سیر تاریخی نوآوری در گردشگری

ســمـپـــوزیـوم مـلـی یـکـصـد ســال گردشگری ایران در قالب سلسله‌وبینار در روزهای 30 و 31 مرداد به همت کمیته ملی موزه‌های ایران برگزار شد. یکی از مباحث درخور و جذاب این سمپوزیوم، وبیناری با موضوع سیر تاریخی نوآوری در گردشگری بود. در این وبینار بر لزوم نوآوری و خلاقیت در صنعت گردشگری تأکید ویژه‌ای شد. نیازی که در صورت برآورده شدن، گردشگری ایران را رونق روزافزونی خواهد بخشید.

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ - پنجشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه

اولین وبینار با مقدمه نسیم معماریان، مدیرعامل مؤسسه زیست‌مان و فعال حوزه گردشگری درباره روند نوآوری در عرصه گردشگری و معرفی کتاب «عالمی دیگر بباید ساخت» شروع شد. مهمانان این برنامه متخصصان حوزه گردشگری بودند و صحبت‌ها با نیوشا امینیان درباره گردشگری نجوم شروع شد و سپس محسن ادیب به بحث درباره اهمیت کویر، سیر تاریخی بیابان‌گردی در ایران پرداخت و بعدازآن عماد شیرویس درباره گردشگری آبی و ورزش‌های مرتبط با موج‌سواری صحبت کرد، در ادامه امیر سهرابی درباره تعزیه و جایگاه آن در گردشگری به‌عنوان یک نوآوری سخنرانی کرد و درنهایت رامین نوری در رابطه با لزوم توجه به بحث حمل‌ونقل در گردشگری و معرفی نرم‌افزار طراحی‌شده در این حوزه پرداخت.

گردشگری نجوم در ایران: پرپتانسیل اما ناشناس!

نـیـوشــا امـینیان، مدرس نـجـوم و فارغ‌التحصیل رشته گردشگری است و در زمینه نجوم و گردشگری برای کودکان و رونـد نوآوری در تورهای نجوم در این وبینار صحبت کرد که در ادامه متن صحبت‌های او را می‌خوانید:

