خلیجی که پسوند «فارسی» برای آن اصیلترین عبارت است و جدای از چالشهایی که برای نامگذاری این خلیج از سوی برخی دولتها و قشری از ملیگرایان عرب با هدف توسعه اندیشههای پانعربیسم صورت گرفته، سدههاست که بهطور مستمر در همه زبانها و حتی در متون تاریخی و جغرافیایی عرب نیز از آن استفاده میشود و علاوه بر دلایل تاریخی به اندازه کافی اسناد و مدارک حقوقی و رسمی از سوی سازمانهای بینالمللی نیز در این باره منتشر شده است.
سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بین المللی معتبر نام خلیجفارس را همچنان نام اصلی و معتبر میدانند و تغییر نام خلیج فارس را هیچگاه نپذیرفتهاند. آنطور که بر پایه کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان صفحات 92 تا 98 دبیرخانه سازمان ملل متحد و آژانسهای تخصصی آن دست کم هشت بار یادآوری کردهاند که روش مرسوم دبیرخانه سازمان ملل کاربرد نام خلیج فارس است.
روش مرسومی که این روزها از سوی برخی رهبران مذهبی و سیاسی عراق همچون مقتدیصدر و نخست وزیر این کشور نادیده گرفته شده و به قول تحلیلگران با اهدافی نه چندان قوی در صحنههای متفاوت تکرار شده است.
15 دی ماه و در افتتاحیه مسابقات جام ملتهای عرب خلیج به میزبانی عراق در بصره، محمد شیاع السودانی، طی بیانیهای در این جام از نام جعلی (خلیج ع.ر.ب.ی) استفاده کرد. عنوانی جعلی که در تمبر یادبود این مراسم هم دیده
شد و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به صورت رسمی واکنش نشان داد و دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز بلافاصله اعتراض خود را رسما به دولت عراق در این رابطه ابلاغ و سفیر عراق در تهران را احضار کرد.
پس از آن حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان اعلام کرد که پس از این ملاقات با سفیر عراق، نخست وزیر عراق در توئیتی به نحوی مسئله را جبران کرد. جبرانی که البته چندان پایدار نبود و علیرغم انتقاد شدید تهران به این موضوع، السودانی در سفرش به آلمان طی روزهای گذشته بار دیگر این اقدام خود را تکرار کرد و در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه دویچه وله که نام خلیج، فارس است یا عربی؟ مدعی شد: «”کشورهای خلیج عربی” این یک واقعیت است و نمیخواهیم وارد این مسئله بشویم که عدهای تلاش کردند برای آن جنجالآفرینی کنند.»
اما این اظهارات و مواضع از سوی نخستوزیر عراق به چه دلیل مطرح میشود؟ او که در مصاحبهاش با دویچه وله به رابطه مثبت با ایران نیز اشاره داشت و از مرز ۱۲۰۰ کیلومتری و اشتراکات مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و نزدیکی امنیتی با کشورمان سخن گفت؛ موضعگیریهایی متناقض که ادامه آن شاید به تنش دو کشور دامن زند.
در این راستا محمد علی بصیری، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اصفهانزیبا گفتوگو کرد.
هویت حقوقی «خلیج فارس» تحت تأثیر اظهارات و مواضع سیاسی نیست
بصیری در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه مطرح کردن نام جعلی «خلیجعرب» از سوی مقامات برخی از کشورهای عرب همچون السودانی میتواند واقعیت حقیقی و حقوقی نام خلیج فارس را به خطر اندازد، میگوید: «خلیجفارس یک واقعیت تاریخی با اسناد و نقشههای محکم و رسمی از سوی سازمان ملل است.
واقعیتی که البته بارها از سوی برخی دولتهای عربی مورد حمله قرار گرفت. از دهه پنجاه با شیطنت سفیر انگلیس در کویت و پس از آن تبعیت جمال عبدالناصر (دومین رئیس جمهور مصر) از این موضع با هدف مخالفت با ایران و ایرانیسم، استفاده از خلیج عربی به صورت یک سوء کاربرد در کشورهای عربی خصوصادر دهه 50 تا 60 در قالب یک پان عربیسم دیده شد.
