متولیان مسجد المهدی، انجام فعالیت‌های تربیتی چهره‌به‌چهره را در موفقیت مساجد مؤثر می‌دانند

مسجد؛ مهد فعالیت اجتماعی

گاهی یک مسجد در یک محله نوظهور و در عرض 20 سال کاری می‌کند که یک مسجد قدیمی در یک محله سنتی طی سال‌ها نتوانسته است، انجام دهد.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
مسجد؛ مهد فعالیت اجتماعی

به گزارش اصفهان زیبا؛ گاهی یک مسجد در یک محله نوظهور و در عرض 20 سال کاری می‌کند که یک مسجد قدیمی در یک محله سنتی طی سال‌ها نتوانسته است، انجام دهد. کانون انصارالمهدی مسجدالمهدی از آن کانون‌های فعالی است که در جذب نوجوانان و جوانان موفق بوده و یکی از نشانه‌های آن‌هم حضور چند برابری این گروه به نسبت بزرگ‌سالان و سالمندان در مسجد است. فرشاد مستأجران روزی یکی از نوجوانانی بوده که مخاطب این کانون بوده است و الان مسئولیت آن را برعهده دارد. او از تجربیاتش و از رمز موفقیت مسجد و کانون محله‌شان می‌گوید.

از سابقه مسجد و زمان تأسیس آن بفرمایید.

محله شفق در خیابان شهید عباس‌پور حدود ۳۰_۴۰ سال قدمت دارد و محله‌ای نوساز محسوب می‌شود. اهالی محل هم اکثرا جوان و بعضا مهاجر هستند. این محل در جنوب غربی‌ترین نقطه اصفهان است. مسجدالمهدی سال هفتاد تأسیس شد. در آن زمان در این محدوده هیچ مسجدی وجود نداشت.

مرکز انصارالمهدی چه زمانی شروع به فعالیت کرد؟

در ابتدا فـعالیت‌های فرهنگی که در مسجد اجرا می‌شد، غیر تشکیلاتی بود؛ تا اینکه در ۱۳۷۴ مرکز انصارالمهدی با رویکرد فعالیت‌های تربیتی تشکیل شد و در این ۲۹ سال در همه ایام سال فعالیت داشته است.

مجموعه انصارالمهدی، از دبیرخانه کانون‌های فرهنگی‌هنری مساجد اداره ارشاد اسلامی مجوز دارد و در حال حاضر حدود ۲۰۰ نفر در دو شاخه خواهران و برادران عضو هستند.

روند کار مرکز به چه صورت است؟

ما یک واحد علویون داریم که واحد جذب ماست. بچه‌های دبستانی از طریق مدارس یا ارتباطی که در محله گرفته می‌شود، با مرکز آشنا و وارد مجموعه می‌شوند. چند سال برنامه‌های عمومی شامل برنامه‌های تفریحی، دینی‌مذهبی و علمی دارند؛ سپس از کلاس ششم وارد واحد رضویون می‌شوند. در این مرحله، در گروه‌های هم‌سال ۱۰_۱۵نفره دسته‌بندی می‌شوند و هر گروه یک مربی یا همان رابط دارد. رابط با اعضا پنج‌شش سال برنامه‌های خود را طبق درس‌نامه و برنامه‌ریزی که انجام‌شده است، پیش می‌برد.

این کار برای بچه‌ها بسیار جذاب است؛ چون نیازهای یک نوجوان را برآورده می‌کند. نوجوان به الگو نیاز دارد که هم رابط تا حدی خودش الگوست و هم می‌تواند الگوهای درست را معرفی کند؛ به گروه هم‌سال و دوستان نیاز دارد که این نیاز هم برآورده می‌شود؛ به دیده‌شدن و استقلال نیاز دارد که این‌ها نیز در گروه تا اندازه زیادی برآورده می‌شود. در این فضا به‌مرور، شخصیت بچه‌ها شکل می‌گیرد؛ آموزه‌هایی را که باید یاد بگیرند، می‌آموزند و آماده می‌شوند تا به‌صورت جدی وارد زندگی شوند و در عرصه‌های مختلف اجتماعی ایفای نقش کنند.