پیشینه نجوم در ایران بسیار گسترده است. ما دانشمندانی داشتیم که اکنون نامشان بر دهانه‌های ماه و مریخ گذاشته‌شده است. دانشمندانی که نظریاتشان در دانشگاه‌های معتبر تدریس می‌شود. از یک‌جایی به بعد متأسفانه از جهان نجوم عقب افتادیم و نتوانستیم هم‌پای دیگر کشورها حرکت کنیم. در این مسیر گردشگری نجومی هم در کشورهای دیگر شکل گرفت؛ ولی ما از این هم عقب ماندیم. این سابقه در ایران به شکلی که امروز می‌شناسیم قدمتش کمتر از چهل سال است. از نجوم چیزی که برای ما درنهایت ماند، یک‌سری اعیاد و رویدادها مثل نوروز یا شب یلدا بود که هرکدام از این‌ها به یکی از رویدادهای نجومی مرتبط بودند. در غرب اختراع تلسکوپ توانست موضوع‌های بیشتر و بهتری را نمایان کند؛ ولی ما در ایران عقب ماندیم.
در این دو دهه البته کم‌کم گروه‌های نجومی شکل گرفت. این گروه‌ها بیشتر دانشجویی بودند و هرکدام یکی دو ابزار داشتند و این‌ها به این سمت حرکت کردند که آسمان شب را نه‌فقط علمی که به شکل یک جاذبه گردشگری موردتوجه قرار دهند. با این تفکر تورهای نجومی شکل گرفت و آژانس‌های گردشگری هم اضافه شدند. در این مسیر البته ما مشکلات زیادی داشتیم. مثلا اینکه ما خیلی از رصدگاه‌ها را در طی این سال‌ها از دست دادیم؛ چون دانش تجهیز کردن این رصدگاه و آوردن گردشگر به این سمت را نداشتیم و درست درباره‌اش تحقیق نکردیم. مثلا کمپ‌ها و اقامتگاه‌های کویری را به پروژکتور مجهز کردند که این آلودگی نوری به وجود می‌آورد.
متأسفانه در طی این سال‌ها بسیاری از آسمان‌های تاریک را از دست دادیم و البته این مشکل همه دنیا بود. این موضوع باعث شد توجهی جهانی به آسمان‌های تاریک شکل بگیرد و حتی یونسکو اعلام کرد که این آسمان یک میراث از گذشتگان است. برای محافظت از این آسمان چه می‌شد کرد؟ باید رفتار ما تغییر می‌کرد و آلودگی‌های نوری و ساخت سازه‌های جدید را کنترل می‌کردیم و فضاهایی را پیدا می‌کردیم که هنوز برای دیدن آسمان مناسب است.
در این سال‌ها سازمانی به اسم اتحادیه بین‌المللی آسمان تاریک (مخفف آن آیدا) شکل گرفت و سایتی را با حمایت دوستداران آسمان شب و برخی دولت‌ها تأسیس کرد و مکان‌هایی را پیدا کرد که هنوز می‌توان آسمان پاک و صاف را دید. در نقشه آیدا متأسفانه نقطه‌ای در لیست آن برای ایران وجود ندارد؛ چراکه ما هنوز نیازمان را به گردشگری نجومی حس نکرده‌ایم و درنتیجه فضایی برای توسعه در آینده در نظر نگرفته‌ایم. در حالی‌که آیدا می‌گوید باید به آینده نگاه کنید و قدرتمند قول دهید که از این فضایی که ساختید حمایت کنید و آن را مثل یک میراث به آینده تحویل دهید.
در پژوهشی که انجام دادیم پارک ملی کویر را ازنظر آبخیزداری، حرکت رودخانه‌ها، جنس خاک حتی جاده‌ها و شهرها و حرکت جمعیت بررسی کردیم تا ببینیم کجا را می‌توان برای این موضوع اختصاص داد که پایگاه دائمی داشته باشیم. البته ما فضاهای خوبی برای این موضوع داریم و می‌توانیم نظر جوامع محلی را متوجه این شکل از گردشگری بکنیم.

 در مسیر گردشگری کویری و بیابانی نوآورانه!

محسن ادیب در حوزه کویر و بیابان فعالیت و پژوهش می‌کند و در این وبینار درباره روند نوآوری در بحث گردشگری بیابانی و کویری به سخن پرداخت. متن صحبت‌های او به این شرح است:

