علی‌محمد اژه‌ای و منیرالدین بروجردی پیشگامان قیام شدند

تحریم تنباکو از زاویه تخت‌فولاد

اولین باری که ایرانیان توانستند در برابر فرمان شاه بایستند و پیروز شوند در نهضت تحریم تنباکو بود؛ جایی که مردم یک‌صدا در مقابل شاهی که سایه خدا بود، ایستادند و به او «نه» نگفتند.دومین گام در دوره مشروطه بود؛ جایی که ایرانیان خواستند شاه در حدود قانون محدود شود.

تاریخ انتشار: 09:28 - دوشنبه 1403/02/24
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
تحریم تنباکو از زاویه تخت‌فولاد

به گزارش اصفهان زیبا؛ اولین باری که ایرانیان توانستند در برابر فرمان شاه بایستند و پیروز شوند در نهضت تحریم تنباکو بود؛ جایی که مردم یک‌صدا در مقابل شاهی که سایه خدا بود، ایستادند و به او «نه» نگفتند.دومین گام در دوره مشروطه بود؛ جایی که ایرانیان خواستند شاه در حدود قانون محدود شود. گام سوم نیز انقلاب اسلامی بود که ملت خواستار برچیده‌شدن بساط سلطنت  شدند.

داستان تحریم تنباکو از کجا آغاز شد؟

ماجرا از آنجا شروع می‌شد که ناصرالدین‌شاه پول کم آورده بود؛ از بس‌که خرج و مخارجش در سفر به اروپا بالا رفته بود؛ برای همین محتاج کمک خارجی‌ها شد. در این میان یک یهودی به نام تالبوت سروکله‌اش پیدا شد که شرکتی به نام رژی داشت. این شرکت مبالغ هنگفتی پول به شاه ایران کمک کرد و در عوض امتیاز کل خریدوفروش توتون و تنباکوی ایران را به‌صورت انحصاری به نام خود زد؛ آن‌هم در زمانه‌ای که این‌ها از محصولات مهم کشت‌شده در ایران بود و تعداد زیادی از مردم در چرخه تولید و توزیع دخانیات درگیر بودند.

این امتیاز شرم‌آور نه‌تنها ضرر اقتصادی فراوانی برای ملت داشت، بلکه مهم‌تر از آن باعث می‌شد که انگلیس‌ها با آن طمع استعماری خود بر بخش‌هایی از ایران مسلط شوند. کمپانی رژی می‌خواست تعدادی زیادی شعبه و نیرو به ایران بیاورد. بخش فیزیکی این شعبه‌ها می‌توانست نفوذ امنیتی و نظامی به همراه داشته باشد و استقرار نیروهای آنان فرهنگ غربی را برای شهرها به ارمغان می‌آورد.

این شد که عالمان سیاست فهم احساس خطر کردند. اولین کسی که این خطر را به فراست دریافت، آقانجفی، از علمای سرشناس اصفهان بود. راهکار او این بود که فتوا دهد و خریدوفروش تنباکو را برای مردم حرام اعلام کند.

اولین شخصی که از علمای معتبر اصفهان با او همراهی کرد، آیت‌الله شیخ محمدباقر فشارکی بود. او نیز فتوا به حرام‌بودن توتون و تنباکو داد. آیت‌الله فشارکی از علمای مدفون در تخت فولاد هستند و مزار ایشان در تکیه خوانساری است. از مهم‌ترین ویژگی‌های این عالم ربانی، بنیان‌گذاری دعای کمیل دسته‌جمعی در تخت فولا بود؛ جایی که مردم دسته‌دسته شب‌های جمعه به تخت فلاد می‌آمدند تا در بزرگ‌ترین اجتماع معنوی شهر، با امیرالمؤمنین هم‌نوا شوند.

آقا نجفی برای این مهم و اعلام فتوای خود، ابتدا به ‌صورت مستقیم وارد نشد، بلکه از دو تن از علمای فاضل و وارسته اصفهان خواست که به میدان بیایند. علی‌محمد اژه‌ای و منیرالدین بروجردی پیشتاز این حرکت بزرگ شدند و به تکلیف شرعی خود عمل کردند.

