اما بسیاری از متخصصان و فعالان محیطزیست، کاپ 27 را شکستی در مسیر تلاش برای کاهش تولید دیاکسیدکربن میدانند. چرا که کشورهای تولیدکننده نفت و آنهایی که آلایندگی بالایی دارند، توانستند در جریان این مذاکرات، تعهدات کلیدی درباره کاهش انتشار گازهای گلخانهای و حذف تدریجی سوختهای فسیلی را تضعیف و از دستور کار خارج کنند.
آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، دراینباره هشدار داد: «سیاره ما همچنان در وضعیت اورژانسی است. ما باید همین حالا میزان انتشار را بهشدت کاهش دهیم و این موضوعی است که کاپ 27 به آن نپرداخته است.
دنیا همچنان نیازمند جهشی عظیم در اهداف زیستمحیطی خود است.» برخی کشور میزبان، مصر، را متهم کردهاند که به متحدین منطقهای خود اجازه داده است در تصمیمگیری نهایی اعمالنفوذ کنند. اتهامی که مقامات مصری آن را قویا رد کردهاند.
کنفرانس سال آینده نیز در دبی و به میزبانی امارات متحده عربی برگزار خواهد شد که یکی از بزرگترین صادرکنندههای نفت در جهان است.
بنابراین برخی از هماکنون نگران اعمالنفوذ صنعت سوختهای فسیلی و کشورهای تولیدکننده نفت و گاز هستند و اینکه در کنفرانس سال آتی هم نتوان گام مؤثری در راستای حراست از اقلیم زمین برداشت.
در کنفرانس سال گذشته در گلاسگو اسکاتلند، تعهد به حذف تدریجی زغالسنگ بهدلیل تلاشهای چین و هند در لحظات پایانی مذاکرات به کاهش تدریجی مصرف زغالسنگ تقلیل یافت.
امسال نیز فعالان محیطزیست کوشیدند کاهش تدریجی مصرف تمام سوختهای فسیلی و حتی حذف تدریجی آنها را در متن توافق شرمالشیخ وارد کنند؛ اما این تلاشها راه به جایی نبرد و متن نهایی، تنها تکرار سادهای از همان تعهد گلاسگو به کاهش مصرف زغالسنگ بود.
علاوه بر این، برخی تعهدات کلیدی کنفرانس گلاسگو نیز عمدتا به درخواست عربستان سعودی و سایر کشورهای نفتی و با تلاشهای چین، روسیه و برزیل از توافق نهایی کاپ 27 حذف شدند.
مثلا هدف محدودکردن گرمایش زمین به 1.5درجه سانتیگراد بالاتر از دمای پیش از صنعتیشدن آن که در مرکز توجه معاهده اقلیمی گلاسگو قرار داشت؛ البته تعهد به محدودسازی افزایش دما به 1.5درجه در متن نهایی کاپ 27 ذکر شده است.
اما زبان آن ضعیف ارزیابی شده و در مقایسه با کاپ سال گذشته نیز پیشرفتی نداشته است.
رؤیایی که نقش بر آب شد
در حقیقت میتوان گفت که در آینده از کاپ 27 بهعنوان اجلاسی یاد خواهد شد که رؤیای محدودکردن گرمایش زمین به زیر 1.5 درجه سانتیگراد را نقـش برآب کرد؛ اما این به معنای تسلیمشدن نیست.
هدف 1.5درجه سانتیگراد آستانهای نیست که امید ورای آن رنگ ببازد. بلکه هر صدم و هزارم درجه افزایش دما نیز درد و رنج بشر را بیشتر خواهد کرد و بنابراین باید با تمام وجود برای آن جنگید.
در حال حاضر مهمترین مانعی که بشر را از رسیدن به ثبات اقلیمی بازمیدارد، صنعت سوختهای فسیلی است و باید با تمام توان با آن مقابله کرد. البته رسیدن به همان هدف 1.5 درجه هم ازلحاظ قواعد طبیعی هنوز ممکن است.
کافی است انتشار جهانی کربن را تا سال 2030 به میزان 50 درصد کاهش دهیم؛ اما مشکل اینجاست که در حال حاضر همچنان مقادیر بیسابقهای از گازهای آلاینده به جو زمین پمپاژ میشود.
پیش از آغاز کاپ 27 دانشمندان درباره شرایط بحرانی کنونی هشدار داده و اعلام کرده بودند که ما در آستانه یک فروپاشی اقلیمی بازگشتناپذیر هستیم. بااینحال پشت درهای بسته مذاکرات، کشورهای تولیدکننده سوختهای فسیلی با چنگودندان برای تثبیت وضع موجود جنگیدند.