بعد از واحد رضویون بچه‌ها می‌توانند وارد واحد مهدویون شوند. واحد مهدویون شامل همه مسئولان و مربیان و گردانندگان مرکز است. چرخه‌ای هستیم که نیاز به آوردن مربی و مسئول از خارج مجموعه نداریم و درنهایت خود متربیان مسئولیت‌های مختلف را برعهده می‌گیرند.

تفاوت فعالیت‌های فرهنگی که در گذشته انجام می‌شد و فـعالـیت‌های امروزی در چیست؟

در گذشته با یک فوتبال و پینگ‌پنگ و کار ابتدایی بچه‌ها جذب مسجد می‌شدند؛ چون جذابیت دیگری نبود؛ یعنی بچه ۲۰_۳۰ سال پیش وقتی وارد یک مجموعه فرهنگی می‌شد، خیلی برایش جذاب بود؛ به خاطر همان تشکیلات و برنامه‌های مختلف ورزشی، فرهنگی و آموزشی.

الان این جذابیت‌ها وجود ندارد؛ هم فضای مجازی که وقت زیادی از بچه‌ها می‌گیرد، هم خود والدین که کلاس‌های متعدد و متنوع علمی، هنری و ورزشی ثبت‌نام می‌کنند، باعث شده است که عملا دیگر مجموعه‌های فرهنگی جذابیت قبل را برای نسل جدید نداشته باشند.

مجموعه شما چقدر توانسته است در شرایط کنونی و در جذب جوانان و نوجوانان موفق عمل کند؟

اینکه بخواهیم بـسنجیم یک مجموعه چقدر توانسته است موفق باشد یا نه، چقدر در جذب جوانان و نوجوانان که در شرایط امروز کار بسیار سختی است، موفق بوده یا نه، باید ببینیم فعالیت‌ها استمرار داشته است یا نه؟ چقدر استمرار داشته و چقدر مخاطب استقبال کرده است؟ به نظر من اینکه یک مجموعه 29 سال بدون یک روز تعطیلی فعالیت داشته باشد این نشان‌دهنده موفقیت است؛ حتی مشکلاتی را که زمان کرونا پیش آمد و باعث تعطیلی برخی مجموعه‌ها یا کم‌رنگ‌شدن فعالیت‌ها شد، نداشتیم. به خاطر تلاش و خلاقیتی که داشتیم، فعالیت‌ها ادامه داشته و حتی الان شب‌ها موقع نمازجماعت، تعداد کودکان و نوجوانان و جوانان بــه‌مــراتــب چند برابر بزرگ‌سالان است.

رمز موفقیت و استمرار فعالیت‌های گوناگون در چه بوده است؟

کلید طلایی موفقیت ما انجام فعالیت تربیتی چهره‌به‌چهره است. در حال حاضر فعالیت فرهنگی در قالب مجموعه فرهنگی، مسجد، پایگاه بسیج و کانون فرهنگی به‌سختی می‌تواند با جذابیت‌هایی که الان وجود دارد، رقابت کند؛ ضمن اینکه ما مأموریتی نداریم که به خیلی کارهای جذاب بپردازیم. رسالت ما ورود به چنین کارهایی نیست. آیت‌الله خامنه‌ای مثالی می‌زنند که در بعضی شهرهای اروپا برای اینکه کلیسا رونق بگیرد، برنامه‌های رقص و پای‌کوبی می‌گذارند تا جوانان مسیحی جذب شوند. چنین کاری درست نیست. هدف وسیله را توجیه نـمـی‌کـنـد؛ پس خـیــلــی‌وقت‌ها با جذابیت‌های جدید نمی‌شود رقابت کرد.

