آنطور که این فعال محیطزیست میگوید: ما در یک جامعه هدفمحور زندگی میکنیم که توجهش شدیدا به دستاوردهایی است که به کار آینده بیاید. این جهتگیری، همراه با نگاه غلط به کودک، منجر به معرفی دستورالعملهای رسمی تحصیلی در سنین پایین و انجام آزمونهای پرتنش، اندکی پس از ورود کودک به مدرسه شده است. اینگونه ابتکارها که با نیت خیر نیز به راه افتاده، تنش بسیاری بر کودکان تحمیل میکند و بر سلامت عاطفی آنها تأثیر نامطلوب میگذارد. تمایل کودک به پرسش، حکایت از کنجکاوی او برای شناخت دنیای اطرافش دارد. به اعتقاد رضوانیپور، برای کودکان، بازی مؤثرترین و آسانترین شیوه یادگیری درباره خود و جهان پیرامون است. او علتش را در این میداند که کودکان بهطور طبیعی به آن کشش دارند و میخواهند در آن درگیر شوند. محیط طبیعی جایگاهی ایدئال برای بازی کودک است؛ چراکه طبیعت ازنظر بازی امکان گستردهای دارد. طبیعت همهجایی، بیزمان و غیرقابلپیشبینی است. فراوان، زیبا، زنده و واقعی است و انواع بیشماری فضا را خلق میکند. طبیعت پروراننده و درمانگر است. هر بار که کودک و طبیعت به هم برسند، بازی اصیل شروع میشود. بازی اصیل لذتبخش، بیانتها، خودمدار و انتخاب آزاد است. بازی طبیعی، از طریق تحریک کودک به ترازهای بالاتری از فعالیت بدنی، به کودک سلامت بیشتری میبخشد. بازی طبیعت رشد مغز را ترغیب میکند و از این راه کودک باهوشتر میشود. بازی طبیعت با تقویت سلامت عاطفی و تحکیم پیوندهای اجتماعی حس کودک را بهتر میکند. بازی طبیعت برای زمین نیز خوب است؛ زیرا کودک را برای مراقبت از جهان طبیعی در سنین بعدی مستعد میسازد. یک رابطه طبیعی با نهایت انطباق بین کودک و طبیعت برقرار است. این فعال محیطزیست میگوید: ترکیب طبیعت و بازی در زندگی کودکان برای آنها فواید بسیاری دارد؛ ازجمله احساس شگفتی و تخیل قوی، مهارت مشاهده، کنجکاوی بسیار، هوشیاری و قابلیت تمرکز را افزایش داده و سرزندگی و اعتمادبهنفس را زیاد میکند. پیشرفت مهارتهای اجتماعی و خودکفایی را به دنبال دارد. به افزایش مهارتهای حل مسئله و تفکر نقادانه، افزایش توجه و تمایل به محیطزیست و دلنگرانی برای آینده آن کمک میکند. ازآنجاکه بازی طبیعت خودمحور است، تنها قواعد این بازی به ایمنی و رعایت دیگران مربوط است.