به عبارت بهتر و سادهتر، در حقوق معطوف به مالکیت فکری که به آن مالکیت معنوی نیز گفته میشود، با اینکه ممکن است وابستگیهای مادی و مالی نیز وجود داشته باشد اما با پدیدهها، مسئلهها، آثار و مصداقهایی مواجه هستیم که خاستگاه اولیه و اصلی آنها، ذهن مبتکر و خلاق و هنرمند است.
انواع مالکیت
در این حوزه دو نوع مالکیت به نظر میرسد.
اول) مالکیت مادی که مربوط به رابطه تصرف، استیلا، تسلط و دارابودن افراد بر داراییها و اشیا و اموال منقول و غیر منقول و املاک و اعتبارات و حسابها یا منافع و تعهدات و دیون و مطالبات آنها است.
دوم) مالکیت غیر مادی، یا مالکیت معنوی که مالکیت فکری و مالکیت هنری موضوع یادداشت ما نیز از زیر مجموعههای آن محسوب میشوند. در نوع اخیر، با اینکه ممکن است یک کتاب، به شکل یک مال و یک دارایی هم مورد حمایت قانون باشد و یا با اینکه فواید ریالی یک گالری نقاشی، قرارداد مالی فروش آثار، دستمزد ساخت یک مجسمه، حق نشر، حق اکران فیلم، روابط کارفرما و کارگردان هنری و بسیاری دیگر از موضوعات حقوقی خارج از حقوق هنرمندان نیز در آن وجود داشته باشند، اما جوهرهای متفاوت و منحصر به خود دارد. این جوهره در رصد قانونگذار بوده و به آن پرداخته شده است. این جوهره عبارت است از هنر، ابتکار و دانش پدیدآورنده.
قانون چه میگوید؟
ماده یکم قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان مصوب مجلس سنای ایران در سال چهل و هشت خورشیدی بیان میدارد: به مؤلف، مصنف و هنرمند «پدیدآورنده» و به آنچه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار آنان پدید میآید، بدون در نظرگرفتن طریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن به کار رفته «اثر» اطلاق میشود.
پدید آورنده در این قانون چه هنرمند باشد چه نباشد، کسی است که یک اثر را با استفاده از هنر یا دانش یا خلاقیت و فکر خود تألیف، گردآوری یا ایجاد کرده و ساخته باشد. چه خودش مستقیما آن را به شکل مادی و فیزیکی ارائه داده باشد، چه فقط آن را بیان نموده و هنوز به تجسم نرسانده و یا اثری را خلق کرده باشد که قابلیت تجسم ندارد بلکه فقط باید بیان و ابراز شود که البته همین نیز قابلیت مستندسازی داشته و در حکم تجسم تلقی میشود.
از آنجایی که ماهیت برخی از آثار ملموس نیستند و مانند ایدهها یا مشاورهها یا طرحهای ذهنی قابلیت ابراز تجسمی نداشته بلکه همانگونه که گفتیم فقط میتوان بروز و بیان و اکران آنها را ثبت و مستندسازی نمود، قانونگذار نمیتوانسته در این تعریف، حمایت قانونی خود را مشروط به مادیت اثر کند. بنابر این در تعریفی بسیار گسترده، تصریح کرده که بیان و اظهار ایدهها و آثار ذهنی هم، به هر نحو که انجام شده باشند، مشمول حمایت قانون هستند.
با این وصف در بخش دوم این ماده قانونی، قانونگذار میگوید: به آنچه از راه دانش یا هنر و یا ابتکار آنان پدید میآید «بدون در نظرگرفتنطریقه یا روشی که در بیان و یا ظهور و یا ایجاد آن به کار رفته»، اثر اطلاق میشود.
بیان و ظهور و ایجاد
در تعریف خصوصیت پدیدآورنده، دانستیم که قانونگذار معتقد است باید حد اقل یکی از شروط دانش، هنر و یا ابتکار به شکل خاص و اصیل از ناحیه پدیدآورنده بروز کرده و در اثری متجلی شده باشد. متعاقب از آن، در مورد اثر با سه ویژگی دیگر مواجه هستیم که عبارتاند از بیان، ظهور و ایجاد به هر نحو و با هر روش و طریق.
به عبارت سادهتر، اگر فکر یا ایده یا مفهوم یا حتی اثر کاملی در ذهن پدید آورنده با استفاده از علم و ابتکار و هنر وی خلق شده، اما منتهی به «بیان» و «ظهور» و «ایجاد» نشده باشد، نمیتواند مشمول چتر حمایتی قانون باشد.
در این مرحله با اینکه ذهنیت جامعه هنری معتقد به خلق اثر است، اما نگاه قانونگذار چیز دیگری است و چون محکمهها نمیتوانند با ذهنیتها رأی صادر کنند و مشرف به اذهان افراد نبوده، بلکه باید مستنداتی از موضوع را در اختیار داشته باشند، در نتیجه هیچ پدیدآورندهای به صرف اینکه ایده یا اثر فکری را قبل از دیگری در ذهن خود ساخته اما بیان و اکران نکرده است، نمیتواند ثابت کند که پدید آورنده اصلی و اولیه آن است.
از طرف دیگر، قانونگذار برای حمایت کاملتر از پدیدآورندگان، آنان را مکلف به نوع خاصی از بیان و اظهار اثر نکرده بلکه اجازه داده است که به هر شکل و نحوی که اثر را اکران یا بیان یا ظاهر کرده باشند، از حمایت قانونی بهرهمند شوند.