تنها هنری که می‌شود داشت و جذابیتی که می‌توان ایجاد کرد و این جذابیت ماندگار است و تا ابد خواهد بود و رمز موفقیت انبیا هم بوده، این است که چهره‌به‌چهره و نفربه‌نفر با آدم‌ها ارتباط گرفت و با روی خوش، بامحبت و با برخورد شایسته این افراد را به سمت دین و مسجد دعوت کرد. به این حالت، جذابیت انسانی می‌گوییم که بالاترین و ماندگارترین جذابیت است. هیچ‌چیزی نمی‌تواند با آن رقابت کند؛ مشروط به اینکه درست انجام شود. وظیفه ما هم این است که در این عرصه این جذابیت‌ها را داشته باشیم. چون از این ظرفیت استفاده کردیم، به لطف خدا در این سال‌ها فعالیت ما استمرار داشته است.

ارتباط و همکاری بخش‌های مختلف فعال در مسجد المهدی به چه شکل است؟

درباره ارتباط واحدهای مختلف مـسجد مـانند امام‌جماعت، هیئت‌امنا، بسیج و کانون، اولا اختلاف‌سلیقه همه‌جا وجود دارد و یک امر طبیعی است. من این مسئله را امری مبارک می‌دانم؛ چون اگر در مجموعه‌ای همه اعضا مثل هم‌ فکر کنند، آن مجموعه پویایی لازم را ندارد و دچار رکود می‌شود؛ اما مهم، وجود وحدت و همدلی در اجزای مجموعه است.

در مسجد ما همه با هم متحد هستند. بچه‌های کانون عضو بسیج هستند، از هر دو مجموعه عضو هیئت‌امنا هستند، کاملا مجموعه‌ها درهم‌تنیده شده‌اند و حلقه‌وار به هم متصل هستند؛ بنابراین وحدت و همدلی خوبی در فضای مسجد وجود دارد که بسیار مهم است. اگر این همدلی نباشد، فرصت کار نیست. این وحدت و همدلی بستری است که همه فعالیت‌ها به نحو درست در آن تعریف می‌شود.

نقش امام جماعت در مسجد به چه شکل باید باشد؟

چرا به امام جماعت می‌گویند امام؟ امام یعنی پیشوا، یعنی کسی که جلوتر از بقیه حرکت می‌کند و نقش راهنما دارد. حاج‌قاسم در جمع ائمه جماعات در همان سال‌های آخر عمر یک سخنرانی داشتند؛ با این مضمون‌ که امام‌جماعت چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و دایره نفوذ و کارش فقط در حد ۲۵۰ یا ۳۰۰ متر نیست؛ بلکه در حد ده کیلومترمربع محدوده فعالیت امام‌جماعت است؛ نه‌فقط محدوده مسجد خودش، بلکه کل محله هم هست.

اگر بخواهیم به این جایگاه برسیم، اول باید امام‌جماعت علم و سواد لازم را داشته باشد. الان خیلی از آقایان این‌طور نیستند که بتوانند پاسخ‌گوی شبهه‌های نسل جوان و پرسش‌های جدید که مطرح می‌شود، باشند. روی مسائل دینی و جدید اشراف لازم را ندارند. نمی‌گوییم در همه مسائل متخصص باشند، اما حداقل‌ها را داشته باشند. اشراف داشته باشند و هر جا پرسشی مطرح شد، با یک مطالعه بتوانند به‌روز شوند؛ دوم اینکه، توان مدیریتی، مطرح است. کسی که مدیر نباشد، از او فرمان برده نمی‌شود، ضعیف است؛ سوم اینکه، سعه‌صدر و توان تحمل همه گروه‌ها را داشته باشد. فقط فکر ما، جناح ما و آدم‌های ما نباشد. همه مردم؛ کسی که حجاب را رعایت نمی‌کند، کسی که رعایت می‌کند، کسی که معتقد است، کسی که نیست و … همه را بتواند تحمل کند؛ چون امام است. امام فقط برای یک قشر خاص نیست؛ بلکه برای همه مردم است. درست است که مرکزیتش مسجد است، اما باید همه‌جا را پوشش دهد.

