به گزارش اصفهان زیبا؛ چند سالی میگذرد از آن روزهای بیقراری؛ حوالی همین روزها بود که وقتی در روزمرگیهایم گم شده بودم، از خواب که بیدار شدم، خبری شنیدم که خیال کردم دروغ است؛ خبری که ترجیح میدادم خواب باشد تا بیداری؛ ولی خواب نبود. انگار خود واقعیت بود و چه واقعیت تلخی…
حیرتزده بودم و نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. فقط زیر لب زمزمه کردم: «وای بر ما…»
عذاب وجدانی که رهایم نمیکند، صدایی که مدام در ذهنم میپیچد «ایکاش بیشتر میشناختم»، «ایکاش اینچنین نمیشد» و ایکاش…
ولی این ایکاشها برای همیشه در دل آدمی میماند و هیچوقت، محقق نخواهد شد؛ چون دلیل آن، چیزی است که با کسی شوخی ندارد، با آدمها بازی نمیکند، وقتی یک نفر از دنیا میرود برای همیشه میرود. درست است مرگ همیشه تلخ است، همیشه با خود جدایی به همراه دارد و آن زمان است که تازه به خودت میآیی؛ ولی وای که آن روز چقدر دیر است…
حاج قاسم عزیزکرده خدا بود، آرامجان رهبر، سردار دلهای مردم…
درست است که سردار سلیمانی به آرزویش رسید؛ ولی آرزوی ما چنین نبود. سردار شهید شد. سالها بعد از جنگ تحمیلی و تمام آن عملیاتها و غافلهای که از آنجا مانده بود؛ ولی او مانده بود تا بیرق شهیدان را بالا نگه دارد.
در تمام این سالیان خوندلها خورد، صبر پیشه کرد و سکوت کرد. خیلی چیزها دید، خیلی چیزها میدانست و خیلی چیزها دلش را به درد آورده بود؛ ولی هیچ نمیگفت و هرروز استوارتر در راه حق قدم برمیداشت و ادامه داد تا آخر، تا آخر خط و خیلی حرفهای ناگفته را هم با خودش برد…
ما دلخوش بودیم به امنیت حرم حضرت زینب(س)، ازبینرفتن داعش، بازشدن راه کربلا؛ ولی او رفت و دلخوشیهایمان را هم با خود برد…
شهادت او، در عراق در نزدیکی ارباب، شب جمعه، دست بریده؛ بهتر از این چه داریم؟! ولی وای از آن دست بریده و انگشتر زیبای عقیق، به یاد علمدار کربلا و بدنی همچون قاسم ابن الحسن و مرگی که اهلا من العسل بود برای او…
ما ایستادهایم و تا آخر خواهیم ایستاد و با عهدی که با شما بستیم عمل خواهیم کرد. ما رهبری داریم که دلمان به سخنان و تدابیرشان خوش است. درست است که او خیلی تنها شده؛ ولی ما در تمامی روزهای سخت امیدمان به اوست که تربیتشده امام خمینی(ره) هستند؛ امام خمینی(ره)، کسی که آزادی بیان داشت و بدون هیچ واهمهای، این جامعه را از جهل و نادانی نجات داد و میگفت: «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود.»
آری، راست گفتهاند سردار یعنی دشمن جرئت نگاهکردن به چشمهایش را نداشته باشد؛ همان چشمهایی که مملو از حرف بود و کسی که عزیز دل مردم باشد که مردم، این را با رفتارها و گفتارشان نشان دادند…
یادش بخیر آن تشییع باشکوه پیکرها!
شما رفتید؛هرچند که سردار سلیمانیها زیاد هستند؛ ولی سردار قاسم سلیمانی فقط یک نفر بود که رفت و ما در عصری زندگی کردیم که او را دیدیم؛ ولی افسوس که نشناختیم و آیندگان زندگی او را در تاریخ خواهند خواند و در حسرت دیدارشان میمانند.
حاج قاسم، برایمان دعا کنید! از خدا بخواهید توانایی عمل به آنچه را که به ما آموختید و وصیت کردید را به ما عطا کند و شما در روز محشر شفاعتگر ما باشید…