شاید اگر بازار سرمایه حرکت صعودی داشت، باید انتظار اصلاح قیمت یا افت قابلتوجه در شاخص کل را میداشتیم؛ اما این روزها که دلار بالاتر از 20 هزار تومان نوسان میکند و سکه از مرز 10 میلیون تومان گذشته است، اینکه منتظر ریزش سنگین در بازار سرمایه باشیم، دور از انتظار است؛ اما چالشهای پیش روی این بازار چیست؟
حباب تمام شد یا ادامه دارد؟
نیاز به حافظه قوی ندارد؛ حداقل در همین شش ماه اخیر بارها برخی کارشناسان از وجود حباب در بازار سرمایه سخن گفته و تأکید کردهاند در روزهای آتی، بزرگترین ریزش بورس رقم خواهد خورد. دلالان بازار ارز و طلا هم به گفته این شبهکارشناسان استناد کرده و هر افتی را نشانه ریزش سنگین اعلام کردهاند؛ اما بازار سرمایه همچنان میتازد. زمستان سال گذشته با بازدهی فوقالعادهاش را در نظر نمیگیریم، هرکس که در بازار سرمایه از ابتدای سال حضور داشته و سهام خود را نگهمیداشت، حالا سرمایه او دو تا سه برابر میشد. برخی نیز بیشتر از این توانستند از این بازار، سود کسب کنند. اگر قرار بود به گفته آن شبهکارشناسان اکتفا و اعتماد کنیم، این بازدهی (شاید استثنایی) را ازدستداده بودیم. بازار روزی از نفس خواهد افتاد و وارد فاز اصلاح یا رکود خواهد شد، این مسلم است و همه میدانند؛ اما کسی که ابتدای سال و در زمانی که شاخص 500 هزار واحد بود، وعده ریزش بورس میداد، اکنون که شاخص یکمیلیون و 700 هزار واحد شده است هم باز همان حرف را تکرار میکند؛ بااینحال اگر کسی در این مدت در بازار سرمایه، بازار طلا، ارز، مسکن، خودرو و… سرمایهگذاری نکرده باشد، ارزش سرمایه او نزدیک به نصف شده است. اگر با یک میلیارد تومان ابتدای امسال امکان خرید آپارتمان 100 متری بود، اکنون هر فرد بایدحداقل 50 درصد روی سرمایه خود بگذارد تا بتواند چیزی شبیه به آن بخرد. در بازار ارز و طلا نیز شرایط مشخص است. سکه تمام از ششمیلیون تومان به 10 میلیون تومان رسیده است.
دریافت مالیات از سود سهام
هر از گاهی که درباره دریافت مالیات از عایدی بازار سرمایه بحث میشود، هربار تکذیب شده و دوباره چند روز یا چندهفته بعد، بحث آن داغ میشود. میتوان اینگونه تعبیر کرد که دولت در حال آمادهکردن ذهنیت افراد برای این کار است. درواقع دولت قصد دارد در آینده از سود سهامداران مالیات دریافت کند و از حالا قصد دارد ذهن سهامداران را آماده پذیرش این موضوع کند. در حالت دیگر، دولت قصد دارد از بازار ارز، طلا و مسکن مالیات دریافت کند و حالا به مرگ گرفته است تا سرمایهگذاران به تب راضی شوند. درواقع مالیات سهام اکنون مطرحشده تا اگر در آینده نزدیک ابلاغ شد که از سود سرمایهگذاری در بازار طلا و ارز و مسکن مالیات گرفتهشود، ولی سهام از این موضوع مستثنا باشد، مردم این موضوع را راحتتر بپذیرند. درهرحال تأیید و تکذیبها همچنان ادامه دارد. در بین بهارستاننشینان هم برخی هستند که نقش پلیس خوب را ایفا میکنند و هربار که این موضوع مطرح میشود، آن را تلویحا تکذیب میکنند.