نقطه‌ضعف کنونی که مانع رسیدن به امام جماعت و مسجد طراز است، چیست؟

فرض کنیم یک ‌نفر بیشتر این ملاک‌ها را داشته باشد. این فرد می‌تواند در جایگاه خود قرار بگیرد و به بهترین شکل پیشران مسجد طراز باشد؛ اما این فرد هم نیازهای خود را دارد و باید امرارمعاش کند. اگر بخواهد با آن تعاریف فعالیت کند، عملا به کار دیگری نمی‌رسد.‌ وقتی قرار باشد همه وقتش را برای مسجد بگذارد، با یک حقوق طلبگی یا منبر و کار پژوهشی ازلحاظ معیشتی در تنگنا قرار می‌گیرد؛ مساجد هم غالبا توان پرداختی زیادی ندارند و امام‌جماعت مجبور می‌شود کارهای دیگری هم انجام دهد و شاید نتواند همه توانش را برای مسجد بگذارد.‌ باید واقعیات پیش رو را دید. در مسجد ما وحدت کلی وجود دارد. در بعضی موضوع‌های کلان، محوربودن امام جماعت هم به چشم می‌آید؛ اما اینکه امام‌جماعت محور همه فعالیت‌های فرهنگی بوده و در میدان عمل باشد، نه و البته به نظرم این انتظار بالایی است.

مسجد و امام‌جماعت طراز چقدر می‌تواند در جامعه نقش‌آفرین باشد؟

اگر همین یک موضوع و امام جماعــت طـراز حل می‌شد و به‌درستی ایفای نقش می‌کرد، خیلی می‌توانست به پرشدن شکافی که بین نسل جدید و قدیم، بین مردم و مسجد، بین مردم و نظام هست، کمک کند. در این صورت شاید اتفاق‌هایی مثل وقایع سال ۱۴۰۱ رخ نمی‌داد. وقتی امام‌جماعت با مردم و در میان آن‌ها باشد، خیلی از مشکلات مرتفع می‌شود.

امام‌جماعت به اقتصاد محله توجه می‌کند، کسی فوت ‌کند به خانواده‌اش سرکشی می‌کند و کسی بچه‌دار شود به دیدنش می‌رود. این‌ها مهم است. به‌هرحال جمهوری اسلامی ایران با روحانیت پیوند خورده، روحانیت هم با دین پیوند خورده است. وقتی گسل و انشقاق بین مردم و حاکمیت ایجاد می‌شود، این کار به اسم روحانیت و دین نوشته می‌شود.

یکی از مهم‌ترین راه‌هایی که می‌شود آشتی بین نظام و مردم اتفاق بیفتد و مثلا در بزنگاه‌هایی مثل انتخابات مشارکت حداکثری مردم را داشته باشیم، همین حضور امام‌جماعت و روحانیون بین مردم است. مسجد طراز، مسجد زمان حضرت رسول(ص) است که قضاوت و شروع حرکت‌های بزرگ اجتماعی و حل مشکلات مردم و همه برنامه‌ها با محوریت مسجد بود؛ محور مسجد هم امام‌جماعت بود. اما واقعیت این است که خیلی از مساجد این نقش و کارکرد را ندارند.

به نظر شما چطور می‌شود مشکلات موجود را حل کرد؟

اگر حاکمیت در موضوع‌های فرهنگی کار را به مردم بسپارد که مهد این فعالیت اجتماعی مسجد است، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. این دغدغه‌ای بود که شهید رئیسی هم داشت. نقش حاکمیت بسترسازی است. حاکمیت باید شرایطی فراهم کند که مردم نقش‌آفرینی کنند و به‌مرور این شکافی که بین مردم و مسئولان هست، برطرف شود.

این تجربه را در اوایل انقلاب، زمان جنگ و شیوع بیماری کرونا داشتیم. در حال حاضر در جشن غدیر مردم همه به‌واسطه اهمیت این مناسبت خودجوش به میدان می‌آیند و صفر و صد کار و حتی هزینه‌ها را هم خودشان تأمین می‌کنند و مثلا نهادی مثل شهرداری بسترهای لازم را فراهم می‌کند. مجموعه‌های فرهنگی و مساجد معمولا کار خود را درست انجام می‌دهند؛ به شرطی که حاکمیت هم به‌درستی پشتیبانی کند و کار خود را صحیح انجام دهد.