بازیافت و اقتصاد چرخهای
تجربیات جهانی نشان میدهد که دفن 10 هزار تن زباله به اشتغالزایی برای دو نفر منجرمیشود، این درحالی است که با بازیافت همین حجم از زباله 9 نفر مشغول بهکار میشوند. به همین دلیل ازجمله راهکارها برای جلوگیری از دفن زباله در طبیعت و همچنین ایجاد محلی پایدار برای درآمد شهرداریها و دیگر نهادهای شهری، مدیریت پسماندها ازطریق مکانیسمهای بازیافت و بازتولید است.
در سال 2017 اندازه بازار بازیافت پسماند در جهان حدود 330.6 میلیارد دلار بوده که این میزان در سال 2019 به 450 میلیارد دلار رسیده و پیشبینی میشود اندازه این بازار تا سال 2025 به 530 میلیارد دلار برسد.
پس از انقلاب صنعتی انگلیس، اقتصاددانان و طرفداران محیطزیست در این کشور هشدار دادند که آلودگی حاصل از تولید زبالهها و پسماندها و عدم امکان استفاده مجدد از آنها و همچنین دفن و محو آنها در طبیعت، به تخریب طبیعت و آلودگی زیستمحیطی منجر میشود. این هشدارها در دهه 80 میلادی صنعت بازیافت را ایجاد کرد و از پسماندها و دورریز بهعنوان آغازگران چرخه دیگری برای تولید محصول یاد شد تا هر ماده پسماندی بهعنوان ماده اولیه فعالیت اقتصادی دیگری به مصرف برسد. این مدل اقتصادی «اقتصاد چرخهای» نام گرفت. در سالهای اخیر اسناد سیاستی مختلفی در برخی کشورها در زمینه دستیابی به اهداف مشخصی از اقتصاد چرخهای تنظیم شد که چین در سال ۲۰۱۳، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۵، فنلاند، فرانسه و هلند در سال ۲۰۱۶ به آن پیوستند. برنامه راهبردی مدیریتی کشورها در مواجهه با این موضوع در دو محور؛ کاهش دفن پسماند در طبیعت و افزایش استفاده اقتصادی از پسماندها خلاصه میشود.
بازیافت درآمد
رشد شهرنشینی و بهبود استانداردهای زندگی و تغییر الگوی مصرف در 70 سال اخیر در ایران، باعث شده سالانه مقدار زیادی زباله تولید شود. عدم موفقیت در صنعت پسماند کشور به معنای نبود صنعت بازیافت قدرتمند با بهرهوری کافی برای تبدیل پسماندها به مواد اولیه برای تولید دیگر کالاهاست. مشکل بعدی پسماند در کشور، عدم امکان استفاده از درآمدهای این بخش از اقتصاد است. بازیافت پسماندها میتواند منبع مناسبی برای تأمین مالی و تأمین درآمدی شهرداریها بوده و با مکانیسم بازیافت قوی در رده درآمدهای پایدار مدیریت شهری قرار گیرد.
در کشور و اصفهان، این صنعت جدای از سطح آگاهی پایین افراد نسبت به صنعت بازیافت و لزوم فرهنگسازی برای آن، نقاط ضعف بسیاری همراه با خود دارد که هنوز توجهی به این نقاط ضعف نشده است.
مهمترین نقاط ضعف و مشکلاتی که صنعت بازیافت در ایران با آن مواجه است، پایین بودن مقدار بازیافت و پایین بودن سطح فناوریها و تجهیزات تولیدی جهت بازیافت است. همچنین یکی از اساسیترین مشکلات صنعت بازیافت و شاید عمدهترین آن، نبود سازمانی واحد برای مدیریت بازیافت پسماندها و نبود برنامه مدون بازیافت از سوی این سازمان است. درحال حاضر، جمعآوری زباله به عهده معاونت خدمات شهری شهرداریهاست؛ درحالیکه بازیافت آن را سازمان بازیافت انجام میدهد؛ اما در تمام دنیا متولی مستقیم این کار تنها یک نهاد است. از طرفی نیز جمعآوری زباله در ایران توسط افراد غیرمسئول و به روشهای غیربهداشتی انجام میشود که علاوهبر مخاطرات بهداشتی، جلوه ناخوشایندی در اذهان عمومی در خصوص صنعت بازیافت ایجاد میکند. علت رونق زبالهگردی، قیمت بالای اقلام بازیافتی و نبود قانونی مبنیبر مجرمبودن زبالهدزدی است.
این درحالی است که در بسیاری از کشورهای جهان صنعت بازیافت سودآوری نداشته و کسی مایل به فعالیت در این صنعت نیست و تنها دلیل توسعه صنعت بازیافت مسائل زیستمحیطی است؛ به همین دلیل در بسیاری از کشورها قوانینی برای تسهیل کار فعالان این صنعت در نظر گرفته شده است. در ایران قوانین حمایتی برای صنعت بازیافت تصویب نشده و مالیات نیز از این صنعت گرفته میشود. باتوجه به این شرایط، فعالان بخش خصوصی به حضور در صنعت بازیافت تمایلی ندارند و درنهایت آسیبهای این بیانگیزگی به محیطزیست و زندگی افراد وارد میشود.