شورای هماهنگی سازمانهای غیردولتی میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایران با همراهی ایکوم ایران و وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در نظر دارد به مناسبت تغییر سده خورشیدی نشستهایی را تحت عنوان «یکصدسال فرهنگ و هنر» با حضور کارشناسان با موضوعات مرتبط با میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برگزار کند و به بررسی آنچه در یکصد سال گذشته در حوزههای مرتبط با میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی رخ داده است، بپردازد. روز گذشته اولین نشست از این سلسله نشستها تحت عنوان یکصدسال حفاظت از میراثفرهنگی (غیرمنقول) با حضور دکتر محمدمنصور فلامکی، دکتر فرهاد نظری، دکتر علیرضا قلینژاد پیربازاری و محمدحسن طالبیان به شکل آنلاین برگزار شد.
انجمن آثار ملی و حفاظت از بناهای تاریخی
در ابتدای نشست دکتر محمدمنصور فلامکی از چهرههای ماندگار معماری و حفاظت و مرمت ایران برگزاری این نشست را ارزشمند بیان کرد و گفت: بررسی صدسال حفاظت و مرمت آثار تاریخی توسط صاحبنظران اقدام ارزشمندی است که حتما ثمره خوبی خواهد داشت؛ زیرا با همراهی انجمنهای مرتبط با حوزههای میراثفرهنگی و مستقل از دولت انجام شده است، نیازمند کمی محبت بیشتر نیز خواهد بود تا پایان خوبی پیدا کند. این چهره ماندگار حوزه معماری و مرمت ایران در ادامه به تأسیس انجمن آثار ملی ایران در دوره پهلوی اول اشاره کرد و گفت: در آن زمان نگرش تازهای برای حفظ بناهای تاریخی ما شکل گرفت که بسیاری از بزرگان ما را به شوق آورد تا انجمن آثار ملی ایران را برپا کنند. این انجمن که پیش از تأسیس سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی تأسیس شده بود، نقش مهمی در حفظ آثار تاریخی ما ایفا کرد؛ همچنان نیز دایر است با وجود تغییرات و تحولات سالهای گذشته، همچنان شاهد فضایی دوستانه و با احترام برای حفظ آثار تاریخی در آن هستیم.
حفاظت از آثار تاریخی در گذشته و اکنون
دکتر فرهاد نظری با بیان اینکه حفاظت و مرمت آثار تاریخی در یکصد سال گذشته فراز و فرودهای فراوانی را طی کرده است گفت: نکته مهم و قابل ملاحظه این است که باید میان شیوه حفاظت و مرمت در گذشته یعنی پیش از انقلاب مشروطه و پس از آن باید تفاوت قائل شد. بله، حفاظت از آثار تاریخی در قرون گذشته همیشه وجود داشته است؛ اما با آنچه که امروز یعنی پس از انقلاب مشروطه شاهد آن بودیم تفاوت بسیار داشته است و تنها اشتراک آن در لفظ واژه حفاظت است و نه در مفهوم.
او در ادامه توضیح داد: بهعنوان مثال تـختجمشید که یکی از مـــهمتــرین آثار تاریخی ماست، چندین دهه است که مورد حفاظت قرار گرفته، به ثبت ملی و جهانی رسیده است، توسط باستانشناسان و پژوهشگران برجسته مورد کاوش و پژوهش قرار گرفته است. در محوطه تخت جمشید نگهبان وجود دارد. فارغ از کمیت و کیفیت کار تمام مسائل حفاظتی در آنجا اعمال میشود که هیچ یک از آنها تا پیش از دوران ناصرالدینشاه انجام نمیشده است؛ در حالی که مسجد جامع اصفهان در سدههای گذشته مدام توسط مردم مورد تعمیر و مرمت قرار میگرفته است. چرا؟! چرا مردم برای حفظ و نگهداری مسجد جامع اصفهان اقداماتی را انجام میدادند اما برای تختجمشید خیر؟
به روایت او، پاسخ به این پرسش بنیادین میتواند به روشنشدن تفاوت میان مفهوم حفاظت در گذشته و امروز کمک کند. علت این تفاوت این است که در گذشته حفاظت از آثار تاریخی با این هدف که آن آثار چه نقشی در زندگی روزمره مردم داشته صورت میگرفته است. همچنان که امروز یک تپه باستانی با علم به اینکه از گذشته ما اطلاعات مهم و مفیدی را در اختیار ما میگذارد، حفظ میکنیم. اما از آنجایی شیوه این ارزشگذاری در گذشته و امروز متفاوت بوده، در حفظ و نگهداری آثار تاریخی نیز تفاوت ایجاد میکرده است.
