در صفحه سیاست «اصفهان زیبا» در مدتزمان باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری به معرفی کاندیداها و نامزدها از جناحها و گروههای مختلف خواهیم پرداخت. در این شماره به سراغ محمد غرضی، وزیر سابق نفت و پست و تلگراف، رئیس سابق سازمان نظاممهندسی و از کاندیداهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری رفتیم. او در گفتوگو با اصفهان زیبا به تشریح مواضع خود درزمینه اقتصاد، سیاست داخلی، روابط بینالملل و… پرداخته است. مشروح گفتوگو را میخوانید.
آقای غرضی شما برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کردهاید، باوجوداینکه مشکل روز جامعه ما، اقتصاد است، راهکار شما برای عبور از این بحران چیست؟
مسئله اصلی، معیشت و نان سر سفره مردم است که از اقتصاد عبور کرده است. در دهه 60 و 70 درآمد متوسط دولت سالی 10میلیارد دلار بود. در دهه 80 تا 90 دولتهایی روی کار آمدند که 600 میلیارد دلار در طول هشت سال درآمد داشتند که سالانه 75میلیارد دلار میشود. همه این مبلغ به رانت تبدیل و از سفره مردم گرفته شد و به جیب ثروتمندان و مدیران چپ و راست رفت. من این کاسه را برمیگردانم؛ یعنی رانتخواری را با توجه به حمایتی که مردم میکنند، ممنوع میکنم. ما توانسته بودیم اوایل دهه 80 حقوق کارگران را 400 دلار تعیین کنیم؛ اما امروز 170 دلار است؛ یعنی سفره کارگران از نصف کمتر شده؛ چون تورم ریال بسیار بوده است. با توجه به سوابقی که بنده در دولت دارم و از جوانی در دولت خدمت کردم و دولت را خوب میشناسم و چندین وزارت خانه را اداره کردم این کار بسیار راحت است؛ بهشرط اینکه دست قدرت سیاسی را از سفره مردم کوتاه کنیم. چپ و راست باید از اعمالی که در حق ملت ایران انجام دادهاند، توبه کنند.
با توجه به بحرانهای اقتصادی که کشور با آن دستبهگریبان است، دیدگاه اقتصادی دولت مطلوب شما، اقتصاد دولتی است یا اقتصاد آزاد؟
من دولتهای ایران را از مشروطه تا امروز با جزئیات و بهخوبی میشناسم. زمانی که من وزیر نفت بودم، لولهکشی گاز آغاز شد و برای این پروژه از بخش خصوصی استفاده کردم. در آن زمان هر انشعاب گاز پنجهزار تومان هزینه داشت و امروز 95درصد مردم دارای گاز هستند؛ یعنی یک مدیر دولتی بدون تکیه به صندوق دولت و با تکیه به خدمات خصوصی میتواند پیشرفت کند. در مخابرات نیز همین کار را کردم و خدمات را توسعه دادم؛ درحالیکه وزارت مخابرات یک جهنمی از چپ و راست بود. امروز کشور 80میلیون جمعیت دارد؛ اما 200میلیون سیمکارت دست مردم هست و ماهیانه 30 هزار تومان بهطور میانگین پرداخت میکنند؛ درحالیکه در آمریکا شش شرکت وجود دارد که 50 دلار ماهانه از مشتریان خود میگیرند و انحصار وجود دارد، اما در ایران به عموم مردم باقیمت مناسب خط موبایل رسیده است. من آن زمان شوروی را خوب میشناختم و در دوره جوانی اقتصاد آنها را میدانستم و زمانی که وزیر شدم با اقتصاد آزاد دستوپنجه نرم کردم. من به این جمله معتقدم که حقوق عامه به حقوق خاصه ترجیح دارد؛ یعنی حقوق عمومی مردم بر حقوق رانتخواران ترجیح دارد؛ به همین خاطر در سال 92 تأکید کردم که دولت دست در جیب فقرا نکند. لذا من با مدیریت خودم اقتصاد کشور را اداره میکنم. هر جا بخش خصوصی پیشرفتهتر و ارزانتر کارها را انجام دهد، پروژهها را به آنها واگذار میکنیم، هرکجا هم نتوانست، کارشناسان دولتی را در بخشهای مختلف به کار میگیرم. نظارت حاکمیت بر بخش خصوصی از واجبات است.
کاهش مشارکت در انتخابات بحثی است که این روزها زیاد شنیده میشود. به نظر شما نظام انتخاباتی کشور دچار کاهش سرمایه اجتماعی شده است؟
کاهش مشارکت در انتخابات مجلس اتفاق افتاد. مردم نه به کشور، بلکه به جناحها اطمینان ندارند؛ یعنی نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان نتوانستهاند رضایت مردم را جلب کنند و این مشکل حاکمیت در تمام کشور مشاهده میشود . حاکمیت نگران است که مردم این پشتکردن به انتخابات را ادامه دهند. من این گزاره را قبول دارم.