پایان تابستان؛ پایان سودآوری
دیدگاه رایجی که این روزها در بازار بسط پیداکرده، پایان روند صعودی بورس در پایان تابستان است. به اعتقاد برخی فعالان بازار سرمایه، سنت افت بازار سرمایه در نیمه مهرماه، این بار نیز سد راه صعود بورس خواهد شد و بازار سرمایه را وارد دوران رکود و ریزش سنگین خواهد کرد. دلیل این ادعا نیز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و امکان نوسانهای دلار در آن زمان است. در این سناریو بازار سرمایه از اواخر تابستان وارد فاز اصلاحی خواهد شد که شاید در انتهای آبان، پایان پذیرد. نشانههای این ریزش هم در اتمام واگذاری صندوقهای سرمایهگذاری دولتی و همچنین امکان فروش سهام عدالت توسط سهامداران است. در مقابل، برخی فعالان بازار اعتقاد دارند کار دولت با بازار سرمایه در شش ماه نخست پایان نمیپذیرد و دولت همچنان از این بازار حمایت خواهد کرد. واگذاری اموال مازاد دولتی در ششماه نخست پایان نمییابد و دولت نیز تمایلی ندارد در بازاری که ریزش سنگین را تجربه کرده یا اعتماد مردم از این بازار از بین رفته، سهامش را عرضه کند. هر دو دیدگاه میتواند درست از آب درآید. تا چند ماه دیگر نیز مشخص خواهد شد کدام گروه از فعالان بازار، تحلیل درستتری داشتند؛ اما درهرحال با نشانهها و خبرهایی که در هفتههای آتی نمایان خواهد شد، میتوان تشخیص داد کدام گروه نتیجهگیری دقیقتری داشته است.
مقاومتهای پیش روی شاخص
تا همین چند ماه پیش، رسیدن شاخص کل به مضربی از 100 هزار واحد، نشانهای از مقاومت روانی بر سر راه صعود بیشتر بازار سرمایه بود و اگر قرار بود شاخص کل از کانال 200 هزار واحد به 300 هزار واحد برسد، باید از سد این مقاومت روانی میگذشت؛ اما این روزها حتی مرز یکمیلیون و 500 هزار واحد نیز برای شاخص کل، نه مقاومت بنیادی است، نه تکنیکال و نه حتی روانی. شاخص کل هفته گذشته در دو روز مختلف، بیش از 60 هزار واحد رشد داشت. در آینده نزدیک نیز رشد 100 هزار واحدی شاخص کل در یک روز را تجربه خواهیم کرد. این روزها نه معاملات حقوقیها بر روند بازار تأثیر چشمگیر دارد، نه با تحلیلهای بنیادی یا تکنیکال میتوان آینده کوتاهمدت این بازار را پیشبینی کرد. این روزها نقدینگی که از سمت حقیقیها به بازار سرمایه هدایت میشود، مشخص میکند کدام گروهها یا نمادهای بورسی باید رشد بیشتری داشته باشند و کدام نمادها بر رشد شاخص تأثیر بیشتری بگذارند. این روزها شکستهشدن رکوردهایی همانند رشد روزانه شاخص کل، ارزش معاملات، میزان ورود نقدینگی و… برای سهامداران عادی شده است و اغلب با دید چندبرابر کردن سرمایه خود به این بازار پا میگذارند.
سرمایهگذاران ریالی بازندگان اصلی
در زمستان سال گذشته، هم ابراهیم محمدولی، رئیس اتحادیه طلا و جواهر و هم عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی از مردم خواستند که طلا و ارز نخرند. اواخر اردیبهشت نیز امیر جعفرپور، معاون دفتر خودرو و نیرومحرکه وزارت صمت نیز به مردم توصیه کرد که فعلا از بازار، خودرو خریداری نکنند؛ اما تا به این جا روند بازارها نشان داده هرکسی که دارایی ریالی خود را به طلا، ارز، خودرو، ملک و سهام تبدیل کرده، توانسته است ارزش داراییاش را حفظ کند و گروهی که همچنان سپردههای خود را در بانک گذاشتهاند، آبرفتن سرمایه خود را نظارهگر بودهاند. مردم از این میترسند که ارزش داراییشان کم شود. اگر شرایط اقتصادی به نحوی باشد که مردم مطمئن باشند 10 میلیون تومان فعلی، شش ماه دیگر هم همانقدر قدرت خرید دارد، نه در صف خرید ارز میایستند و نه برای چندمینبار خودرو ثبتنام میکنند.