بحث را ازاینجا شروع می‌کنم که کویر و بیابان در فرهنگ ما خیلی نقش پررنگی دارند. این نقش با انقلاب صنعتی و ورود فناوری به ایران کم‌رنگ شد؛ ولی اگر به تاریخ برگردیم و این اقلیم را در معماری، ادبیات و فرهنگ دنبال کنیم، می‌توان نقش انکارناپذیر آن را مشاهده کرد. واژه کویر البته خیلی کم در ادبیات ما استفاده‌ شده است. مـعــروف‌ترینش ملک‌الــشــعـــرای بــهــار و مـولانـاسـت و اولینش فخرالدین اسعد گرگانی. البته این موضوع به جغرافیای شعرای ما برمی‌گردد. طبیعی است که حافظ و سعدی شناختی از این اقلیم نداشته باشند. در فارسی این دو واژه مترادف‌اند ولی درواقع این‌گونه نیست و تعاریف مختلفی دارند. بعد از اسلام از قرن 2 تا 4 این سفر کردن و کشف مکان‌های جدید خیلی باب می‌شود و بیشترین متونی که درباره سفر در مناطق مرکزی و کویری و بیابانی ایران داریم متعلق به همین دوره است. در زمان نزدیک و در حول‌وحوش جنگ جهانی اول کویرهای ایران جنبه استراتژیک نظامی پیدا می‌کند. درنتیجه بسیاری از جغرافی‌دان‌های مهم وارد ایران می‌شوند. مهم‌ترین آن‌ها کسانی چون آلفونس گابریل است که در کتابی با عنوان عبور از صحاری ایران به کویرهای ایران پرداخته یا سون اندرسن هدین که در کتاب کویرهای ایران به این موضوع پرداخته و کتابش به‌عنوان قرآن کویر نوردی معروف است.
اما اگر بخواهیم بدانیم کویرنوردی از کی متحول شد در بیست سال اخیر این اتفاق افتاد. درواقع ورود تکنولوژی ماشین‌های جدید باعث شد این سختی سفرهای کویری، ماسه‌های داغ و باتلاق‌های نمکی تسهیل شود. درنتیجه این سفرها خیلی باب شد. تا قبل از آن ما هیچ اطلاعی از مناطق مرکزی و کویرها نداشتیم و بیشتر اطلاعات از حاشیه کویر مرکزی بود. بیست سال اخیر عمق کویر باز شد. چیزی که در حال حاضر بین محافل علمی دنیا زیاد درباره‌اش حرف زده می‌شود شباهت زیاد کویر لوت و سیاره مریخ است. همین باعث شده که محافل علمی دنیا روی این منطقه بیابانی متمرکز شوند. این شباهت‌های بین لوت و مریخ در کجاست؟ یکی در منطقه کلوتی لوت است که در غرب آن واقع‌شده است. این منطقه صد و پنجاه در هفتاد کیلومتری بزرگ‌ترین منطقه کلوتی کره زمین است. علاوه بر این، بلندترین هرم‌های ماسه‌ای دنیا با رگه‌های سیاه در لوت وجود دارد که بسیار شبیه به مناطقی از کره مریخ است. همچنین امواجی را که روی ماسه به وجود می‌آید، موج‌نما می‌گوییم. این موج‌نماها را در مریخ تار می‌نامند. ابعاد این تارها به‌قدری بزرگ است که تنها در کویر لوت شاهد چنین ابعادی هستیم.
از طرفی از سال 2003 تا 2013 گرمای جنوب لوت را ثبت کردند و اثبات شد که این منطقه گرم‌ترین نقطه کره زمین است. رکورد دمای لوت 80 درجه سانتی‌گراد است و چیزی که دانشمندان را شگفت‌زده کرده اختلاف دمای روز و شب است که هفتاد درجه سانتی‌گراد بوده است. هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد. این گرم‌ترین نقطه دنیا بودن یکی از ظرفیت‌های ویژه‌ای است که در بحث گردشگری و توریست علمی می‌توان از آن استفاده کرد.
قدیمی‌ترین قلمزنی دنیا به اسم درفش شهداد در حاشیه کویر پیدا شد و قدمت پنج‌هزارساله دارد؛ همچنین در شمال دشت کویر چین‌خوردگی‌های مسطح داریم که هیچ جای دنیا مانند آن وجود ندارد. علاوه بر همه این‌ها در عمق کویری‌مان که هیچ کولنی انسانی و هیچ مسیری نداریم تاریک‌ترین آسمان‌های دنیا را داریم. این شگفتی‌ها و پتانسیل‌ها به‌قدری زیاد است که ساعت‌ها می‌توان درباره آن صحبت کرد.

