم به خودشان کمک کنند و مهارت خودکنترلیشان افزایش پیدا کند.
آیا از سمت نهادهای خاصی حمایت دریافت میکنید؟
من خودم شخصا نه اما از اطرافیانم شنیدهام بعضی از مجموعهها هستند که ممکن است از طرف خیریه حمایتهای فکری و مالی دریافت کنند یا اگر امکانات فیزیکی و تجهیزات داشته باشند در اختیارشان قرار بدهند؛ اما من شخصا استفاده نکردهام.
گاهی پیش میآید که خودشان شرایط را فراهم کردند و از من درخواست کردند که بهعنوان مربی حضور داشته باشم؛ ولی اینکه بخواهم از حمایتهای مالی کسی یا مجموعه خاصی استفاده کنم، نه.
در بسترهای فضای مجازی فعالیتی دارید؟
در دوران کرونا که آموزشها بهصورت مجازی صورت میگرفت، در مدرسه بنده یک سری کلیپهای مهارتی تهیه میکردم که مهارتهای علمی و اجتماعی و تربیتی و اقتصادی کار میشد. اما به این صورت که کانال تربیتی آموزشی داشته باشم، اینطور نیست.
چه محور محتوایی را برای آموزش به کودکان در نظر گرفتهاید؟
از طرف آموزشوپرورش یک نظامنامه کودکان منتشر شده و مربیها طبق آن آموزش دیدند؛ طبق سند تحول بنیادین که هفت ساحت دارد و تأکید داشتند که مربیها طبق این هفت ساحت تدریس داشته باشند.
نظامنامه کودکستان هم آن هفت ساحت را دارد و چهار ساحت دیگر به آن اضافه کرده. این هفت ساحت رسانه، تربیتی اعتقادی عبادی اخلاقی، اقتصادی، حرفهای علمی فناوری، اجتماعی سیاسی، زیستی بدنی و زیباییشناختی هنری است.
بهعلاوه من بهطور ویژه بر روی خردورزی و اندیشهورزی هم کار میکنم. اگر مجموعهای بگوید سرفصلهای مشخصی برای تدریس به کودکان داریم، برای آنها بهصورت تخصصی طرح درس مینویسم؛ اما در غیر این صورت یک روش تدریس برای انتقال مفهوم خردورزی و اندیشهورزی برای کودکان دارم.
در مدارسی که مشغول بهکار هستید، خانوادهها را در جریان فعالیتهای انجامشده قرار میدهید؟
بله. ما در هر دوره آموزشی قبل از شروع اولین کلاس برای کودکان، حتما یک جلسه برای والدین برگزار میکنیم که با رویکرد و ایدههای فکری مربیها آشنا شوند. چون مهم است که خانوادهها با مربیها همراه شوند و برای این اتفاق، باید خانوادهها با روش کار آشنا باشند.
بهعلاوه در طی دوره هم گزارش پیشرفت و ارتقای کودکان به والدین داده میشود. در میاندوره هم جلسهای با والدین گذاشته میشود تا انتظاراتی که مربیان از والدین دارند، بیان شود و به ادبیات مشترک در تربیت کودکان برسند.
در این جلسهها، یک بخشی را هم به پرسش و پاسخ اختصاص میدهیم و در پایان، منابعی که بهعنوان محتوا به کودکان تدریس میشود، در اختیار والدین قرار میگیرد و به آنها معرفی میشود. بهطورکلی در کنار جلسات توجیهی که برای خانوادهها برگزار میشود، یک سری خدمات مانند معرفی کتاب، معرفی بازی و این قبیل موارد انجام میشود.
بازخورد خانوادهها برای محتواهایی که به بچهها آموزش داده میشود چگونه بوده است؟
در طی این سالها، بازخورد خانوادهها نسبت به آموزشها خیلی خوب بوده است. حتی موارد زیادی بوده که چندین سال بعد زمانی که کودک بزرگ شده، بنده را شناختهاند و با شور و شوق خودشان را معرفی کردهاند و گفتهاند آموزشهای گذشته بسیار مفید بوده است.
خانم محبوبه رنجبر، بهعنوان حسنختام اگر موردی باقی مانده است، بفرمایید.
بهعنوان حسنختام این شعر در نظرم میآید: ز حق توفیق خدمت خواستیم/ بگفتا چه توفیقی از این بهتر /که علمت را بیاموزی که حلمت را بیفزایی/ که ذهنت را که دینت را که عشقت را دمی باطل نگردانی/ همه با هم همه همسو/ صفا باشد همه بهر خدا باشد