به گزارش اصفهان زیبا؛ فیلم سینمایی «تابستان همان سال» یکی از فیلمهای مطرح در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر است.
محمود کلاری که پیش از این بهعنوان یک مدیر فیلمبرداری بسیار خوب و حرفهای سینما در جشنواره فجر حضور مییافت، این بار در قامت کارگردان و با فیلم «تابستان همان سال» به جشنواره چهلودوم آمده است تا فیلمش را در معرض دید منتقدان و تماشاگران قرار دهد.
تهیهکنندگی فیلم را علی اوجی بر عهده دارد که او نیز برای اهالی سینما نامآشناست. فیلم، داستان یک پسربچه را روایت میکند که به دنبال دزدیده شدن طلاهای عمهاش، آن را پیش رمالی میبرند تا دزد طلاها را بیابند؛ اما شرایطی پیش میآید که باعث میشود مسیر زندگی خانواده در چالشی عجیب قرار بگیرد.
نویسندگی فیلمنامه را خود محمود کلاری با همکاری باران جعفری بر عهده دارد. متأسفانه فیلم از فیلمنامه محکم و منسجمی که با تکنیکهای فیلمنامهای مخاطب را همراه کند، برخوردار نیست.
داستان بهصورت کاملا ساده، لاغر و یکخطی جلو میرود و گاهی به مخاطب حس یک روایت مستند و بدون شاخ و برگ سینمایی را میدهد. البته محتوای فیلم رگههای بسیار عمیق تأملی و تفکری را در خود جای داده که برای مخاطب متفکر کاملا پرمایه و بهره است؛ اما برای عموم مخاطبان شاید کمی کسلکننده و حوصله سربر به نظر بیاید.
فیلمبرداری بسیار عالی است. کوهیار کلاری، مدیر فیلمبرداری این فیلم است که فرزند محمد کلاری نیز هست. محمود کلاری خود بارها و بارها در سینمای ایران و سینمای جهان توانایی بالای خود در فیلمبرداری را ثابت کرده و حالا در فیلمی که خودش کارگردانش است نیز شاهد پلانها و نماهایی هستیم که لذت نگاه بر پرده نقرهای را تماما به مخاطب هدیه میکند.
از نورپردازیهای بسیار دقیق فیلم گرفته تا قابهای درست و دقیق و بجا و انتخاب لنزهای مناسب و دقیق. البته همه این هارا نیز میتوان مرهون تجربه نزدیک به 40 ساله محمود کلاری دانست و اینگونه بیان کرد که کلاری حاصل تلاش 40 ساله خود در سینما را در این فیلم به نمایش گذاشته است.
کارگردانی فیلم نیز تا حد زیادی مورد قبول است. دکوپاژهایی بدون نقص، میزانسنی بهجا و پر تکنیک و همچنین بازیگردانیِ بسیار خوب کلاری، همه و همه دستبهدست هم دادهاند تا یک کارگردانی قابلقبول را در فیلم شاهد باشیم.
کلاری که خود در سینمای اروپا فعالیت کرده است گویی این فیلم را همگام با رئالیسمهای شاعرانه سینمای فرانسه کرده است که از آن آثار برجستهای در سینمای دهه 40 میلادی از فیلمسازان فرانسوی به خاطر داریم. ریتم علیرغم عقیده بسیاری از مخاطبان که آن را کند و خستهکننده بیان میکنند، اتفاقا کاملا درست و صحیح انتخاب شده است.
همانطور که پیشتر گفتیم فیلم دارای زیرمتنهای عمیق محتوایی است و عملا چنین فیلمهایی نیاز به هیاهو و ایجاد هیجان چندان برای مخاطب ندارند؛ بلکه هرچه آرامتر با مخاطب همراه شوند، مخاطب نیز بهتر و با دقت بالاتری در کسب اطلاعات ارائهشده توسط فیلم میکوشد.
البته نه اینکه ریتم در این نوع فیلم هرچه کندتر بهتر؛ نه، منظور این است که ریتم باید اندازه دقیق خود را بیابد و نه از آن بیشتر و نه کمتر باشد. این را در قابهای ایستای فیلم نیز مشاهده میکنیم که هرچند یک زندگی پرتنش را روایت میکند اما به لطف قابهای ایستای چشمنواز مخاطب را برای درک محتوای فیلم آرام میسازد.
اگر بخواهیم به بحث بازیگری بپردازیم، اینگونه میگوییم که بازیهای فیلم یکی از نقاط قوت فیلم است. مهران مدیری و علی شادمان که بهعنوان دو چهره مطرح فیلم محسوب میشوند در این فیلم خوب عرضاندام کردهاند و آنچه فیلم از آنها انتظار داشته را فراهم کردهاند.
سمیرا حسنپور نیز بهتر از قبل است و گویی کمی پیشرفت در بازی او حس میشود و از کلیشههای خود توانسته است رها شود. اما اگر بخواهیم از بهترین بازی فیلم یاد کنیم باید نام رایان سرلک، بازیگر کودک فیلم را به زبان بیاوریم. این بازیگر بسیار به اندازه، درست و دقیق است. نه کمعرضاندام میکند نه زیاد. واقعاباید گفت مانند یک بازیگر حرفهای حد خود را میداند.
این امید میرود که استعداد سرلک به چشم داوران بیاید و برای این نقش در چهلودومین جشنواره فیلم فجر نامزد بشود. طراحی صحنه و لباس فیلم دیگر نقطه قوت فیلم است که بهخوبی مخاطب را به حال و هوای سال 1332 میبرد. طراحی صحنه زیبا و چشمنواز است و طراحی لباس یکی از بهترین طراحیهای لباسهای تاریخی در سینمای ایران است. طراحی صحنه تا حدی خوب است که پلانهای مربوط به مطبخ واقعا میتواند افراد مسن را به حال و هوای کودکی و گذشته خود ببرد و آنها را در همان مطبخ غرق در لذت کند.