روحانی اجتماعی
اصفهان در گذشته، روحانیون اجتماعی معروفی داشته است؛ برای مثال، آیتالله سید محمدباقر زندکرمانی یکی از این بزرگواران است. او در حدود هفتاد سال پیش خدمات اجتماعی فراوانی برای این شهر انجام داده است: آزمایشگاه مهدیه، زایشگاه نرجس و همین بیمارستان عسکریه که آیتالله فقیهایمانی در آن رحلت کرد. اینها همه خدمات یک روحانی برجسته اجتماعی است. به نحوی میتوان گفت که از زمان پهلوی اول تا نهضت 15خرداد تقریبا به مدت چهل سال روحانیون برجسته اصفهان کسانی بودند که علاوه بر خدمات و فعالیتهای عالی علمی، حرکات و اقدامات اجتماعی هم داشتهاند و در راه عمران و خدمت به خلق، گامهای مهمی برداشتهاند. حالا این خدمت یا در راه امور مدارس دینی و مساجد بوده یا در راه مسائل درمانی و امور خیریه. خلاصه، اصفهان ازایندست انسانهای عالیمقام کم نداشته است. طبیعی است که در آن زمان فعالیتهای روحانیون شیعه در همین سطح بوده و آنان نمیتوانستند به ساحت سیاسی نظر داشته باشند؛ زیرا زمانه ظرفیت چنین جریانهایی را نداشته است.در آن زمان، نهضت اصلی در اصفهان، سمتوسوی فرهنگی داشته است و بزرگان حوزه در پی احیای سنت در عصر دشواریها بودهاند.
روحانی سیاسی
در سالهای دهه پنجاه رویکرد سیاسی اوج میگیرد و با نزدیکشدن به سالهای انقلاب اسلامی، روحانیون بیشتری به حرکت انقلابی میپیوندند. این حرکتی است که بیش از 15 سال است شروعشده و حلقه اول آن را شاگردان حضرت امام خمینی در حوزه علمیه قم تشکیل میدادند.
آیتالله سید کمال فقیهایمانی یکی از این چهرههاست. او مشخصا در اصفهان به عنوان یک روحانی مردمدار و فعال فرهنگیاجتماعی به پشتیبانی از حرکت امام خمینی می پردازد. رژیم پهلوی روی حرکات او حساس میشود؛ اما او هیچگاه محاکمه و تبعید نمیشود.
فعالیتهای سیاسی این عالم مجاهد محدود به دوران پیش از انقلاب نمیشود. ایشان همواره بهعنوان شخصیتی صاحبنظر در امور سیاسی اصفهان محسوب و به رأی ایشان رجوع میشود. در بسیاری از مواقع نظر ایشان تعیینکننده است. پس از ارتحال حضرت امام خمینی نیز ایشان کاملا در خط رهبر معظم انقلاب بودند.
روحانی سیاسی اجتماعی
باآنکه آیتالله فقیهایمانی با نظام ارتباط دارد و تأییدگر آن نیز هست، اما درعینحال ارتباط دائم خود با مردم را قطع نمیکند. او را میتوان در کوچه و خیابان پیدا کرد، با او سلامعلیک داشت و در کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) بهراحتی با او به گفتوگو نشست.آن مرحوم، فعالیتهای زیادی در سطح اجتماعی انجام داده است. تأسیس بیمارستان امامحسین(ع) و مرکز تخصصی بیماریهای عفونی، بیــمــارســـتـــان سوانــحســوختگــی امام موسیکاظم(ع)، بیمارستان زنان و زایمان حضرتزهرا(س)، درمانگاه شهدا، مدرسه حجتیه مشهد، تأسیس صندوق جهیزیه و… ازجمله اقدامات خیر آیتالله فقیهایمانی است. نگاه ویژه به بخش درمان در صدر این خدمات قرار دارد. ردپای آیتالله در تأسیس، حمایت و پیشبرد بسیاری از امور خیر، بهخصوص در امر تأیید خیریهها، مشاهده میشود. اینها دقیقا نشانــههــای هــمــان روحانی اجتماعی است که در مسجد آقاعلیبابا نماز میخواند و در برخورد با مردمان گشادهرو بود.
