سال 99 با تمام فراز و نشیبی که داشت، به قدمهای آخر رسیده است و در این یک سال مردم با دو چالش بزرگ دست و پنجه نرم کردند.
چالش اول سلامت و حیات آنها را هدف گرفته بود و چالش دوم معیشت را.
اکنون بیش از یک سال از حضور کرونا در ایران میگذرد و در این مدت، تمرکز مسئولان به کشف، درمان و مهار کرونا اختصاص داشته است؛
اما برای مدیریت چالشهای حاشیهای کرونا، اقدامات و تصمیماتی که اتخاذ شد آن قدر محسوس نبود؛
در نتیجه اگر بخواهیم مهمترین تصمیمات مرتبط با مهار کرونا را ذکر کنیم، ممنوعیت و محدودیت سفر و همچنین محدودیت تردد و فعالیت اصناف را میتوان در وهله نخست به یاد آورد.
تصمیماتی که بار مضاعفی بر اقتصاد کشور تحمیل کرد.
حذف برخی مشاغل
تا پیش از کرونا تحریمهای خصمانه آمریکا، چشمه درآمدی صاحبان کسبوکار را به آب باریکه تبدیل کرده بود
و در ادامه کرونا و محدودیتهایی که به خاطر آن وضع شد، به کلی برخی از مشاغل را از گردونه اقتصاد کشور حذف کرد.
کرونا مسئلهای نبود که بتوان آن را پیشبینی کرد یا تجربه مشابهی با آن در چند دهه اخیر وجود نداشت تا بتوان همان نسخه را دوباره پیچید.
اما میشد مدیریت بهینه، شفاف و واقعگرایانهای اتخاذ کرد تا مردم هم راحتتر بتوانند با این شرایط کنار بیایند.
با این حال تصمیمگیران و مسئولان ترجیح دادند به جای آن که شرایط را به طور کامل برای مردم تشریح کنند، به امید واهی دادن پناه ببرند.
گشایش اقتصادی؛ وعده دولت
هنوز مردم منتظر آن هستند تا «گشایش اقتصادی» که دولت وعده داد بود، رخ دهد و معیشت آنها را از این رو به آن رو کند.
هنوز مردمی که «همه چیزشان را به بورس سپردند» امید دارند سرمایه یک عمرشان چند برابر شود.
مردم هنوز هم منتظر هستند که از شنبه همه چیز به روال عادی بازگردد. هنوز مردم منتظر هستند
از هفته آینده قیمت کالاهای اساسی ارزان شود، هنوز مردم، خودرو، خانه، طلا و ارز نخریدند
چون قرار است به زودی ارزان شود. این سیاستی که سیاستمردان بارها امتحان کردهاند نتیجه عکس داده است،
شاید بهتر باشد برای یکبار هم که شده است به جای امید و وعده دادن، واقعیات برای مردم تشریح شود.
در اخبارهای شبانگاهی صداوسیما به جای آثار کرونا در دیگر کشورها، از تأثیرات کرونا بر زندگی و اقتصاد ایران سخن گفته شود.
از این گفته شود که باید شرایط سختی را در میانمدت تجربه کنیم، از این گفته شود که اگر در این شرایط همدل باشیم، روزگار راحتتر سپری میشود.
از این بگوییم که اگرچه تحت شدیدترین تحریمها هستیم؛
اما با مدیریت مصرف میتوان بدون کوچکترین کمبود یا نوسان قیمتی از این شرایط هم به سلامت عبور کرد.
مردم ایران که شرایط هشتسال جنگ تحمیلی را تجربه کردند از پس این مشکلات هم بر خواهند آمد.
اما همانند همان هشتسال، لازم است به جای امیددادن، سختیها و مشکلات احتمالی
برای مردم بازگو شود و اگر حتی امیدی هم به بهبود شرایط وجود دارد،
پیششرطهای عبور از این مشکلات و چالشها عنوان شود. اگر قرار است اقتصادمقاومتی سرلوحه اهداف و برنامهریزیها باشد، به دنبال اقتصاد خیالاتی نباشیم.