برای رفع مشکل کاهش مشارکت چه باید کرد؟
من اعتقاد دارم که انقلاب و کشور سر جای خودش است؛ اما اهداف انقلاب و مصالح کشور با شرایط فعلی فرسنگها فاصله دارد. اینکه عدهای فکر کنند عدم مشارکت مردم، کشور را دچار تزلزل میکند، درست نیست. عدم مشارکت مردم در انتخابات، دستگاههای رسمی را از اعتبار میاندازد. در 1357، ششمیلیون نفر از حضرت امام استقبال کردند، کشور 36میلیون جمعیت داشت؛ یعنی یکششم. دهسال بعد حضرت امام به رحمت خدا رفتند و جمعیت کشور 45میلیون بود، 10میلیون نفر امام را مشایعت کردند؛ یعنی یکپنجم و در سال 98 که ترامپ این زخم را بر مردم ایران زد و حاج قاسم را شهید کرد، جمعیت کشور 80 میلیون بود، 25میلیون یعنی نزدیک یکسوم او را مشایعت کردند. نتیجهگیری میکنم که اگر کشور دچار آسیب شود، مردم مقاومت میکنند و کل کشور بهپا میخیزد؛ ولی نسبت به قدرت سیاسی و روابطی که اصولگرایان و اصلاحطلبان بین مردم درست کردهاند اعتبارشان نزدیک صفر است.
بحث حضور نظامیها در عرصه انتخابات شنیده میشود. نظر شما درباره کاندیداهای نظامی چیست؟
بارها این مسئله را توضیح دادهام که نظامیها سابقه سیاسی بسیار بدی نزد مردم دارند. تمام دستاوردهای مشروطه با کودتای 1299 رضاخانی از بین رفت. دهه 20 مردم قیام کرده و نفت را ملی کردند؛ اما با کودتای نظامی زاهدی روبهرو شدند، محمدرضا پهلوی نیز در اواخر حکومتش دولت نظامی به وجود آورد و آنچنان مردم به آن پشت کردند که نتیجهاش مشخص است. سابقه سیاسی نظامیان در ایران چندان مطلوب نیست. بعید میدانم مردم به حضور نظامیان در عرصه سیاست روی خوش نشان دهند.
نظر شما درباره تأیید صلاحیتهای این دوره انتخابات از سوی شورای نگهبان چیست؟ آیا تأیید صلاحیت میشوید؟
با عزیزان شورای نگهبان صحبت کردهام، یکبار تأیید و یکبار تکذیب کردهاند. در سال 96 هم تأیید نکردند. ما از روزی که وارد مبارزه با رژیم شاهنشاهی شدیم،نه شورای نگهبان بود و نه مجلس و… مردم مبارزه کردند. الان هم این حرفهای من به این دلیل است که با رانتخواران مختلف مبارزه کنم. دولتهای چهلساله اخیر همه خدمتگزار رانتخواران بودهاند؛ بنابراین شورای نگهبان کار خودش را بکند من هم کار خودم را میکنم. بنده پنج مرتبه از سوی حضرت امام برای نخستوزیری معرفی شدم و هر پنج مرتبه را حزب جمهوری اسلامی رد کرد و من نیز هیچ اعتراضی نکردم. جنگهای جناحی را به ضرر ملت میدانم. من کار خودم را انجام میدهم، هرچه میخواهد، بشود.
اگر رئیسجمهور شوید سیاست خارجی دولت شما چگونه خواهد بود؟ نظر شما درباره رابطه با آمریکا چیست؟
نـــیــکســون، کارتـــر، ریــگان و بـــاقـــی رئیسجمهورهای آمریکا تاکنون هرکدام بهنحوی از اسم ایران سوءاستفاده انتخاباتی کردهاند. ریگان به مردم آمریکا گفت که کارتر خاورمیانه را از دست داد و من پس میگیرم. برخی از رئیسجمهورهای آمریکا نرمافزاری با ایران برخورد کردند یا مثل ترامپ سختافزاری، که همهاش به ضرر ملت بود. تصور دولتها بر این بود که آمریکا ممکن است به نفع ملت تصمیم بگیرد؛ اما دولتهای آمریکا به نفع شخصی خودشان عمل کردهاند. ایران و خاورمیانه و… مسائل دستهپنجمی برای آنهاست. جو بایدن که معرف حضورتان هست از اسم ایران استفاده کرد و گفت ترامپ برجام را برهم زد و من برجام را برمیگردانم، حالا که ده میلیون رأی بیشتر از رقیبش کسب کرد برای ایران شرطهای غیرقابل عمل گذاشت. این شروط برای این است که مخالفان بایدن را در آمریکا ساکت کند و دوره بعد بازهم رأی بیاورد. آمریکا هیچ امتیازی به مردم ایران نداده و نخواهد داد؛ مگر اینکه امتیازهای اساسی از ایران بگیرد. ایران یک قدرت است، نه یک دولت و حکومت! قدرتهای دیگر با ایران باید تعامل کنند، نه اینکه استقلال ایران را به امتیاز سبکی که به این دولت میدهند، معامله کنند. من اگر رأی آوردم و توفیقی پیدا کردم، فکر میکنم که ایران یک قدرت اقتصادی، سیاسی، عقیدتی، سرزمینی و دارای توان بسیار بالای تکنولوژیکی میشود.
دولت مطلوب از دیدگاه شما چه خصوصیتی دارد؟
کشور ما دارای همه امکانات است. باید سعی کنیم در طول این بازه زمانی، دولتی روی کار بیاوریم که حقوق عامه را به حقوق خاصه ترجیح دهد. به اسم اشخاص و گروهها هیچ اصلاحی در کشور صورت نمیگیرد. قطعا کشور باید به امتیازطلبان پشت کند؛ تا وقتیکه جوانان، دولتی روی کار بیاورند که بهجای اینکه اصل مطلب دولت باشد، اصل مطلب ملت باشد.