با این استدلال که نیمی از این دریا، (بخش جنوبی) عربنشین و شمال آن فارسنشین هستند. استدلالی بیپایه و اساس که غرب هر زمانی با ایران دچار تنش میشود، از آن استفاده میکند تا از یک طرف کشورمان را تحریک کند و از طرف دیگر پیشینه تاریخی خلیجفارس را نیز تغییر دهد.
البته این موضوع واقعیت تاریخی خلیج همیشگی فارس را تغییر نمیدهد؛چراکه یکسری اظهارات از سوی یک نخستوزیر آن هم در یک نشست خبری یا ورزشی به هویت حقوقی خلیجفارس و تغییر نام آن صدمه نخواهد زد.»
او ادامه میدهد: «بخش عمدهای از دریای عمان مربوط به ایران و بخش کوچکی از این دریا متعلق به عمان است، اما ما هیچ زمانی ادعایی در خصوص تغییر نام این دریا نداشتهایم. چراکه در تاریخ نام عمان برای این دریا ثبت شده است.
همچنین بخش عمدهای از اقیانوس هند، به سواحل اندونزی مربوط است، اما اندونزی هم هیچ ادعایی در این خصوص نداشته و ندارد؛ بنابراین مواضع اخیر کشورهای عربی در خصوص خلیجفارس تنها یک جنگ تبلیغی رسانهای در راستای فشار بر دولت ایران و افکار عمومی است. شیطنتهایی که واقعیت را تغییر نمیدهد.»
تلاشهای السودانی نیز همچون صدام شکست خواهد خورد
این استاد روابط بین الملل با اشاره به اینکه نخست وزیر عراق از روی سادگی و جوی که برخی کشورهای عربی و غربی آن را تقویت میکنند، بر نام جعلی «خلیج عربی» تأکید دارد، میگوید: «تلاشهای السودانی نیز همچون صدام که سالها قصد این را داشت تا نام خلیج فارس را عوض کند و جزایر راسهگانه را پس بگیرد و نام اروندرود را به شط العرب تغییر دهد، که به نتیجه هم نرسید، بیثمر خواهد ماند.
تجربهای که نشان میدهد قدرت به تنهایی نمیتواند در این خصوص اثر گذار باشد، چه برسد به اینکه صحبتها و موضعگیریها واقعیت تاریخی، حقوقی و بینالمللی را تغییر دهد.»
جهان عرب خواهان ایجاد جریان ایران هراسی و فارسیهراسی است
بصیری همچنین هدف اصلی از این موضعگیریهای گاه و بیگاه جهان عرب در رابطه با خلیجفارس را اینگونه عنوان میکند: «هماکنون ایران تحت فشار اقتصادی و سیاسی عرب است، خصوصا اینکه ما شاهد تقویت محور مقاومت با حضور جدی ایران در منطقه و در کشورهایی همچون عراق هستیم.
بنابراین هدف از این اقدام ایجاد جریان ایرانهراسی و فارسیهراسی است تا کشورمان را در تنگنا قرار دهند و پشت همه این قضایا یک جریان آمریکایی لطمهخورده از ایران وجود دارد. آمریکا خواهان تقویت عصبیت عربی در عراق است تا پانعربیسمی که بعضا در برابر پان ایرانیسم احیا شده است، را شعلهور کند، تا در نهایت دست ایران را از عراق کوتاه کند.»
عدم تأثیرگذاری اظهارات السودانی بر روابط دیپلماتیک با ایران
این کارشناس منطقه همچنین درخصوص تأثیرات این نوع موضعگیریهای عراق بر روابط دیپلماتیک دو کشور میگوید: «این نوع برخوردها چندان تأثیری بر روابط بین دولتها نخواهد گذاشت. در همه کشورها جریانهای مخالفی وجود دارد که کلیت دولت یا مردم آن کشور تحتتأثیر آنها نیستند.
برای مثال جریان صدر در عراق خیلی تلاش کرد تا به بحران انتخاب نخست وزیر عراق دامن بزند و در حمله به مجلس عراق به هدف خود برسد، اما شکست خورد. این موجها نیز ادامه همان بحرانهای داخلی عراق است که دامان ایران را در ضدیت با کشورمان گرفته، که بعید است بر روابط دیپلماتیک ایران و عراق تأثیر بگذارد.»