 موج‌سواری، استنداپ پدل و یوگاپدل، جاذبه‌هایی برای ایران‌گردها

عماد شــیــرویـــس، رئــیـس انجمن راهنمایان استان بوشهر و مربی اســـتـنـداپ پدل اســت و در ایــــــــن وبینار درباره آب، ورزش‌های آبی، گردشگری آبی، ظرفیت‌های موجود و امکان اســتـفــاده از این شــاخــه در گردشگری صحبت کرد.  شرح صحبت‌های او به این ترتیب است:
ما ایرانی‌ها از دوران باستان همیشه با آب سروکار داشته‌ایم و اولین کولنی‌های جمعیتی در کنار رودخانه‌ها تشکیل‌شده است و به خاطر همین با ورزش‌های آبی غریبه نبوده‌ایم. درباره استنداپ پدل اگر بخواهم صحبت کنم باید بگویم که این ورزش از زیرمجموعه‌های موج‌سواری است و در کشورهایی مثل مناطق هاوایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی استفاده می‌شده است. از سال 1940 این ورزش شناسایی و بسط داده شد و به جهان معرفی می‌شود. از سال 2000 روی این ورزش در دنیا تمرکز شد و گونه‌های مختلف این رشته گسترش پیدا کرد و در بحث گردشگری هم بوردهای بادی تحولی در این ورزش بود؛ چراکه حمل این بوردها آسان بود.
در ایران از سال 1395 انجمن موج‌سواری به وجود آمد و صدمین انجمن موج‌سواری دنیا لقب گرفت. در این پنج سال اتفاق‌های خوبی رقم خورد؛ به‌ویژه اینکه استقبال خوبی در حوزه گردشگری داشتیم و مثلا گردشگر قشم که پیش‌ازاین فقط فرهنگی و طبیعت‌گردی بود حالا متوجه این رشته هم شده است. تورهای خوبی در شاخه‌های مختلف موج‌سواری فعال‌شده و استقبال مناسبی از این قضیه شده است.
رشته‌هایی مثل استنداپ پدل در تمام دریاچه‌ها و رودخانه‌ها و حتی آب‌های آرام قابلیت انجام‌شدن دارد. یعنی نه‌تنها در شمال و جنوب کشور که حتی در کردستان و کرمانشاه هم در دریاچه‌ها می‌توان این ورزش را انجام داد. حتی در زاینده‌رود وقتی‌که خشک نیست و آب دارد، امکان انجام‌دادن این ورزش وجود دارد. پس درواقع استنداپ پدل به‌عنوان ورزشی آبی در کنار دیگر شاخه‌های موج‌سواری به بحث گردشگری بسیار کمک می‌کند. حتی در این دو سالی که کشور درگیر کرونا شده و گردشگری از رونق افتاده خیلی‌ها در کلاس‌های آموزشی شرکت کردند و استقبال خوبی از ورزش‌های آبی شده است.
پرسشی که ممکن است پیش بیاید استفاده از این ورزش برای بانوان است. باید گفت تمام ورزش‌های آبی و شاخه‌های موج‌سواری برای بانوان قابل‌انجام است. انجمن موج‌سواری کشور دو کار ارزشمند طی این سال‌ها انجام داد. یکی دادن مجوز برای ایجاد و بهره‌برداری از باشگاه‌های سیار است و دیگری پذیرش پوشش مصوب وزارت ورزش برای بانوان.
رشته دیگری که در موج‌سواری داریم یوگا پدل است. یعنی روی بوردهای سه متری و روی آب حرکت‌های یوگا را تمرین می‌کنند و این هم باعث تقویت جسم و هم روح خواهد شد. درنهایت اضافه‌شدن این ورزش به المپیک هم از اتفاق‌های خوب سال‌های گذشته بوده است.