اصفهان در سالهای پیش، دو روحانی برجسته دیگر را نیز از دست داد: مرحوم سید حسن فقیهامامی و مرحوم شیخ مهدی مظاهری دو چهرهای بودند که نامشان در کنار مرحوم فقیهایمانی میدرخشید. اینان توانسته بودند با مجموعه بازار ارتباط خوبی برقرار کنند و بهواسطه این ارتباط سبب اقدامات ارزندهای شوند. این مطلب مهم امروز کمرنگ شده است و بخشی از این تقصیر را میتوان متوجه بخشی از روحانیت که نمیتواند همچون نسل گذشته خود ارتباط برقرار کند، دانست و البته این ماجرا ابعاد مختلف دارد.
با نگاهی به فعالیتهای این سه روحانی بزرگ شهرمان متوجه میشویم که آقایان فقیهامامی و مظاهری عمدتا فعالیتهایشان در سالهای پایانی عمر شریف متوجه فعالیتهای اجتماعی بوده و از آنان نیز خدمات فراوان دینی و انسانی به یادگار مانده است؛ اما آن شخصیتی که توانسته بود هم بهعنوان یک روحانی سیاسی مطرح شود و هم در سطح اجتماعی بدرخشد، مرحوم آیتالله فقیهایمانی بود.
پیوند سنتیها و انقلابیها
مرحوم سید جلال فقیهایمانی،برادر حاجآقا کمال و داماد آیتاللهالعظمی خوئی بود. در ابتدا تصور میشود سید کمال هم نماینده طیف آیتالله خویی در اصفهان است؛ اما بعدها مشخص میشود که او برای اهداف نهضت انقلاب فعالیت میکند و بهنوعی نماینده حضرت امام در اصفهان است که پیامهایی را به برخی روحانیون میرساند. در آن ایام، طیف سنتی اصفهان به آیتالله خوئی بزرگ حوزه علمیه نجف گرایش داشتند. تصور بر این بود که این طیف به فعالیتهای انقلابی توجه لازم را ندارند. در عوض بخشی از روحانیت اصفهان که از حیث علمی به اندازه طیف سنتی مطرح نبودند، فعالیتهای انقلابی را بهصورت جدیتر دنبال میکردند که مرحوم آیتالله سید جلالالدین طاهری نماینده شاخص این گروه در اصفهان بهحساب میآمدند.میان این دو دسته در ظاهر نوعی اختلاف و جدایی احساس میشد و عدهای نیز بهاشتباه بر طبل این فاصله میکوبیدند.
آیتالله فقیهایمانی مشخصا کسی بود که همچون مقتدای خود آیتالله سید حسین خادمی در جهت پیوند این دو گروه در پیش از انقلاب بود: از یکطرف، هماهنگ با نهضت حضرت امام خمینی(ره) بود و از طرف دیگر، پیوندهای خود را با ستونهای سنت اصفهان حفظ کرده بود.
این دو نقش واسطهگری و ارتباطی که در این نوشتار ذکر شد، شاخصهای از شخصیت مرحوم فقیهایمانی بود که آن را تا سالها حفظ کرد و درواقع جزئی از وجود و هویت او بهحساب میآمد.
بیشک چنین شخصیتی برای شهر بسیار مفید بود؛ چه در هنگامهای که رجوع عمومی در دهه شصت به سمت جناح انقلابی بود و چه هنگامی که در سالهای اخیر نگاههای سنتی و بعضا انتقادی هم نقشآفرین میشوند. در این هنگام، علمای سنتی بیشتر موردتوجه بازار قرار میگیرند و اعتماد به آنان بیشتر میشود. در این زمان او دارای نقشی محوری در اصفهان بود. بـــدون تــردیـــد مــقـــام جــامــعیــت و پیونددهندگی ایشان بود که توانست تعادل را حفظ کند و این اتصال موجب پیروزیهای بزرگ شود.