یکی از نمایندگان عربستانسعودی چنین گفته بود: «ما نباید منابع انرژی را هدف قرار دهیم؛ بلکه باید روی انتشار گازهای گلخانهای تمرکز کنیم. نباید اشارهای به سوختهای فسیلی داشته باشیم.»
اینچنین شد که با وجود تلاشهای فراوان فعالان محیطزیست، حذف تدریجی سوختهای فسیلی در متن نهایی توافق گنجانده نشد و البته جای حیرت دارد که در طول سیسال مذاکرات اقلیمی سازمان ملل متحد هرگز در تصمیم نهایی اشارهای به حذف اصلیترین عامل گرمایش جهانی نشده است. با توجه به اینکه میزبان کنفرانس بعدی نیز یک کشور نفتی است، پرداختن به سوختهای فسیلی در مذاکرات سال آینده نیز بعید به نظر میرسد.
بنابراین درست است که رسیدن به هدف 1.5درجه سانتیگراد روی کاغذ هنوز ناممکن نیست. اما کاپ 27 نشان داد که ازنظر سیاسی بعید و درواقع ناممکن است. درهرحال روشن است که نمیتوان به مذاکرات اقلیمی سازمان ملل امید چندانی بست.
محور این مذاکرات بر اجماع و توافق است و این امکان وجود دارد که کشورهای تولیدکننده سوختهای فسیلی حتی در صورتاشاره مستقیم به نام طلای سیاهشان نیز زیر همهچیز بزنند.
علاوه بر این، تعداد لابیگرهای سوختهای فسیلی در کاپ 27 بیشتر از نمایندگان جزایر اقیانوس آرام بود. کسانی که خاکشان بهدلیل همین صنعت سوختهای فسیلی در حال رفتن به زیر آب است.
امیدی نیست!
با تمام این تفاسیر، برای نجات زمین ضروری است هرچه سریعتر از زغالسنگ، نفت و گاز خلاصی یابیم. هر تن دیاکسید کربن بیشتری که وارد جو میشود، به معنای آسیب بیشتر به زندگی و معاش بشر است.
ازآنجاکه امید چندانی به کنفرانسهای اقلیمی سازمان ملل نیست، باید از راههای دیگر با صنعت سوختهای فسیلی و برنامههای توسعهطلبانه غیرمعقول آن مبارزه کرد.
سود تحصیلنشده صنعت نفت و گاز جهانی در طول 50سال گذشته بهطور متوسط معادل یک تریلیون دلار بوده است و این سود از راه استثمار منبعی طبیعی حاصل شده که به مردم تعلق دارد.
تصور کنید بتوان این موتور محرک مالی را در راه کربنزدایی جهان به کار گرفت. علاوه بر این، میتوان در خیابانها و از طریق تظاهرات صلحآمیز به نبرد با صنعت سوختهای فسیلی رفت.
کشورهای جهان میتوانند با همراهی یکدیگر و تشکیل گروههای اقلیمی با دولتهای نفتی مقابله و تلاشها برای کربنزدایی جهان را تسریع کنند. انعقاد معاهدهای برای عدماشاعه سوختهای فسیلی نیز میتواند گام مؤثری در راستای دستنخورده ماندن منابع زغالسنگ، نفت و گاز باقیمانده باشد.
ممنوعیت تبلیغات سوختهای فسیلی (مشابه محدودیتی که بر تبلیغ محصولات دخانی اعمال میشود) نیز میتواند مفید باشد. تمام این اقدامات و حتی خیلی بیشتر از آن نیز برای نجات زمین ضروری است.
شرایط جهان بحرانی است و چشمانداز اقدامات زیستمحیطی نیز تیرهوتار به نظر میرسد؛ اما نباید امیدمان را از دست بدهیم. کتی جتنیل کیجینر، شاعر و نماینده جزایر مارشال در کاپ 27، در پایان مذاکرات چنین گفت: «ایکاش به حذف تدریجی سوختهای فسیلی رسیده بودیم.
اما بودجه خسارات و آسیبها نشان داد که میتوانیم نــاممکن را ممکن کنـیم. پس میدانیم که میتوانیم سال آینده برگردیم و یکبار برای همیشه از شر سوختهای فسیلی راحت شویم.»
منبع: https://www.theguardian.com/international