واکنش قجری‌ها به فتوای تحریم

در اولین واکنش ظل‌سلطان که تابع حکومت قاجار و سیاست‌های انگلیس بود، احساس خطر کرد و با این دو نفر مقابله کرد و به تخت فولاد تبعید شدند. آن زمان این قبرستان مقدس، بیرون از شهر اصفهان بود و به‌نوعی این حرکت معنایش تبعید این دو بزرگوار به خاطر بیان این فتوای سیاسی بود؛ سپس خود آقانجفی وارد میدان شد و نظرش را به‌صورت قاطع اعلام کرد.

خوشبختانه مردم اصفهان همراهی کردند؛ برای مثال در اقدامی شکوهمند تاجری کل بار تنباکویش را وسط میدان نقش‌جهان آتش زد و خلاصه، آسمان یک دل سیر قلیان کشید. این قلیان‌شکستن‌ها و تنباکو آتش‌زدن‌ها در اصفهان، ظل‌السلطان، حاکم ظالم قاجاری را ناجور عصبانی کرد. تهدید کرد خانه آقانجفی را به توپ می‌بندم و چنین و چنان می‌کنم؛ اما علما و مردم محکم پشت سر هم ایستادند تا اینکه…

در تخت فولاد چه خبر؟

برویم تخت فولاد؛ جایی که از مدتی پیش آقایان علی‌محمد اژه‌ای و منیرالدین بروجردی عزم کردند که به سامرا بروند و خبر را به گوش مرجع مطلق شیعیان جهان، میرزای شیرازی برسانند.

آن دو بالاخره از تخت‌فولاد عازم سامرا شدند. وقتی به سامرا رسیدند، خبر را به میرزا رساندند. ایشان را از اوضاع اصفهان باخبر کردند. مابقی ماجرا را دیگر همه در کتاب‌های تاریخ خوانده‌ایم.

میرزای شیرازی یک خط می‌نویسد و ایران قیامت می‌شود؛ او می‌نویسد که از امروز هرگونه استعمال توتون و تنباکو به هر نحوی، جنگ با امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است.

او نایب امام زمان(عج) و مرجع کل شیعیان است و کلام او حکمی است برای همه و اطاعت از او نه‌فقط برای مقلدانش واجب است، بلکه برای تمام مراجع و شیعیان دیگر هم واجب می‌شود. مردم هم از سر غیرت ایمانی خود نمی‌گذارند حکم میرزا روی زمین بماند. مقاومت می‌کنند؛ تا آخر شاه تسلیم می‌شود و آن قرارداد ننگین باطل می‌شود.

حالا کاری نداریم که انگلیس از در دیگری وارد می‌شود و شاه دوباره افتضاحی دیگر بار می‌آورد. مهم آن حضور در صحنه مردم بود. آن چیز که در این نوشتار مورد نظر است، پیشتازی اصفهان در این عرصه است؛ جایی که اولین صدای مخالفت، با استفاده از ابزار تحریم شرعی به گوش رسید.

در این میان دو نام از لحاظ پیشتازی زمانی اهمیت دارند. میرزاعلی‌محمد اژه‌ای و حاج منیرالدین بروجردی. این دو که از تخت‌فولاد عزم سامرا کردند، سرانجام هم در همین وادی شریف به خاک سپرده شدند. هنگامی که به تاریخ سرزمین تخت‌فولاد نظر می‌اندازیم آن را مؤثر در نهضت‌های دویست‌ساله اخیر می‌بینیم.

 نام اژه‌ای و بروجردی در میان بزرگان تخت‌فولاد گم شده است؛ از بس این سرزمین قله دارد؛ اما آن چیز که نام این دو شخص را برای ما زنده نگه داشته حضور به موقع آنان در وانفسای معرکه است. آن‌ها درست معرکه را تشخیص دادند و دقیقا در موقعی که به آن‌ها نیاز بود، در مقابل استعمار و استبداد ایستادند و قامت خم نکردند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

یازده + پنج =