
صبح دیروز خبری مبنی بر نامه محسن هاشمی رفسنجانی، به رهبر انقلاب در رسانهها پیچیده شد. این نامه حاکی از آن است که هاشمی رفسنجانی از عملکرد شورای نگهبان تظلم خواهی نموده است. در پی این نامه سخنگوی شورای نگهبان این اظهارات را ساده انگارانه قلمداد و تکذیب نمود. وزیر وقت اطلاعات نیز گفته است: «در شورای نگهبان گفتم: براساس گزارشات از کف خیابان در سال ۹۲ آقای رفسنجانی پیروز انتخابات میبود. جمعبندی من این بود که با توجه به شرایط نظام مصلحت این بود ایشان رد صلاحیت شوند و دلایل آن را توضیح دادم.»










هفته اول اردیبهشت ماه بود که خبر رد صلاحیت گسترده بسیاری از نامزدهای ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر با گرایش اصلاحطلبی یا نزدیک به این جریان که شامل حال بسیاری از داوطلبان این انتخابات از اصفهان همچون تمامی اعضای فعلی شورای این شهر بود، حواشی، انتقادات و اعتراضات فراوانی را از هر سمت و سویی در پی داشت. با شکایت ردصلاحیتشدگان و بررسی مجدد صلاحیتها در هیئتهای نظارت استانهای مختلف کشور عدهای از ردصلاحیتشدگان توانستند تأیید صلاحیت شوند.










بتنام کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری 1400 از دیروز آغاز شده است؛ اما کماکان چهرههای اصولگرا و اصلاحطلب به صورت مشخص از سوی این دو جریان به جامعه معرفی نشدهاند. هر چند اسامی مختلفی از جمله محمدجواد ظریف، محمدرضا عارف، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی در این بین شنیده میشود؛ اما هیچکدام از این چهرهها به صورت قطعی موضع خود را اعلام نکردهاند. در این میان، اعلام نامزدی مصطفی تاجزاده برای انتخابات ریاستجمهوری صحنه جدیدی در انتخابات گشود که هنوز از سوی نهاد اجماعساز اظهار نظر مشخصی در این باره شنیده نشده است، زیرا تاجزاده از سوی یک حزب و نهاد اجماعساز به عنوان کاندیدا معرفی نشده و بهصورت فردی و در فضای مجازی اعلام کاندیداتوری کرده است که نتیجه آن چندان مشخص نیست؛ زیرا احتمال رد صلاحیت برای او بیش از تمامی اسامی است که تا کنون نام آنها برای ریاستجمهوری 1400 شنیده شده است.










طـــی روزهـــای گــذشــــتـــــه خــبـــــر ردصلاحیتهای گسترده بسیاری از نامزدهای ششمین دوره از انتخابات شوراهای اسلامی شهر با گرایش اصلاحطلبی یا نزدیک به این جریان، حواشی، انتقادها و اعتراضهای فراوانی را به دنبال داشته است؛ آنچه عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور نیز در واکنش به آن اظهار نگرانی کرد و هفته گذشته در بررسی روند این احراز صلاحیتها با رئیس مجلس شورای اسلامی و تعدادی از اعضای هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات شورای شهر دیدار و گفتوگو کرد. اعتراضها به اندازهای جدی و قابل بررسی بود که محمدباقر قالیباف هم در آن دیدار و با ورود به این مسئله از لزوم بازنگری در خصوص تأیید صلاحیت نامزدها سخن گفت.










«رد صلاحیت»؛ این عبارت برای اصلاحطلبان بــسیــار بیش از رقیب دیرینهشان، یعنی اصولگرایان، معنا و مفهوم دارد، معنایی که در پس آن بههمریختن معادلات آنها بهمنظور حضور در انتخابات مختلف قرار میگیرد. سالهاست که «رد صلاحیت کنندگان» به گفته اصلاحطلبان رقیب سرسختتری از اصولگرایان در میدان سیاست محسوب میشوند. اصلاحطلبان معتقدند دایره گسترده حذف از سوی نهادهای نظارتی و شورای نگهبان در سالهای اخیر باعث شده است که نتوانند لیست موردنظر یا کاندیدای مورد تأیید خود را به عرصه رقابتهای انتخاباتی وارد کنند. در فاصله کمتر از دو ماه تا برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و همچنین انتخابات ریاستجمهوری، در اردوگاه اصلاحطلبان بازهم قصه «ردصلاحیت» ها مطرح است. هیئتهای نظارت بر انتخابات تمامی اعضای فعلی شورای شهر اصفهان را رد صلاحیت کردند و این خبر بازتاب گستردهای در رسانهها و در میان اهالی سیاست داشت.