 جذب گردشگر با تعزیه

امیر سـهــرابــی، پــژوهـــشگــر آیین و نمایش و مدیر موزه عروسک کاشان، چهارمین شرکت‌کننده در این وبینار بود که به بحث ظرفیت‌های گردشگری برای هنرهای نمایشی مانند تعزیه در ایران پرداخت. شرح صحبت‌های او به این ترتیب است:
اگر بخواهیم روی تعزیه صحبت کنیم در بیشتر استان‌های ما در ایام ویژه‌ای از سال تعزیه وجود دارد. به دلیل همین گستردگی، تمایل دارم بیشتر به آن بپردازم. مسئله‌ای که مطرح است و می‌توان به آن توجه کرد ظرفیت تعزیه برای جذب گردشگر به‌ویژه در بحث گردشگر خارجی است. این سنت اجرایی می‌تواند نمایشی یا موسیقایی یا ترکیبی از این دو باشد. تعزیه را اگر بخواهیم از این زاویه نگاه کنیم باید آن را بشکافیم و ببینیم چه عناصری در دل خود دارد و کدام‌یک از این‌ها می‌تواند چه بخشی از مخاطبان را جذب کند؟
یک زاویه بزرگ موسیقی تعزیه است؛ یعنی نمایشگرها می‌خوانند و آن‌هم دو شیوه مجزا دارد. یکی آن‌هایی که اولیا (نقش‌های مثبت‌ها) را در دستگاه‌های مختلف اجرا می‌کنند؛ بعضا حزن‌انگیز یا حماسی. دیگری نقش‌های منفی یا مخالف‌خوان‌ها یا اشقیاخوان‌ها که اشتلم‌خوانی اجرا می‌کنند. در واقع آن‌ها یک شکل دیگری از رجزخوانی را اجرا می‌کنند. یعنی در بخش آوازی دست‌کم دو شیوه اجرایی را داریم. همچنین در بیشتر مناطق، موسیقی‌سازی تعزیه را به آن الحاق کرده‌اند؛ مثلا در تعزیه دو طفلان مسلم قسمتی نی‌نوازی داریم که بخشی از جذابیت‌های موسیقیایی مجلس است. شاید مهم‌تر از آن جذابیت‌های تئاتریکال یا اجرایی قضیه باشد. در تعزیه رنگ‌ها بسیار معنی دارند. هر بازیگر رنگ لباس خودش را دارد و می‌شود آن‌ها را نمادشناسی هم کرد. فرم اجرا بسیار تماشاپسند است. حرکت‌ها بخشی در سکو و بخش دیگر در پیرامون اتفاق می‌افتد. این هم یک ویژگی تئاتری و هم یک ویژگی معنایی است یا مثلا قراردادی بودن دکور که ویژگی تئاتری همه اجراها در دنیاست. مثلا یک تشت می‌گذاریم و منظور رود فرات است. یعنی با یک شیوه تئاتری قدیمی روبه‌رو هستیم.
فاصله‌گذاری در اجرای تئاتر بسیار مهم است؛ مثلا شمر برای امام حسین(ع) گریه می‌کند که یعنی من شمر نیستم و امروز در حال اجرای نقش شمرم. این‌ها همه برای مخاطب جذاب است. گردشگر ما با یک طیف مواجه است و شما به‌عنوان کسی که طراحی تور می‌کنید باید بدانید با چه عناصری روبه‌رو هستید. با موسیقی، تکنیک‌های اجرا، صــنــایــع‌دســـتـــــی (پرچم‌دوزی، یا زره‌بافی لباس‌ها). این‌ها چیزهایی است که می‌توانیم مخاطبمان را با آن روبه‌رو کنیم.
تعزیه در ایامی اجرا می‌شود که در کنارش خرده‌اتفاق‌های دیگری هم رخ می‌دهد. مثلا دو کوچه آن‌طرف‌تر یک دسته عزاداری در حال عبور است. در دسته عزاداری المان‌های زیبایی برای یک غریبه وجود دارد. شاید مسائل برای ما عادی شده باشد ولی برای یک غیر ایرانی حتما نقوش روی پارچه جذاب است. قطعا برایش این المان‌ها و تیغه‌ها سؤال می‌شود. چه‌بسا در گذشته پرده‌خوانی را داشته‌ایم و امروزه بیشتر سنت جشنواره‌ای شده است. تعزیه را ولی بدون مداخله یا سفارش با یک برنامه‌ریزی می‌شود به محل برگزاری‌اش رسید.
نکته دیگری که وجود دارد و بیش از تعزیه برای مخاطب خارجی جذاب است رفتار تماشاگران است. تماشای این تعداد انسان و رفتارها بسیار برای مخاطب جذاب است. درواقع تماشاگر در حین تماشای تعزیه تنها تماشا نمی‌کند، بلکه بخشی از این اتفاق است که با ماجرا هم‌نوا می‌شود. این‌ها پیوندهای اجتماعی تعزیه است. همچنین غذاها و نذوراتی که در این مراسم وجود دارد برای گردشگر جذاب است. یک ابتکاری که انجام دادم آشناکردن مخاطب با پشت‌صحنه تعزیه بود. دیدن آن اتاق لباس و ادوات بسیار جذاب است. از طرفی من امکان دیالوگ بین گردشگر و بازیگر تعزیه را به وجود آوردم و این موضوع نیز برایشان بسیار جالب بود.

