به گزارش اصفهان زیبا؛ محمود کلاری، فیلمبردار نامآشنای سینمای ایران، خالق فیلم «تابستان همان سال» است. او جهان ذهنی خودش را در این فیلم به تصویر کشیده است.
داستان حول محور پسربچهای به نام عطا میگذرد و ماجرا با دزدیدن مقداری طلا آغاز میشود؛ سپس آتش شکی روشن میشود و گریبان همه را میگیرد. حالا عطای ۹ساله که در میان حوض خانه غرق آبتنی است، باید غرق داستانی شود که نمیداند سر ماجراست یا ته آن!
در باب کارگردانی فیلم باید گفت در این اثر شاهد تقدم فرمهای زیبا بر محتوا و موضوع هستیم و توانایی خوب کارگردان را برای ترکیب اندیشههای انتزاعی در فضایی واقعگرایانه بهطور محسوس لمس میکنیم.
دیگر ویژگیهای مثبت کارگردانی، جایگذاریهای خوب دوربین و نظر و نگاه خاص دوربین به داستان است؛ همچنین میزانسنهای درست و بازیگردانی بینقص بهخصوص پسربچه داستان (عطا با بازی رایان سرلک) و حتی استفاده از نریشن، درخشش محمود کلاری را در ساحت کارگردان به رخ میکشد.
حضور بازیگران چهره، با بازی خوب و طراحی لباس، کمک شایانی به شخصیتپردازی و اجرای بهتر نقشها کرده و از قوتهای این فیلم است. لحظهلحظه داستان با طراحی صحنه فوقالعاده، رنگهای گرم و نورپردازی دقیق حس گرم و دلنشین تابستان و حالوهوای خاص آن خانه را بهخوبی به مخاطب القا میکند؛ چنانکه حتی بوی هندوانه را میشود استشمام کرد!
شاید فیلمنامه فرازوفرود خاصی نداشته و سعی در وصلکردن داستانهای فرعی به اصل ماجرا داشته باشد که البته خیلی موفق عمل نکرده، اما پردازش حسی آن بههمراه عناصر متعدد دیگر، بهخوبی اثر را خلق کرده است. جولان عشق و احساس در اغلب پلانها دست از سر مخاطب برنمیدارد. تکتک صحنهها از تیتراژ آغاز گرفته تا سکانس پایانی که به تیتراژ منتهی میشود، پر از الهامهای لطیف و ظرافتهای خاص است.
درمجموع، فیلم «تابستان همان سال» با بهتصویرکشیدن قابهای زیبا، دنبالکردن عطای قصه و همراهشدن با صدای محمود کلاری، روح مخاطبان را نوازش میکند و این تا حدی ضعف فیلمنامه را جبران میکند؛ درحالیکه عمق حس ناب صحنهها بر مخاطب خاص پوشیده نیست.