با نزدیکشدن به انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا، جریانهای سیاسی و شخصیتها در مقابل سؤالهای جدی قرار گرفتهاند که باید دربرابر مخاطبانی که در آینده مشارکت در انتخابات را رقم میزنند پاسخگوی عملکرد و شبهات موجود درباره جریانشان باشند. اصلاحطلبان بهعنوان یکی از ارکان جدی سیاست در ایران نیز در انتخابات 1400 ایدهها و کاندیداهایی خواهند داشت، اما هنوز مشخص نیست موضع آنها نسبت به شرایط فعلی و روش حضورشان در انتخابات چیست؟










این روزها فضای سیاسی کشور در حال آمادهشدن برای سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری در خرداد 1400 است و روزانه بر تعدد اخبار و گمانهزنیهای انتخاباتی در خصوص چهرههای احتمالی برای شرکت در این رقابت افزوده میشود. گزینههایی که جدای از چپ یا راست بودنشان به تخصص، پیشینه و تجربه از نظر سیاستمدار بودن، اقتصاددان بودن یا نظامی بودن آنها بسیار اشاره میشود. حال این سؤال مطرح است که آیا رئیسجمهور آینده حتما باید یک چهره سیاسی باشد یا فردی اقتصاددان یا با پیشینه نظامی هم میتواند بر این کرسی بنشیند؟ موضوعی که حسین کمالی، وزیر اسبق کار و امور اجتماعی در دولتهای ششم، هفتم و هشتم، نماینده مردم تهران در سه دوره اول مجلس شورای اسلامی، دبیر کل حزب اسلامی کار، نایبرئیس خانه احزاب ایران و نامزد ریاست جمهوری دوره یازدهم در خصوص آن با «اصفهان زیبا» صحبت کرد.










«مجلس خوب همهچیز را خوب میکند و مجلس بد همهچیز را بد میکند.» جملهای به یادگار از امام (ره) که نشان از اهمیت بالای این نهاد و تأثیر این قوه بر عملکرد حکومت دارد. نهادی که این روزها موضوع نظارت بر رفتار نمایندگان و همچنین شفافیت آرای داخلی را که برخلاف مجلس دهم با واکنشها و مخالفتهای بسیاری همراه بود، در دستور کار خود قرار داده است و اجرایی شدن این دو را نقطه مثبتی در جلب اعتماد جامعه و روشنگری تصمیمهای مجلس در منظر مردم میداند. بااینحال و با گذشت سالها از قانونیشدن طرح نظارت بر رفتار نمایندگان در سال 91 و مطرحشدن موضوع شفافیت آرای نمایندگان در مجلس دهم و در سال 97، شفافیت در مجلس همچنان بلاتکلیف است.










جامعه ایران پس از پشت سر گذاشتن تجربیات سخت، حالا به دو پرسش اساسی و بغرنج برخورد کرده است که زاویهدید اشخاص سیاسی به این پرسشها میتواند پاسخی برای عبور از بحران و شناخت بهتر جریانهای سیاسی باشد. با اقتصاد ایران چه باید کرد؟ با آمریکا چه باید کرد؟ دو پرسشی که بیش از چهل سال است در جامعه سیاسی ایران نسخههای متفاوتی برای آن پیچیده شده اما هنوز راهکار مشخص و درستی برای آنها ارائه نشده است. شناخت جنس مبارزه ما با آمریکا اولین قدم برای برخورد صحیح با این مسئله است که حقیقتا این جنگ برای چه و از چه زمانی آغاز شده است و تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا اساسا آمریکا یک مشکل است؟