 فناوری در خدمت گردشگری

رامین نوری، فعال رسانه در حوزه گردشـــگـــری اســـت که دربــاره تـأثـیـر حمل‌ونقل و نوآوری در این راستا صحبت کرد. شرح صحبت‌های او در وبینار به این ترتیب است:
موضوع گردشگری و حمل‌ونقل همیشه موضوعی به‌هم‌پیوسته بوده است و تفکیک این دو حوزه امکان‌پذیر نیست. به‌خصوص در دنیای امروز و عصر فناوری همان‌طور که هـــمـــه می‌دانند اپلیکـیـشــن‌هـــای زیــــادی مانند اوبر در این حوزه ساخته‌شده است. در ایران هم اپلیکیشن‌هایی با این محوریت مثل اسنپ، تپسی و ماکسیم وجود دارد. امروزه موبایل و اینترنت و استفاده از اپلیکیشن‌ها در دسترس‌ترین پدیده‌های دنیای مدرن هستند که در اختیار بیشتر مردم هستند.
در دنیای امروز اگرچه برنامه‌ریزی و طراحی برای یک سفر نسبت به گذشته ساده‌تر شده است؛ ولی پیچیدگی‌های خودش را دارد. تهیه بلیت هواپیما، رزرو هتل، بلیت برگشت و… . تصور کنید در یکی از این‌ها خللی ایجاد شود و آن‌وقت همه برنامه سفر دچار مشکل می‌شود. ولی با اپلیکیشن «بی‌تیک» که ما برای این موضوع طراحی کرده‌ایم تمام این برنامه‌ریزی‌ها را در حوزه سفرهای برون‌شهری انجام داده‌ایم. شما پیشاپیش می‌توانید برنامه سفرتان را در این اپلیکیشن با هر میزان پیچیدگی طراحی کنید و بعد یک‌بار به درگاه پرداخت بروید. درواقع در این اپلیکیشن همه مراحل سفر طراحی و یک‌باره انجام می‌شود و دیگر هیچ دردسری ندارید.مثال ساده این موضوع مقایسه‌ای است که به‌سادگی می‌توانیم بین تاکسی‌های قدیم تهران، تاکسی‌تلفنی و استفاده از اپلیکیشن‌هایی مثل اسنپ و تپسی انجام دهیم. درواقع فناوری در اختیار آسایش سفر شهری برای شهروندان است. همین مسئله را به سفرهای برون‌شهری تسری دهید. پیش‌ازاین برای سفر به پایانه می‌رفتیم و برای گرفتن بلیت اتوبوس دردسر می‌کشیدیم، درحالی‌که امروزه با استفاده از این اپلیکیشن تمام این مراحل ساده شده است. حتی می‌شود مدیریت زمان را به دقیق‌ترین شکل آن انجام داد. استفاده از این نرم‌افزار مزایای زیادی دارد ازجمله آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: کاهش استرس، کاهش هزینه‌های سفر، حذف دردسرهایی مثل کنسلی پرواز و جریمه و بازگشت پول، مدیریت زمان و صرفه‌جویی در آن، دانستن زمان حرکت و از همه مهم‌تر ایمن سفر کردن و بیمه مسافر، رصد کردن سفر (اینکه ماشین الان در کجاست)، حفظ احترام اجتماعی و… .
در حال حاضر در بیست‌ونه شهر ایران این اپلیکیشن فعال‌ شده و در حدود شش هزار و هشتصد و ده ماشین و یکصد هزار سفر در آن تعریف‌شده است. در نهایت اینکه مسیر توسعه گردشگری از توسعه زیرساخت‌هایی نظیر این نرم‌افزار می‌گذرد. بدون توجه به این شاخه از گردشگری نمی‌توان به توسعه‌ای پایدار رسید.