رد صلاحیت‌ها تیر خلاص به جمهوریت است

بت‌نام کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 از دیروز آغاز شده است؛ اما کماکان چهره‌های اصول‌گرا و اصلاح‌طلب به صورت مشخص از سوی این دو جریان به جامعه معرفی نشده‌اند. هر چند اسامی مختلفی از جمله محمدجواد ظریف، محمدرضا عارف، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی در این بین شنیده می‌شود؛ اما هیچ‌کدام از این چهره‌ها به صورت قطعی موضع خود را اعلام نکرده‌اند. در این میان، اعلام نامزدی مصطفی تاجزاده برای انتخابات ریاست‌جمهوری صحنه جدیدی در انتخابات گشود که هنوز از سوی نهاد اجماع‌ساز اظهار نظر مشخصی در این باره شنیده نشده است، زیرا تاجزاده از سوی یک حزب و نهاد اجماع‌ساز به عنوان کاندیدا معرفی نشده و به‌صورت فردی و در فضای مجازی اعلام کاندیداتوری کرده است که نتیجه آن چندان مشخص نیست؛ زیرا احتمال رد صلاحیت برای او بیش از تمامی اسامی است که تا کنون نام آن‌ها برای ریاست‌جمهوری 1400 شنیده شده است.

تاریخ انتشار: 09:43 - چهارشنبه 1400/02/22
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه

اصلاح‌طلبان نیز با وجود اینکه خود را موظف به مشارکت در انتخابات و بازی در این صحنه می‌دانند مشخص نیست از تاجزاده که احتمالا رد صلاحیت خواهد شد حمایت کنند؛ زیرا در آن صورت دیگر کاندیدایی برای حمایت یا ائتلاف باقی نمی‌ماند. سیاست خارجی نیز در این زمان می‌تواند نقش مؤثری در روند سرد انتخاباتی داشته باشد که عمدتا در کلاب‌هاوس در حال پیگیری است نه در صحن علنی جامعه! اما با این حال، نتیجه مذاکرات وین نیز در صورت توافق تا زمان باقی‌مانده به انتخابات به سفره مردم نخواهید رسید و احتمالا نمود تأثیرات اقتصادی آن مدت زمان بیشتری می‌طلبد. به جهت بررسی موارد فوق با حسین انصاری راد، نماینده مجلس اول و ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کردیم. مشروح مصاحبه را می‌خوانید.

اصلاح‌طلبان هنوز به کاندیدای مشخصی نرسیده‌اند و برخی چهره‌ها از این جریان فارغ از نهاد اجماع‌ساز اعلام نامزدی کرده‌اند، به نظر شما اصلاح‌طلبان دچار تعدد کاندیدا خواهند شد؟

به صورت مشخص نمی‌توان گفت اجماع به روی یک فرد خاص صورت می‌گیرد یا خیر، اما توافق هم چندان دور از انتظار نیست.
در جبهه اصلاحات همه می‌خواهند با یک کاندیدای مشخص وارد عرصه حساس انتخابات ریاست‌جمهوری شوند. از آقای مرعشی هم نقل شده است که ما در آستانه انتخابات یک شگفتی ایجاد می‌کنیم. به نظر من، این اظهار نظرها می‌تواند به عنوان یک نشانه تلقی شود. اصلاح‌طلبان بیش از هر چیز می‌خواهند کاندیدایی که به جامعه معرفی می‌کنند و در معرض رأی مردم قرار می‌دهند نماینده واقعی مردم و مطالبات بِحق آن‌ها باشد. کاندیدا یا کاندیداهایی که معرفی می‌شوند باید در اجرای وعده و شعارهای انتخاباتی دقت کنند و چیزی نگویند که نتوانند اجرا کنند.

اعلام نامزدی شخصی مثل آقای تاجزاده چه تأثیری بر روند انتخابات و رقابت‌ها خواهد داشت؟ تحلیل شما درباره این موضوع با توجه به شرایط حاکم بر جامعه چیست؟

من معتقدم آقای تاجزاده با سوابقی که از ایشان می‌شناسم و شخصیتی که با آن آشنا هستم، متکی بر مصالح کشور و مطالبات مردم است و چیزی که در بیانیه انتخاباتی‌اش مطرح کرده است همان چیزی است که مردم آن را طلب می‌کنند و سیاست‌هایی است که مردم آن‌ها را می‌خواهند. علت شرایط نامساعد امروز در کشور ما چه در داخل و چه در خارج ناشی از عمل‌نکردن به آن مطالبات است و آقای تاجزاده به عنوان کسی که علاقه‌مند به جمهوری و کشور است و بن‌بست موجود را در وضعیت اداره کشور درک می‌کند، برای شکستن بن‌بست و جواب‌دادن به نیازهای مردم و مطالبات آن‌ها وارد این عرصه شده است که به‌هرصورت، کشور از این بن‌بست خارج شود و بتواند در مسیر درستی به مطالبات خودش دست پیدا کند.

به نظر شما آیا ممکن است او تأیید صلاحیت شود؟ در صورت تأیید صلاحیت آیا اساسا مسئله و مشکل مردم، اشخاص خواه از جناح اصلاح‌طلب و خواه از جناح اصول‌گرا هستند؟ آیا این دو جناح هنوز پایگاه مردمی دارند؟

اساسی‌ترین حرف مردم مطالبات آن‌هاست و خیلی روی شخص و جریان خاصی تکیه نمی‌کنند و درگیر اشخاص هم نیستند. مردم ایران به دنبال راه‌حلی هستند که بتواند مشکلاتشان را در زمینه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اداری، سیاست خارجی و… حل کنند. اگر مردم احساس کنند کسی صادقانه و با شجاعت دنبال این مصالح و مطالبات است، هم در انتخابات شرکت می‌کنند و هم خوشحال می‌شوند و هم از انتخابات استقبال می‌کنند.