مدیر کل سابق دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی افزود: هرچند در قرون پیش از مشروطه نیز شاهد توجه پادشاهان نسبت به آثاری چون تختجمشید و تاقکسری بودهایم که از آن بازدید میکردند و حتی اثر یا کتیبهای از خود با علم به اینکه در آن محوطه ماندگار خواهد بود از خود به جا میگذاشتند و به بیان بهتر توجه میکردند، اما حفاظت و مرمت نمیکردند؛ درحالی که امروز به آثار تاریخی هم توجه میکنیم و هم در امر حفاظت و مرمت از آنها کوشا هستیم. این نکته میتواند تفاوت زاویه نگرش ما به موضوع حفاظت و مرمت را در دوره کنونی و گذشته سرزمینمان مشخص کند. نظری افزود: به اعتقاد من این تصور که در گذشته نیز به معنای امروز به امر حفاظت توجه میشده خطاست و رویکردها به این موضوع متفاوت بوده است. همانطور که اشاره کردم در آن زمان اثری را مرمت میکردند که در زندگی روزمرهشان نقشی ایفا کند، چه بسا گاهی آثاری را نیز تخریب میکردند؛ زیرا از این کار سود بیشتری میبردند. مثال معروف آن رفتار ظلالسلطان حاکم اصفهان است که بسیاری از آثار ارزشمند دوران صفوی را نابود کرد و مصالح باقیمانده آن را هم فروخت تا اثری از شکوه و جلال دوران صفویه در مقابل قاجارها وجود نداشته باشد و این رفتار، سنتی بود که در ادوار تاریخی گذشته بسیاری از حکام برای مشروعیتبخشیدن به خودشان و استحکام سلطنت خودشان آثار پیش از خودشان را از بین میبردند. پس دانستن اینکه آثار تاریخی در گذشته چه نقشی را در زندگی روزمره افراد از پادشاه تا رعیت ایفا میکرده مهم است و با توجه به نقش و ارزشی که داشت با آن رفتارهای گوناگونی میشد. یا تنها مورد توجه قرار میگرفت مانند تختجمشید یا همزمان توجه و مرمت قرار میگرفت مانند مساجد و پلهای تاریخی یا اینکه مورد تخریب یا تحریف پادشاهان سلسلههای پس از خود قرار میگرفت.
تعریف ایرانی از میراثفرهنگی
علیرضا قلینژاد پیربازاری نیز به تاریخچه شکلگیری حفاظت از میراثفرهنگی در ایران اشاره کرد و گفت: از زمانی که اولین توجهها از خارج از ایران به آثار تاریخی ایران انجام میشود، انحصار فعالیت باستانشناسی به فرانسویها داده میشود تا سال 1300 که اداره عتیقات و سپس انجمن آثار ملی، سازمان ملی حفاظت و پس از انقلاب سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری که اکنون تبدیل به وزارتخانه شده است تأسیس شود؛ یک نکته مشخص است و آن اینکه حفاظت از آثار ملی جایی رسمیت پیدا کرده که ما با ادبیات بینالمللی این حوزه آشنا شدهایم. از اینرو باید برای حفاظت بیشتر و باکیفیتتر این حوزه رجعتی به خود داشته باشیم و میراث فرهنگی ملموس را با توجه به آنچه خودمان داشتیم تعریف کنیم؛ زیرا بدون توجه عمیق به محتوای مرمت این اتفاق کیفیت لازم را نخواهد داشت.
لزوم طبقهبندی علمی
محمدحسن طالبیان، معاون وزارت میراثفرهنگی نیز با بیان اینکه بررسی تاریخی حفاظت از میراث فرهنگی کمی سخت و پیچیده است، گفت: امروز ما نیازمند این هستیم که قوانین و قواعد حفاظت از آثار تاریخی در دوران گذشته را با یک نگاه علمی و طبقهبندی شده موردبررسی قرار دهیم و تا متوجه شویم این امر در گذشته و امروز چگونه صورت میگرفته و تا چه میزان از قواعد و قوانین موجود چه در گذشته جنبه اجرایی و عملی داشته است. در آخر باید یادآوری کرد این برنامه اولین سری از نشستهای یکصدسال است که همت شورای هماهنگی سازمانهای غیردولتی حوزههای سهگانه میراث فرهنگی با همراهی ایکوم ایران و وزارتخانه میراثفرهنگی به مناست تغییر قرن انجام میشود.
مشروح این گفتوگوها در آینده منتشر خواهد شد.