گزینه‌های پیشنهادی شما برای ریاست‌جمهوری چه کسانی هستند؟

پیشنهاد من آقای ظریف، تاجزاده و جهانگیری است. این سه نفر را افراد مناسبی می دانم. البته باید تعهد کنند که به مطالبات واقعی مردم عمل کنند و اگر نتوانستند به مطالبات مردم عمل کنند و مانعی در مسیر آن‌ها بود کنار بروند. مردم از وعده و وعیدهایی که به آن‌ها جامه عمل پوشیده نشود، به ستوه آمده‌اند. باید قبول کنیم که در عمل به تعهدات و قول‌هایی که به مردم داده‌ایم کوتاهی کردیم.

میزان مشارکت در انتخابات 1400 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

واقعیت این است که اگر همانند انتخابـــــات مجلس عمل شـــــود و رد صلاحیت‌های گسترده در جناح اصلاح‌طلب اتفاق بیفتد، انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 بدترین انتخاباتی خواهد بود که در جمهوری اسلامی به‌وقوع می‌پیوندد. با حذف‌شدن یک جناح از میدان رقابت طرفداران آن جناح هم مسلما در انتخابات شرکت نمی‌کنند؛ زیرا نماینده‌ای ندارند که مطالبات آن‌ها را رهبری کند. انتخابات باید میدان رقابت واقعی میان جریان‌های مختلف سیاسی کشور باشد. اینکه فقط یک جناح با تمام قوا در عرصه رقابت حاضر شود و با خودش رقابت کند که معنایی ندارد. اگر دنبال مشارکت بالای مردم هستیم باید زمینه حضور دو جناح بزرگ کشور یعنی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به طور مساوی فراهم باشد.

رد صلاحیت‌ها چه تبعاتی برای کشور می‌تواند داشته باشد؟

رد صلاحیت‌ها باعث یکدست‌سازی قدرت در کشور می‌شود و تیر خلاص به حقیقت نظام و جمهوریت است.

نظامیان هم در این دوره ابراز تمایل به حضور در انتخابات کرده‌اند، دیدگاه شما در این باره چیست؟

فرمایش بنیان‌گذار انقلاب به عنوان کسی که پایه‌گذار این نظام بوده درمورد این مسئله بسیار روشن است. ایشان از نظامیان خواسته‌اند که به عرصه سیاست ورود پیدا نکنند. اگر ملاک و حرف ما این است که تابع امام خمینی (ره) هستیم قاعدتا باید به توصیه‌های ایشان عمل کنیم. آقایان نظامی هم بر مبنای همین توصیه باید از ورود به عرصه انتخابات خودداری کنند. از سوی دیگر، افکار عمومی هم چندان مایل به حضور نظامیان در عرصه سیاست نیست و آن را نمی‌پذیرد.

در هفته گذشته انتشار فایل صوتی محمد جواد ظریف درباره آنچه در سیاست خارجی چند سال اخیر اتفاق افتاده سر و صدای زیادی به راه انداخته است، محتوای این فایل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آقای محمدجواد ظریف در کسوت وزیر امورخارجه بارها اعلام کرده بود که من برای سیاست‌خارجه در بسیاری از مواقع تابع تصمیم حاکمیت هستم که این تصمیم ممکن است با نظر شخص من متفاوت باشد. او در اظهارنظرها و مصاحبه‌های خود هم تأکید کرده بود که در عرصه روابط بین الملل و دیپلماسی نظر حاکمیت را اعمال می‌کنم. من فکر می‌کنم آنچه آقای ظریف در این فایل صوتی مطرح کرده است مسئله مخفی نبوده و برای بسیاری از آگاهان و حتی بسیاری از مردم معمولی هم روشن بود که به هر صورت آقای ظریف ممکن است در مقام عمل و دفاع از سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی گاهی خلاف نظر شخصی خود عمل کند. همانطور که بسیاری می‌گویند و من نیز به آن معتقدم آقای ظریف در این فایل صوتی حرف تازه‌ای نزد.

به نظر شما عدم رابطه با آمریکا چه بخش از مشکلات امروزی ماست؟

مشکل اساسی کشور ما در ادوار مختلف، جنگ با بیرون و جنگ با غرب و دشمنی با آمریکا و عدم ارتباط بر اساس مصالح کشور است. درواقع می‌توان گفت ما هم در جهان بیرون و هم در سیاست داخلی دچار مشکلات عدیده‌ای هستیم. یعنی مشکل اساسی کشور در داخل، عدم انتخابات رقابتی و حضور واقعی مردم و حاکمیت ملی است که نصّ صریح قانون اساسی است. در سیاست خارجی، دشمنی با آمریکا و محو دشمن و رابطه ناصحیح با غرب به طور کل است. ازسوی دیگر، نوع رابطه‌ای که ما با کشورهای منطقه داریم هم چندان منطقی نیست. برای پیشرفت کشور باید با در نظرگرفتن منافع ملی و مصالح کشور اقدام به برقراری رابطه با سایر کشورهای جهان کنیم.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط